همانطور که میدانید، موتور جستوجوی Bing به ChatGPT تجهیز شده و روی پلتفرم موبایل، یک تجربهی منحصربهفرد را برای شما رقم میزند. تجربه بازی با این بات چگونه است؟
طوری که میدانید، موتور جستوجوی بینگ چت (Bing Chat) به ChatGPT تجهیز شده است. این برنامه که روی گوشیهای اندروید و آیفون در دسترس است تجربهای عجیبتر از نسخه دسکتاپ را برای کاربران این پلتفرمها رقم میزند.
نسخه موبایل ChatGPT Bing، علاوه بر امکانات قبلی از قابلیت صدا (voice) نیز بهره میبرد. در واقع به کمک این قابلیت، حالا بینگ در کمال تعجب میتواند با شما صحبت کند. قسمت کنایهآمیز ماجرا اینجاست که جذابترین ابزاری که تاکنون شرکت مایکروسافت تولید نموده، احتمالا شما را به یاد کورتانا (Cortana) که یک یاریرسان مبتنی بر صدا بود خواهد انداخت؛ برنامهای که پس از عرضه با اقبال زیادی مواجه نشد.
آیا کورتانا را به یاد میآورید؟ اگر فرنچایز Halo را تجربه کرده باشید، به خوبی میدانید که در این سری بازیها، مستر چیف (Master Chief) توسط یک هوش مصنوعی راهنمایی میشد. این دستیار هوشمند به حدی محبوب شد که مایکروسافت تصمیم گرفت تا از نام آن در تکنولوژی جدید خود استفاده کند. با اینحال، کورتانا هرگز نتوانست انتظارات را برآورده کند و در نهایت، مایکروسافت تصمیم گرفت تا آن را از فهرست محصولات خود کنار بگذارد.
فرصت دیگری برای هوش مصنوعی مبتنی بر صدا
همانطور که میدانید، مایکروسافت و OpenAI اقدام به معرفی چتبات مبتنی بر صدای جدیدی نمودهاند که اسم مجزایی برای خود نداشته و در برنامهی Bing قرار داده شده است. با توجه به شناختی که از تاریخچه مایکروسافت دارم، بعد از تجربهی بینگ برای دو هفته روی سیستم دسکتاپ خود، تصمیم گرفتم تا به سراغ نسخه موبایل این برنامه بروم. قابلیت گفتوگوی صوتی موضوعی نیست که به سادگی بتوان از آن صرف نظر کرد. به همین منظور، اقدام به دانلود مجدد و نصب Bing Mobile روی گوشی خود نمودم؛ برنامهای که برای سالها از آن روی پلتفرم موبایل استفاده نکرده بودم.
با اینکه نسخه دسکتاپ بینگ یک آیکون بزرگ که روی آن نوشته شده “هر سوالی که میخواهید را از من بپرسید” را در مقابلتان قرار میدهد، در نسخه موبایل باید روی کادر کوچک b در گوشه صفحه کلیک کرده و از این طریق به چتبات مجهز به هوش مصنوعی دسترسی پیدا کنید.
پس از سپری نمودن پروسه نصب، از شما سوال میشود که آیا مایل هستید که برنامه موقعیتتان را ردیابی نماید؟ جواب من به این سوال همواره منفی بوده است. در ادامه از شما پرسیده میشود که آیا به بینگ اجازه میدهید تا صدایتان را زمانی که سوال خود را مطرح میکنید بشنود؟ من گزینه بله را در این زمان انتخاب نمودم.
شاید این موضوع از نظر شما عجیب باشد اما من وقتی با هوش مصنوعی مواجه میشوم، اضطراب و استرس در وجودم رخنه میکند. وقتی یک برنامه هوشمند به من میگوید که میتوانی هر سوالی که به ذهنت میرسد را مطرح کنی، خود را در موقعیتی میبینم که عملا هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم؛ گویی که خشکم زده باشد. اضطراب باعث میشود تا در چنین موقعیتهایی نتوانم به طور مناسب فکر کرده و یک سوال خوب را مطرح کنم.
کمک در ادامهی مسیر
در نهایت، سوالی که به ذهنم خطور کرد این بود:
برنامهی بینگ، لطفا یک هایکو (شعر سهسطری ژاپنی) راجع به استفاده از آیفون بگو.
مایکروسافت چت بات هوش مصنوعی بینگ را برای گوشی های موبایل و اسکایپ ارائه کرد
این نکته را به خاطر داشته باشید که هیچ الزامی وجود ندارد که سوال خود را با کلمهی بینگ شروع کنید.
به هر ترتیب، مدت نسبتاً زیادی طول کشید تا بینگ به سوالم پاسخ بدهد. یکی از نکاتی که در این زمان متوجه آن شدم، این بود که بینگ بسته به سوالتان، آنچه را که جستوجو مینماید به شما میگوید. خوبی این موضوع این است که اگر احساس میکنید که بینگ منظور شما را به خوبی متوجه نشده و یا صدایتان را به گونه درست نشنیده است، میتوانید روند جستوجو را متوقف کنید. پس از چند دقیقه، بینگ توسط صدای یک خانوم که بیشباهت به صدای کورتانا نبود، این شعر را به عنوان پاسخ ارائه نمود:
روی صفحهی گوشی آیفون
دنیایی از اطلاعات
بینگ اینجاست تا به شما کمک کند
به نظر من، این پاسخ چندان بد نبود. اینکه بینگ قانون ۵-۷-۵ که در سیلابهای شعر هایکو رعایت میشود را عایت نمود، توجهم را به سوی خود جلب کرد.
در ادامه از بینگ درخواست کردم که یک شام عاشقانهی دو نفره که ترکیبی از غذاهای دریایی و برنج است را معرفی کند. پس از وقفهای طولانی، چتبات بینگ راجع به دو دستورالعمل غذایی، اطلاعاتی را ارائه کرده و از من درخواست نمود تا یکی را انتخاب نمایم. اینجاست که جنبهی مناقشهآمیز هوش مصنوعی تاحدودی خود را نمایان میکند چرا که به جای اینکه گزینه کلیک روی مایکروفون فعال شود تا بتوانم پاسخ خود را ارائه کنم، متوجه شدم که دوباره باید از ابتدا روی آیکون مایکروفون کلیک نمایم. پس از انجام اینکار، به بینگ اعلام کردم که دستورالعمل دوم باب میل من است. در ادامه، بینگ دستورالعمل دوم را که ترکیبی از برنج و ماهی سالمون بود، به من پیشنهاد داد. قسمت جالب ماجرا اینجاست که اگر اجازه میدادم، بینگ قصد داشت تا این دستورالعمل را به طور کامل برایم بخواند.
در پایان، از بینگ درخواست کردم که با من به تجربه بازی Tic-Tac-Toe بپردازد.
بینگ با خوشحالی درخواستم را پذیرفت و صفحهی این بازی را که براساس خطوط درست شده بود با من به اشتراک گذاشت. بینگ بدون سوال کردن از من، حرکت اول را با ایجاد علامت X انجام داد. در ادامه، هر زمان که هرکداممان حرکت خود را انجام میدادیم، کلمه Board روی صفحه ظاهر میشد. قسمت جالب کار اینجا بود که بینگ سطرهای مختلف را توسط علامتهای مثبت و منفی ایجاد نمود. با اینکه ظاهر بازی تا حدودی برایم عجیب به نظر میرسید، اما این موضوع چیزی نبود که نتوانم با آن کنار بیایم.
بعد از انجام چند حرکت، دقیقا زمانی که در آستانهی شکست دادن بینگ بودم، این چتبات اقدام به تقلب کرد و اصرار داشت که او در بازی پیروز شده است؛ آن هم در حالی که صفحهی بازی به وضوع نشان میداد که من برندهی رقابت هستم.
جدای از حرکات بعضاً عجیب بینگ در اثنای بازی، اعتراف میکنم که تجربهی Tic-Tac-Toe با این بات درگیرکننده بود. مایکروسافت اگر قصد دارد تا مخاطبین زیادی را به سوی خود جلب کرده و یک مکالمهی طبیعی بین انسان و ماشین را رقم بزند، باید روی سرعت تکنولوژی خود کار کرده و آن را بهینهتر از وضعیت فعلی نماید. با ایجاد برخی تعدیلها، احتمالا فناوری هوش مصنوعی مایکروسافت میتواند جای سیری و الکسا (Alexa) را بگیرد؛ در غیر این صورت، استفاده از کورتانا در قامت یک صدای دیجیتال هوشمند، یک ناکامی دیگر را برای این شرکت رقم خواهد زد.
منبع: Techradar.com
نظرات