۱۳ دلیل که ما در شبیه ساز ماتریکس زندگی می کنیم - تکفارس  
۱۳ دلیل که ما در شبیه ساز ماتریکس زندگی می کنیم - تکفارس  

۱۳ دلیل که ما در یک شبیه ساز زندگی می کنیم؛ به ماتریکس خوش آمدید

مهدی ملکی
۴ دی ۱۴۰۰ - 09:31
۱۳ دلیل که نشان می دهند ما در یک شبیه ساز زندگی می کنیم

چند روز پیش قسمت چهارم فیلم‌های ماتریکس بعد از نزدیک به ۲۰ سال از آخرین ورودی این مجموعه تحت نام Matrix Resurrections روی پرده سینما رفت و باری دیگر ما را به یاد این سوال انداخت که آیا واقعاً ما نیز مانند نئو در یک شبیه ساز و دنیای شبیه سازی شده کامپیوتری زندگی می‌کنیم؟ آیا ما نیز در دنیایی نفس می‌کشیم که ماشین‌های پیشرفته و هوشمندتر از ما بر آن سلطنت می‌کنند؟

شاید فکر کردن به این نظریه اندکی مسخره و غیرمنطقی به نظر برسد ولی هر چه قدر که به آن بیشتر فکر کنید و همچنین بیشتر به تماشای فیلم‌های این مجموعه بنشینید، بیشتر به محتمل بودنش تحت شرایطی خاص باور پیدا می‌کنید.

در ادامه ما به برخی از دلایلی که این نظریه را تایید می‌کنند، نگاه می‌اندازیم. شاید برخی از آن‌ها غیرمحتمل و برخی دیگر محتمل‌تر از سایرین به نظر برسند ولی پیش از آن که قضاوت کنید، سپر خود را پایین بیاورید و حداقل به عنوان یک مطلب تفننی، این مقاله را مطالعه کنید.

شاید ما هم دچار تصورات و افکاری شده‌ایم که به سادگی حاضرند با به دوش کشیدن احساسات، واقعیتی هر چند غیرحقیقی را بپذیرند و در آن به زندگی ادامه دهند، حتی اگر این زندگی واقعی نباشد. اگر ماتریکس، نظریه‌های جذاب و اندکی ماجراجویی از مولفه‌های اصلی زندگی و علایق شما هستند، این مطلب را از دست ندهید.

توجه کنید این مطلب هیچ یک از موارد ذکر شده را تایید نمی‌کند و صرفاً نظراتی که در سطح اینترنت وجود دارند را بازتاب می‌دهد. شما این مطلب را به عنوان یک مقاله سرگرم کننده در نظر بگیرید.

۱. اثر ماندلا؛ به یاد آوردن مواردی که وجود ندارند

۱۳ دلیل که نشان می دهند ما در یک شبیه ساز ماتریکس زندگی می کنیم

نلسون ماندلا سیاستمدار و مبارز بزرگ راه آزادی بود که بعید است نام او را نشنیده باشید. از طرفی ممکن است سن‌تان به قدری باشد که مرگ او را در دهه ۸۰ میلادی به یاد بیاورید؛ شما هم این‌طور فکر می‌کنید؟ در واقع ماندلا در سال ۲۰۱۳ میلادی درگذشت ولی بسیاری از افراد به یاد می‌آورند که ظاهراً به مرگ او در دهه ۸۰ در تلویزیون اشاره شده است.

این پدیده با نام اثر ماندلا یا Mandela Effect شناخته می‌شود. اگر این اثر واقعی باشد و ما در حال یادآوری اتفاقی باشیم که حقیقتاً حداقل یک بار در گذشته رخ داده است،‌ احتمالاً می‌توان ادعا کرد هر کسی که مسئول اداره دنیای ماست، پیوسته گذشته این جهان شبیه‌سازی شده را تغییر می‌دهد.

جدای از این مسئله این اثر می‌تواند دلیلی بر جهان‌های موازی و برخورد یکی از آن‌ها با جهان ما باشد که ماندلا در آن، در دهه ۸۰ در گذشت ولی در جهان ما تا سن ۹۵ سالگی عمر کرد.

چنین پدیده‌ای صرفاً به ماندلا مربوط نیست. برای مثال می‌توان به تعداد ایالات آمریکا اشاره کرد. این کشور از ۵۰ ایالت مجزا تشکیل شده است ولی بسیاری از مردم آن را با ۵۱ الی ۵۲ ایالت به یاد می‌آورند. مرد تانکی یا مرد تانک‌ها یکی دیگر از رویدادهای قابل توجه و معروف عصر مدرن است.

این رویداد به مردی اشاره دارد که طی اعتراضات سال ۱۹۸۹ در چین جلوی تعدادی از تانک‌ها ایستاد و سر آن‌ها فریاد کشید. هیچ وقت هویت و چهره او مشخص نشد اما بسیاری از مردم به یاد می‌آورند که او در آن حادثه به سمت تانک‌ها دوید و حتی کشته شد.

تصویر بالا را نگاه کنید؛ آیا شما هم فکر می‌کردید که این مرد روی چشم خود یک عینک تک‌چشمی دارد؟ ظاهراً این‌طور نیست. با این وجود اثر ماندلا از طریق برخی نظریه‌های علمی هم قابل اثبات و بحث است و ما اصراری بر این نظریه نداریم.

۲. خبری از بیگانگان نیست

۱۳ دلیل که نشان می دهند ما در یک شبیه ساز ماتریکس زندگی می کنیم

تاکنون تلاش‌های بسیار زیادی برای پیدا کردن بیگانگان یا حتی ارتباط با آن‌ها انجام شده است. ما نمی‌توانیم تایید کنیم که این دسته از موجودات عملاً وجود دارند، ساخته ذهن ما هستند یا حتی پیش از این با ما ارتباط برقرار کرده‌اند یا خیر. با این وجود انسان‌ها همیشه در تلاش هستند تا نشانه‌هایی از آن‌ها را پیدا کنند.

خوشبختانه یا متاسفانه در حال حاضر به صورت رسمی هیچ خبری از بیگانگان نبوده است. یک نظریه منجسم این‌گونه ادعا می‌کند که بیگانگان به قدری از ما پیشرفته هستند که برقراری ارتباط آن‌ها با ما بی‌معنا است.

در واقع می‌توان این‌طور قیاس کرد: آیا شما علاقه دارید که با باهوش‌ترین حیوان موجود جهان ما یعنی میمون، ارتباطی خاص برقرار کنید و درباره دانش بشر به او توضیح دهید و با او به بحث بنشینید؟

احتمالاً اگر بیگانگان آن‌طور که فکر می‌کنیم دانش زیادی داشته و از وجود ما نیز آگاه باشند، هیچ علاقه‌ای ندارند که ارتباطات خاصی با ما برقرار کنند و به همین دلیل است که گاهی عبور یا حضورشان را احساس می‌کنیم ولی علاقه‌ای از سمت آن‌ها برای ارتباط نمی‌بینیم.

از سمت دیگر یکی از نظریه‌ها می‌گوید اگر آن‌ها واقعاً تا این حد نسبت به انسان‌ها پیشرفته‌تر باشند، احتمالاً توانسته‌اند راهی برای خروج از این شبیه‌ساز پیدا کنند و از آن خارج شوند، در نتیجه تمام تحقیقات و تلاش‌های ما برای یافتن و برقرای ارتباط با آن‌ها بی‌نتیجه باقی می‌ماند، چرا که آن‌ها اصلاً دیگر در این جهان حضور ندارند!

یا شاید هم کامپیوتری که دنیای ما را شبیه‌سازی می‌کند، تنها مقدار رم کافی برای شبیه‌سازی یک تمدن در ‌آن‌واحد را داشته باشد! چه کسی می‌داند!

۳. اتفاقاتی که فقط در حضور ما رخ می‌دهند

چطور است که اندکی علمی‌تر پیش برویم؟ شاید با یک آزمایش معروف فیزیک آشنایی داشته باشید که در آن، الکترون‌ها از طریق برخی روزنه‌ها از یک صفحه مسی به سوی یک صفحه حساس به نور شلیک می‌شوند. با انجام این کار یک الگوی قابل مشاهده موجی‌شکل رخ می‌دهد.

با این حال زمانی که این آزمایش تحت مشاهده صورت می‌گیرد، الکترون‌ها رفتار متفاوتی نشان می‌دهند و خبری از الگوی مذکور نیست.

در نتیجه باور برخی بر این نظریه است که ما در یک شبیه‌ساز زندگی می‌کنیم که منابع خود را تنها زمانی به کار می‌گیرد که ما در حال تماشای نتیجه هستیم. آیا واقعاً این‌‌طور است یا در آینده‌ای نه چندان دور علم دلیل این مغایرت را توضیح خواهد داد؟

۴. DNA یا کد کامپیوتری؟

۱۳ دلیل که نشان می دهند ما در یک شبیه ساز ماتریکس زندگی می کنیم

علم، علم و باز هم علم! اگر علم را هم در دنیای ما شبیه‌سازی کرده باشند، کار بزرگی را به سرانجام رسانده‌اند که تنها گاهی اوقات شاید مو لای درز آن برود! اجازه دهید باز هم با علم ادامه دهیم.

در سال ۲۰۱۷ یک گروه سازمان‌یافته مجرب از محققان دانشگاه واشنگتن اعلام کرد که می‌تواند یک کد کامپیوتری مخرب را وارد رشته‌های فیزیکی DNA کند.

اما چرا باید چنین کاری انجام شود؟ در حقیقت آن‌ها می‌خواستند نشان دهند اجزای محاسبه‌گری که در یافتن توالی‌های ژن نقش دارند، در برابر حملات آسیب‌پذیر هستند.

با این حال شاید آن‌ها بدون آن که خودشان بخواهند و ناخواسته، فاش کرده باشند آن چه ما به عنوان بیولوژی و زیست‌شناسی می‌شناسیم، در واقع همان کدهای کامپیوتری و علوم رایانه است. اگر واقعاً این‌طور باشد، ما و جهان اطرافمان چیزی فراتر از صفر و یک نیستیم.

۵. تغییرات اقلیمی و آزمایشی برای دیگران

امروزه هر سمت و سویی را که می‌نگریم، حرف از تغییرات اقلیمی و اثرات زیان‌بار آن است. با این حال بشر چندان به این تغییرات اهمیت نمی‌دهد و ظاهراً به سرعت در حال تخریب جهان و دستاوردهای موجود در آن است. این نمی‌تواند چیزی را برای شما ترسیم و ایده‌ای جدید را وارد ذهن شما کند؟

اگر بیشتر فکر کنیم و اهل نظریه‌پردازی باشیم، شاید این موضوع دلیلی آشکار داشته باشد: سازندگان این جهان، در جهان واقعی خود با تغییرات اقلیمی و بحران‌های زیست محیطی روبه‌رو شده‌اند. حالا آن‌ها این جهان را شبیه‌سازی کرده‌اند تا ما به آن‌ها نشان دهیم که چطور می‌توانند بحران‌های موجود مانند بحران انرژی را حل کنند.

شاید اگر راه حلی مطمئن و منجسم برای کنترل تغییرات اقلیمی پیدا کنیم، بیگانگان هم نظرشان به ما جلب شود و باری دیگر از ناکجا آباد ظهور کنند!

۶. بازی‌های ویدیویی شبیه زندگی واقعی هستند

۱۳ دلیل که نشان می دهند ما در یک شبیه ساز ماتریکس زندگی می کنیم

ایلان ماسک کارآفرین معروف و مدیر عامل اجرایی شرکت‌هایی نظیر تسلا، اسپیس ایکس و …، به یکی از نظریه‌های نیک باستروم اعتقاد دارد. نیک باستروم در نظریه خود ادعا می‌کند اگر انسان روزی بتواند به تکنولوژی مورد نیاز برای ساخت جهان‌هایی که کاملاً واقعی به نظر می‌رسند، دست یابد، به شکل افراطی از آن بهره‌برداری می‌کند.

بنابراین طولی نخواهد کشید تا بشر شروع به ساخت دنیاهای شبیه‌سازی شده یکی پس از دیگری کند تا جایی که تنها یکی از این دنیاها به عنوان دنیای پایه تلقی شود. آیا این اتفاق در گذشته برای یک تمدن دیگر رخ نداده است؟ چه کسی می‌تواند تضمین کند که ما یکی از چندین دنیای شبیه‌سازی شده یک هوش برتر دیگر نیستیم؟

ماسک باور دارد که بازی‌های ویدیویی می‌توانند این نظریه را تایید کنند. به گفته او ۴۰ سال پیش ما شاهد پونگ بودیم؛ عنوانی که در آن تنها دو مستطیل و یک نقطه روی صفحه دیده می‌شد و تمام دنیای بازی‌های ویدیویی را چنین چیزی تشکیل می‌داد. اکنون ۴۰ سال بعد ما با دنیاهای شبیه‌سازی شده واقع‌گرایانه ۳ بعدی بسیاری روبه‌رو هستیم که میلیون‌ها نفر به صورت هم‌زمان اقدام به تجربه آن‌ها می‌کنند.

تنها کافی است بازی‌ها اندکی پیشرفت را نسبت به وضع کنونی پشت سر بگذارند تا ابداً نتوانیم آن‌ها را از واقعیت تشخیص دهیم. باری دیگر باید همان سوالی را بپرسیم که چند خط پیش مطرح کردیم:‌ از کجا معلوم که این اتفاق تاکنون رخ نداده باشد؟ آیا ما محصول چنین دنیای شبیه‌سازی شده فوق‌واقع‌گرایانه‌ای هستیم؟

۷. اخبار عجیب و عجیب‌تر

اخبار عجیب همیشه وجود داشته‌اند که البته این نمی‌تواند در تمام زمان‌ها به معنی عیب و ایرادی قابل توجه باشد. از دست‌یابی به موفقیت‌های عظیم تا فروش سرسام‌آور برخی از محصولات همه ما را شگفت‌زده می‌کنند اما برخی دیگر به قدری عجیب هستند که احتمال رخ دادن آن‌ها از واقعیت به دور است.

برای مثال انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا یکی از عجیب‌ترین اتفاقات چند سال اخیر است. چه کسی می‌تواند باور کند یکی از سلبریتی‌های آمریکایی که به اخلاق و رفتار نادرستی شهره است، رئیس جمهور یکی از تاثیرگذارترین کشورهای جهان بشود؟

برگزیت چطور؟ آیا مردم انگلستان واقعاً به خروج این کشور از اتحادیه اروپا رای دادند؟ اشتباه آشکار در نام برندگان جایزه اسکار بهترین فیلم در سال ۲۰۱۷ نمونه‌ای دیگر از چنین مواردی هستند. شاید همه این‌ها اتفاقی باشند یا شاید هم منطق پشت این دنیا چندان صحیح عمل نمی‌کند. شاید هم کسی که مسئول همه این قضایاست شخصیت بامزه‌ای دارد و مدام با ما شوخی می‌کند!

۸. قوانین طبیعت، نخست از کجا آمده‌اند؟

۱۳ دلیل که نشان می دهند ما در یک شبیه ساز ماتریکس زندگی می کنیم

مکس تگمارک، کیهان‌شناس دانشگاه MIT نظریه جالبی در خصوص جهان دارد. به ادعای او قوانین فیزیک سخت‌گیرانه جهان ما می‌توانند نشانه‌ای احتمالی از این باشند که ما در یک بازی ویدیویی زندگی می‌کنیم:

اگر من یک شخصیت در یک بازی کامپیوتری بودم به سرعت متوجه می‌شدم که قوانین ما کاملاً خشک و مبتنی بر ریاضی هستند.

برای مثال در نظریه تگمارک، سرعت نور که در جهان ما سریع‌ترین سرعت ممکن است، به حداکثر نرخ تبادل اطلاعات در شبکه جهان شبیه‌سازی شده ما اشاره دارد. در بازی‌های ویدیویی به همین شیوه، توسعه‌دهندگان سعی می‌کنند بازی‌های سیستماتیکی را تشکیل دهند که از قوانین حساب شده‌ای بهره می‌برند.

فرضاً اگر یک بازی فیزیک مناسبی را ارائه ندهد، معمولاً منتقدان به شدت این موضوع را بازتاب می‌دهند. حتی این موضوع به قدری اهمیت دارد که واکنش‌های غیرطبیعی درون بازی به قوانینی که در این دنیا می‌شناسیم، می‌توانند به عنوان باگ یا مشکلات فنی در نظر گرفته شوند.

آیا در این تئوری صرفاً از کاری که توسعه‌دهندگان در بازی‌های ویدیویی انجام می‌دهند الهام گرفته می‌شود یا توسعه‌دهندگان بدون آن که خبر داشته باشند، در حال الهام‌گیری از کسانی هستند که جهان خود ما را پدید آورده‌اند؟

۹. همه مدارک زندگی در دنیای واقعی می‌توانند شبیه‌سازی شوند

احتمالاً ثابت کردن این که ما در جهانی شبیه‌سازی شده زندگی می‌کنیم، راحت‌تر از حالت مخالف آن است. زهره داوودی فیزیک‌دان هسته‌ای در این زمینه یک نظریه قابل ملاحظه ارائه داده است.

به عقیده او اگر پرتوهای کیهانی در یک جهان شبیه‌سازی شده قرار بگیرند، به شکل تکه‌هایی پیکسلی نمایش داده خواهند شد، در غیر این‌صورت به شکل پرتوهایی بی‌پایان ظاهر خواهند شد و نشان خواهند داد که دنیای ما واقعی است.

این پرتوها پرانرژی‌ترین ذراتی هستند که انسان موفق به شناختن آن‌ها شده است. با این حال دیوید چالمرز فیلسوف دانشگاه نیویورک شک دارد که ما از هر طریقی حتی این روش بتوانیم ثابت کنیم که در یک دنیای واقعی زندگی می‌کنیم، بلکه او اعتقاد دارد تنها ممکن است بتوانیم ثابت کنیم که در یک شبیه‌ساز کامل به سر می‌بریم:

قرار نیست شما مدرکی دال بر این که در یک شبیه‌ساز زندگی نمی‌کنیم، پیدا کنید زیرا هر مدرکی می‌تواند شبیه‌سازی شود.

۱۰. کمربند حیات تنها برای ما

زمین در منطقه‌ای از کهکشان قرار گرفته است که اخترزیست‌شناسان آن را کمربند حیات می‌نامند. این منطقه معمولاً به قسمتی گفته می‌شود که گازهای گلخانه‌ای به شکلی می‌توانند در آن سازمان یابند که نهایتاً گرمای مورد نیاز برای تشکیل و نگه‌داری آب در سطح سیاره و سرانجام حیات فراهم گردد.

با این وجود پیدا کردن چنین شرایطی چندان آسان نیست؛ این گرما صرفاً باید به اندازه‌ای باشد که آب تماماً بخار نشود، در این صورت باری دیگر شرایط سیاره برای مهیا ساختن حیات از بین می‌رود. آیا این می‌تواند نشانه‌ای دیگر از زندگی ما در شبیه‌سازی باشد؟

اگر طراحان این دنیا واقعاً ما را درون یک شبیه‌ساز گیر انداخته باشند، اصلاً عجیب نیست که این شرایط سخت و کمیاب را برای منطقی جلوه دادن حیات ما مهیا کرده و اجازه داده باشند که برای چندین هزار سال این حالت به همین شکل مطلوب باقی بماند.

۱۱. پدیده‌های فراطبیعی در یک دنیای شبیه‌سازی شده منطقی هستند

۱۳ دلیل که نشان می دهند ما در یک شبیه ساز ماتریکس زندگی می کنیم

پدیده‌های فراطبیعی مانند بیگانگان، اشباح و موارد این چنینی که توضیحی برای آن‌ها و یا اصلاً وجود و عدم وجودشان نداریم، می‌توانند در یک دنیای شبیه‌سازی شده به عنوان «گلیچ» شناخته شوند.

کاربران پیش از این در تاپیک‌های جداگانه ردیت بارها درباره این پدیده‌های فراطبیعی و همچنین این فرضیات سخن گفته‌اند. افراد زیادی ادعا کرده‌اند که پدیده‌های فراطبیعی و عجیب برای آن‌ها رخ داده است.

فروشگاهی که یک روز در یک شهر به کار خود ادامه می‌داده است ولی روز دیگر خبری از آن نیست، مسافری که کلمه «رندر» را در آسمان مشاهده می‌کند یا آسانسورهایی که بارها و بارها اشتباهات این شکلی را تکرار می‌کنند، همه می‌توانند دروغی هیجان‌انگیز یا در سوی دیگر اتفاقاتی حقیقی باشند که طی اشکال در ساز و کار این شبیه‌ساز رخ می‌دهند؛ نواقصی که در بازی‌های ویدیویی با نام گلیچ و باگ آن‌ها را می‌شناسیم.

۱۲. ما همین حالا هم در ساخت شبیه‌سازها خوب عمل می‌کنیم

۱۳ دلیل که نشان می دهند ما در یک شبیه ساز ماتریکس زندگی می کنیم

بالاتر به احتمال ساخت دنیاهای شیبه‌سازی شده کاملاً واقع‌گرایانه توسط ما در آینده‌ای نه چندان دور اشاره کردیم ولی ما همین حالا هم در امر شبیه‌سازی بسیار خوب عمل می‌کنیم.

در سال ۲۰۱۴ مرکز اختر فیزیک هاروارد-اسمیتسونین ۸۰۰۰ کامپیوتر مجزا را برای شبیه‌سازی ۳۵۰ میلیون سال نوری از جهان را به یکدیگر متصل کرد تا بتواند به صورت دیجیتالی چرخه جهان طی ۱۳ میلیارد سال را مشاهده و مطالعه کند.

ولی حتی از این ترسناک‌تر علاقه انسان‌های عادی و نه دانشمندان به شبیه‌سازهاست. سری بازی‌های Sims در دهه اول عرضه خود موفق به فروش ۱۲۵ میلیون نسخه در سراسر جهان شدند که نشان می‌دهد بشر اساساً علاقه زیادی به شبیه‌سازی و شبیه‌سازها دارد.

سری Grand Theft Auto نیز به عنوان یکی از پرفروش‌ترین مجموعه بازی‌های ویدیویی شرایط مشابهی دارد و انتظار می‌رود که نسخه‌های آینده آن حتی از گذشته هم موفق‌تر عمل کنند.

ظاهراً ما هر چه بیشتر به مشاهده شبیه‌سازها می‌نشینیم و در ساخت آن‌ها مهارت می‌یابیم، بیشتر باور خواهیم کرد که شخص یا اشخاصی قبل‌تر این کار را با ما انجام داده‌اند و خودمان هم بیشتر به ساخت و پرداخت آن‌ها علاقه‌مند می‌شویم!

۱۳. ما هر یک نسخه خودمان را از واقعیت داریم

۱۳ دلیل که نشان می دهند ما در یک شبیه ساز ماتریکس زندگی می کنیم

احتمالاً ۵ سال قبل تصویری که از کاربران رنگ لباس را می‌پرسید به یا دارید. ما بعد از تماشای آن تصویر باید مشخص می‌کردیم که آیا با یک لباس آبی مواجه هستیم یا با لباسی زرد. بسیاری از افراد در حدس زدن رنگ لباس با یکدیگر اختلاف نظر داشتند.

بعدتر در سال ۲۰۱۸ صدای کامپیوتری Yanny و Laurel سر زبان‌ها افتاد. اگرچه صدای کامپیوتری مذکور در تمام طول اجرای خود یک کلمه واحد را تکرار می‌کند اما کاربران دو کلمه مختلف را می‌شنوند. چنین تست‌هایی در فضای عظیم اینترنت بسیار هستند و دلایل زیادی هم برای رخ دادن آن‌ها ارائه شده‌اند ولی حتی با وجود این دلایل ما می‌توانیم به یک نتیجه منطقی برسیم: هر کدام از ما در دنیای خودمان زندگی می‌کنیم.

در حقیقت تعریف ما از واقعیت چیزی است که توسط مغزمان از تجربه‌های پیشین جمع‌آوری شده و شکل گرفته است تا کمک کند قطعه‌های داده‌ای را که دریافت می‌کنیم، به شکلی منطقی پردازش کنیم. بنابراین در دنیایی به این شکل که تجربه هر شخص از دیگری متفاوت است، آیا اصلاً خود ما نیز در ساخت یک شبیه‌ساز نقش نداریم و مغز ما این کار را به عهده نگرفته است؟


آیا واقعاً می‌تواند این‌گونه باشد یا تمام مواردی که بالا به آن‌ها اشاره کردیم نکاتی برای ذهن‌های بیش از اندازه کنجکاو هستند؟ جهان ما، جهانی واقعی است یا باید منتظر باشیم تا سرانجام روزی یک نفر از راه برسد و قرص آبی و قرمز را همانند فیلم‌های ماتریکس به ما پیشنهاد دهد؟

چه کسی می‌داند! ولی حداقل اجازه دهید برای لحظاتی تصور کنیم که در یک جهان شبیه‌سازی شده زندگی می‌کنیم. اگر زندگی واقعی جایی خارج از این جهان باشد، حاضر هستید قرص قرمز را انتخاب کنید؟ واقعیت ما، انتخاب یا اجبار؟

منبع: Vulture

مطالب مرتبط سایت

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

  • user گفت:

    عجب مطلبی بود خسته نباشید

  • احسان گفت:

    خیلی از دلایل واقعا منطقی به نظر نمیان و در واقع در تغییر نگرش کسی موثر نخواهند بود و تا حدی بچه گانه هستند. در هر صورت انتظار داشتم با اولویت به مسئله ی دژا وو بپردازید (همونطور که در خود فیلم ماتریکس هم بهش اشاره میشه) که متاسفانه اشاره ای نشده بود.

  • امیرحسین گفت:

    واقعا برگام ریخت فکر نمیکردم کسی مثل من فکر کنه فکر کنم اگر کسی به واقعیت پی ببره نگهبان ها کارش رو تموم کنن

  • امید گفت:

    موافقم…از کجا معلوم که این جهان شبیه سازی شده نباشه… چیزهایی که فکر میکنی فوق العاده پیچیده مرموز وترسناکند…وقتی به آخرش می‌رسی میبینی بسیار ساده هستن….

    • ... گفت:

      سلام.کاری نداره،آرزو مرگ کن،تا بفهمن موازی یا که نه! … قطعا و بدون شک، اگر جهان اینقدر پرت پلا و بهم ریخته بود،که اصلا به ۱۰ سال هم نمیرسید! همه میزدن،همه دیگر رو نابود میکردن و کل عالم هستی از بین میرفت ..!

  • حامد Z گفت:

    جواب همه چیز در فضاس…
    پشت سیاهچاله ها..
    درست پشت نقطه ی تکینگی..

  • مصطفی قندری گفت:

    من الان نئو هستم😂

  • من گفت:

    لذت برم از خوندنش . قلم بسیااااااااااااار روان و محشری داره نویسنده

  • محسن گفت:

    متأسفانه به جز چند مورد بقیه شبه علم و ناشی از نداشتن اطلاعات کافی بودند حتی در مواردی که گفته شده صحبت ها علمی است.

  • ابوالفضل گفت:

    نمیدونم شاید

  • M گفت:

    توضیحاتی که در مورد «اثر مشاهده گر» در شماره سوم گفتید، برداشت غلطی از این تئوریه!
    اصل اثر مشاهده گر در مورد مشاهده برخی ذراته، ماجرا اینه که ما باید به ذرات نور بتابیم تا برامون قابل مشاهده باشن. در عین حال نور انرژی هست و اگر ذره ای اونقدر کوچک و سبک باشه که با وارد شدن این انرژی به عقب پرتاب بشه، ما هیچ گاه نمی‌تونیم اون رو در جای خودش ببینیم. چون اون چیز با برخورد نور جابجا شده و نور هم ممکنه به سمت چشم ما بازتاب نشه.
    بنابراین با تابیدن نور به اون ذره، دیگه اون ذره در جای خودش قابل مشاهده نیست و به جای دیگه ای پرتاب شده.
    در واقع تابش نوره که باعث رفتار متفاوت ذرات میشه، نه نگاه کردن به اون ها!

  • هالک ایرانی گفت:

    فوق العاده بود
    یک چیزی رو اشاره نکردین اونم دژاوو بود
    برای من خیلی اتفاق میفته در حدی انگار قبلا دقیقا این لحظه رو گذروندم در تکرارم
    این پست دوباره بیاریدش صفحه اصلی یا پین کنید بیشتر دیده بشه خیلی خفن بود