چرا مطالعه قهرمانان تجارت به موفقیت شما کمکی نمی‌ کند؟ - تکفارس 
چرا مطالعه قهرمانان تجارت به موفقیت شما کمکی نمی‌ کند؟ - تکفارس 
چرا مطالعه قهرمانان تجارت به موفقیت شما کمکی نمی‌ کند؟ - تکفارس 

چرا مطالعه قهرمانان تجارت به موفقیت شما کمکی نمی‌ کند؟

سعید مزارعی
۳۱ مرداد ۱۳۹۶ - 15:40
چرا مطالعه قهرمانان تجارت به موفقیت شما کمکی نمی‌ کند؟ - تکفارس 

مارک زاکربرگ همیشه لباسی ساده می‌ پوشد. بسیاری از افراد دیگر هم که ادعا می‌ کردند و لباسی ساده می‌ پوشیدند، به موفقیتی دست نیافتند.


ما انسان‌ ها خطاهای شناختی زیادی داریم. ذهن ما در بعضی چیزها واقعاً خوب است، مثل ایجاد الگو و ما قطعاً ظرفیت فراوانی برای دلیل و منطق داریم؛ اما ذهن ما چندان هم کامل نیست و اکثر موارد فرضیات ما بر پایه مبانی معتبری نیست. خطاهای شناختی گرایش‌ های ذهنی است که قسمتی از طبیعت انسان هستند.

این مطلب چرا باید برای شما مهم باشد؟ این مطلب مهم است چون خطاهای شناختی بر تصمیم‌ گیری‌ های شما تأثیر می‌ گذارد که منجر به شکست شرکت شما خواهد شد. به‌ طور مثال یکی از مهم‌ ترین خطاهای شناختی در دنیای تجارت «خطای هزینه‌ی هدر رفته» است. سرمایه‌ گذاران اغلب قربانی خطای هزینه هدر رفته‌اند. خطرناک‌ ترین حالت خطای هزینه‌ی از دست‌ رفته وقتی است که زمان، پول، انرژی یا عشق زیادی صرف چیزی کرده باشیم. این هزینه کردن دلیلی می‌ شود برای ادامه دادن، حتی اگر با موضوعی محکوم‌ به شکست سروکار داشته باشیم. هرچه بیشتر سرمایه‌ گذاری کنیم، هزینه‌ی هدر رفته بیشتر می‌ شود و بیشتر مجبور می‌ شویم ادامه بدهیم.

«خطای بقا» معمولاً توجه زیادی را به خود جلب نمی‌ کند، چون کسی از آن سود می‌ برد که هم‌ اکنون محبوب یا قدرتمند است؛ اما این مفهوم برای کار آفرینان و سرمایه‌ گذاران بسیار مهم است که آن را جدی بگیرند. معمولاً ما فکر می‌ کنیم با نگاه به افراد و کمپانی‌ های موفق می‌ توانیم بفهمیم چگونه موفق شده‌اند. به نظر منطقی است، مگر نه؟ مثلاً شاید از خودتان بپرسید که گوگل، فیسبوک و نت‌ فلیکس چه وجه مشترکی دارند؟ و همان وجه مشترک را بخواهید در کار خودتان کپی کنید. خطای بقا یعنی افراد دائماً احتمال موفقیت خود را زیاد از حد تخمین بزنند.

گرچه وقتی‌ که ما کمپانی‌ های طراز اول دنیا را بررسی می‌ کنیم به تمام داده‌ ها دسترسی نداریم. ما نمی‌ توانیم مشخص کنیم فرق موفقیت این شرکت‌ ها با افراد و شرکت‌ هایی که شکست‌ خورده‌اند یا معمولی هستند دقیقاً در چه چیزی است. به قول یکی از وبلاگ‌ نویسان: «وقتی شکست نامرئی می‌ شود، تفاوت شکست و موفقیت هم نامرئی خواهد شد.»

شما نمی‌توانید ۱۰۰ درصد خطای بقا را از ذهن خود پاک‌ کنید. همان‌ طور که در اول مطلب مطرح شد، خطا های شناختی قسمت طبیعی از ذهن انسان هستند؛ اما شما می‌ توانید مراقب ضعف ذهن خود باشید و از جانب این خطا ها از ذهن خود محافظت کنید. فقط با تکیه‌ بر داده‌ی صرف و استفاده از تجربه دیگران بدانید که در همه‌ جا موفقیت به بار نمی‌ آورد.

انتقادی فکر کنید. همیشه از خودتان بپرسید چه چیزی را از قلم انداخته‌ اید و سعی کنید فرض‌ های خودتان را باطل کنید. فکر نکنید هر کاری که رقیبان شما انجام می‌ دهند شما هم آن کار را حتماً باید انجام بدهید. محل کار خودتان را مانند گوگل تغییر دکور ندهید، غیر از این‌ که برای چنین‌ کاری دلیل منطقی داشته باشید. این‌ همه استارت‌ آپ را در نظر بگیرید که با دکوراسیون‌ های مدرن و باشکوه مدتی بعد ورشکست شدند.

یک تکنیک خوب برای این کار، روش «۵ چرا» که از گفته‌ های تای‌ ایچی اونو مؤسس شرکت تویوتا است. این تکنیک توسط اریک رای در کتابش به این صورت توضیح داده‌ شده است:

«هدف اصلی این روش، یافتن علت اصلی وقوع یک نقص یا مشکل است. علت نام‌ گذاری این روش این است که با پرسیدن ۵ بار کلمه «چرا؟» بتوانیم بفهمیم مشکل از کجا نشات گرفته است. اگر شما با بچه‌ی کنجکاوی سروکار داشته باشید که مثلاً بپرسد: «چرا آسمان آبی است؟» و بعد از هر پاسخ با یک «چرا؟» دیگر مواجه شوید، می‌ توانید این روش را درک کنید.»

پرسیدن چندین «چرا؟» باعث می‌ شود اولویت‌ های اصلی و ایده‌ های اصلی مشخص شوند. وقتی‌ که این اصل‌ ها مشخص شوند می‌ توانید آن را دوباره مورد بررسی قرار دهید که آیا در واقعیت جدید قرار می‌ گیرند یا نه. این روش برای مصاحبه‌ های شغلی هم کاربرد دارند. می‌ توانید از آن‌ ها بپرسید چرا این شغل را می‌ خواهند. حتی می‌ توانید از این سؤال‌ های کلیشه‌ ای فراتر بروید و از آن‌ ها سؤال‌ هایی مثل «چه چیزی به شما انگیزه می‌ دهد؟» را بپرسید.

در حقیقت خطای بقا چیزی است که باید آن را قبل از تأسیس و ملحق شدن به استارت‌ آپ در نظر بگیرید. کار آفرین‌ های که قبلاً چنین ایده‌ای داشتند چه سرنوشتی داشتند؟ (ایده‌ ها کم پیش می‌ آید منحصر به‌ فرد باشند) شرکت شما چه فرقی با آن‌ ها دارد؟ استارت‌ آپ شما چه تفاوتی با انبوهی از استارت‌ آپ‌های شکست‌ خورده دارد؟

فقط از موارد موفق الگو نگیرید، چون الگوهایی که از آن‌ ها استخراج می‌ کنید شاید اصلاً مهم نباشند. موارد شکست‌ خورده درس‌ های بیشتری برای موفقیت به شما خواهند داد.

مطالب مرتبط سایت

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید