مردم در اوایل قرن بیستم در مورد اکتشافات و اختراعات آینده نظریات و پیشبینی مختلفی داشتند. با ظهور برخی تکنولوژیهای جدید پس از جنگ جهانی اول و ظهور الکتریسیته (در سال ۱۹۲۵ نصف خانههای آمریکا از الکتریسیته استفاده میکردند)، مردم آن دوره به آینده دنیا نگاه میکردند.
آنها بر این عقیده بودند که به زودی شکوفایی تکنولوژی زندگی انسانها را به شدت آسان و راحت میکند. در واقع بسیاری از این پیشبینی ها برای آیندهای نه چندان دور از زمان کنونی ما است و بسیاری از آنها تاکنون به حقیقت پیوسته است. از قبیل اتومبیلها و هواپیماها و اشتراکگذاری آسان اطلاعات و … . این پیشبینیها به ما میآموزند که تا چه حد جهان کنونی، تنها در یک قرن، پیشرفت کرده و تا چه مقدار هنوز جای کار دارد.
آینده را صدا بزن
در یک روز گرم فوریه ۱۹۱۷ الکساندر گراهام بل در برابر فارغ ااتحصیلان McKinley Manual Training School سخنرانی جذابی کرد که به گفته بسیاری به نظر یک پیشگویی بود!
“اکنون جالب به نظر میرسد که به تغییراتی که از گذشته تا کنون صورت گرفته نگاهی کنیم و تکامل را از گذشته تا حال حاضر دنبال کنیم.”
او سپس به یادآوری تحولات خارق العاده که با کشف الکتریسیته و به دنبال آن اتومبیل ها اقدام کرد.
“با دنبال کردن این پیشرفتها میشود آینده را پیش بینی کرد و سپس شما میتوانید برخی رشتهها که برایتان مناسب خواهد بود را انتخاب کنید.”
در سال ۱۸۷۶ بل دستگاهی به نام تلفن را اختراع کرد که میتوانست صدای افراد را به فاصله های دور منتقل کند. با ظهور این دستگاه قابلیتها و تواناییهای آن روز به روز افزایش یافت و در سال ۱۹۱۵ اولین سیستم تلفن بدون سیم اختراع شد که به وسیله آن فردی در ورجینیا توانست با فرد دیگری در پاریس صحبت کند و فرد سومی هم در هانولولو(Hanolulu) گفت و گوی آن دو را در فاصله ۴۹۰۰ مایلی(۷۸۸۶ کیلومتر) بشنود.
با این کار رکورد طویل ترین وسیله ارتباطی در آن زمان جابهجا شد. این اختراع بل را شگفت زده کرد. بهطوری که او پیش بینی کرد در آینده ای نه چندان دور هرکس در هر نقطه از جهان میتواند با فرد دیگری بدون سیم صحبت کند. در آن زمان آمریکا حدودا ۱۱٫۷ میلیون دستگاه تلفن داشت. این عدد تا سال ۲۰۰۰ به ۱۰۳ میلیون رسید!
همچنین او آیندهای را در ذهن داشت که انسانها تقریبا همهی کارهای مکانیکی خود را بتوانند از راه دور و بصورت بیسیم انجام دهند. و او اشتباه نمیکرد.
حمل و نقل در آینده
مردم قرن گذشته به شدت درگیر نوع وسایل حمل و نقل آینده بودند. در سال ۱۹۱۴ کارخانه موتور سازی فورد اولین خط تولید خود را به راه انداخت و تنها در یک سال ۳۰۰ هزار خودرو را تولید کرد. با همگانی شدن استفاده از خودرو ها کم کم جوامع مدرنتری شکل گرفت. آیندهنگرها در آن موقع آیندهای را تصوّر میکردند که هر فرد در هر نقطه از جهان بتواند خودرو خود را داشته باشد. در حال حاضر ۹۵ درصد خانوادههای آمریکایی بنا بر گزارشات سرشماری دارای خودرو هستند. اما باید گفت که آن خودروهای پیش بینی شده شکلی متفاوت با خودروهای امروزی دارند.
در ۶ ژانویه ۱۹۱۸ مقاله ای در روزنامه Washington Times آمریکا به چاپ رسید. این مقاله در مورد خودروهای آینده بود:
“اتومبیل های آینده شبیه اتاق های متحرّک خواهند بود.”
نویسنده این مقاله میگوید که این خودروها ضد ضربه، ضد آب و مقاوم در برابر هر شرایط آب و هوایی خواهند بود. دو طرف آن ها کاملا شیشه ای است و صندلیهای آن در داخل این اتاق متحرّک قابل جابهجایی است. این خودروها دارای سیستم گرمایشی، ترمزهای پیشرفته و یک صفحه کنترلی برای جهتیابی خواهند بود. فرمانهای آنها هم متفاوت خواهد بود.
از دیگر طرحهای موجود برای خودروهای آینده هم کرههای چرخنده بودند که نیاز برای سیستم تعلیق را از بین میبردند. آن ها حمل و نقل را فقط در انحصار خشکی نمیدیدند و برخی معتقد بودند که تا سال ۲۰۰۰ انسان ها در آسمان و زمین و دریا به راحتی حمل و نقل انجام میدهند.
حرکت در آسمان از دیرباز، رویای انسانها بوده است. برادران رایت اولین پرواز موفقیّت آمیزشان را در ۱۹۰۳ انجام دادند. پس از آن مهندسان و ایده پردازان انواع مدلهای هواپیما را تا قبل از جنگ جهانی اول تست کردند. بنا بر پیش بینیهای آنها تا سال ۲۰۰۰ تقریبا همهی عملیاتهای حمل و نقلی جهان در هوا خواهد بود و ماشینهایی مانند تاکسیهای هوایی، جنگندههای معلق و هواپیماهای مسافربری عمومی ظهور خواهند کرد.
اکنون سرویسهای نجاتدهنده هوایی و هواپیماهای جنگنده افزارهایی بدیهی در خدمت ارتشها هستند اما برخی پیشبینیها مانند هواپیماهای نامرئی هم هنوز به وقوع نپیوستهاند. البته ممکن است برخی تکنولوژیهای پیشبینی شده دیگر مانند جت پکهای شخصی در آیندهای نزدیک برای ما اتفاق افتند.
در یکی از نقاشی های Albert Robida تصویر آسمانی را میبینیم که پر از هواپیماهای شخصی است. این اثر در سال ۱۸۸۲ ثبت شد که آینده را در سال ۲۰۱۸ نشان میداد!
در می ۱۹۲۳ نویسنده علمی تخیلی، Hugo Gernsback، در مجله Science and Invention دیدگاه خود در مورد ماشینهای پرنده را شرح داد. او آنها را Helicar نام گذاری کرد و آن ها را راه حلی برای ترافیک دانست. زیرا در همان موقع خیابانهای نیویورک پر ترافیک بودند.
“تنها راه حل کاربردی ترکیب اتومبیل و هواپیماها است. در این شکی نیست که در چند دهه آینده این اتفاق خواهد افتاد. اتومبیل هلیکوپتر یا بصورت خلاصه Helicar جای زیادی را، نسبت به خودرو های هفت نفره نمیگیرد. همچنین وزن آن هم تفاوت زیادی با خودروهای کنونی نخواهد داشت. اما به جای رانندگی در خیابانها شما آن را مستقیما به آسمان میبرید. در راههای هوایی آن را میرانید و در هر جایی که بخواهید فرود میآورید.
ممکن است که ما در حال حاضر برای خود خودروهای پرنده نداشته باشیم اما سازمانهایی مانند ناسا، اوبر، تویوتا و تعداد زیادی از کمپانیهای کوچک تر در حال ساخت ماشین های پرنده شخصی هستند. تحقق این دیدگاه نزدیک است.
الکساندر گراهام بل هم امکان تحقق حمل و نقل از طریق هوا را زیاد میدانست. به گفته او حمل و نقل از راه دریا کم خرج تر از راه زمینی است. زیرا لازم نیست هیچ گونه راهی برای آن ساخته شود. همچنین او پیشنهاد داد که راه حل برای مشکلات حمل و نقلی موجود در ساخت لکوموتیو های هوایی است. او در ادامه گفت که “گرچه هزینه های زیادی صرف ساخت این دستگاهها می شود اما لازم نیست که برای آنها جاده ساخته شود. همچنین این ماشینها می توانند تعداد زیادی مسافر را جابهجا کنند. “
تکنولوژی شخصی میشود
در سال ۱۹۰۰ نویسندهای به نام John Elfirth Watkins مقاله ای به اسم “چه اتفاقاتی ممکن است در ۱۰۰ سال آینده بیفتد؟” را نوشت. او تصور کرد که در آینده تکنولوژی تنها در دست صنعت و ارتش ها نخواهد بود بلکه، تکنولوژی به سمت بخش تفریحی و راحتی زندگی روزانه مردم کشیده میشود. گرچه او تلویزیون را آنطور که باید پیش بینی نکرد اما او گفت که تکنولوژی این امکان را فراهم میکند که مردم بتوانند کنسرتها و اپراها را در خانههای خود ببینند.
تصاویر رنگی هم به زودی در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرند و افراد میتوانند یکدیگر را، توسط دوربینهایی که به صفحههای نمایش متصلاند در فواصل زیاد ببینند. همچنین حوادث مختلف در جهان در کمتر از یک ساعت در روزنامهها نوشته میشود.
او پیشبینی کرد که تکنولوژی شکل رژیمهای غذایی و خانههای افراد را تغییر میدهد. با این که یخچالهای سرد کننده تا سال ۱۹۲۵ ابداع نشده بودند و حتی تا ۱۹۴۰ به مصرف جهانی نرسیده بودند، او اعلام کرد که “یخچالها مقادیر زیادی از مواد غذایی را به مدتهای طولانی سالم نگاه میدارند. همچنین یخچالهایی تولید می شوند که از آن ها در حمل و نقل مواد غذایی در خشکی و بر سطح دریا استفاده میشود.
او حتی به فست فود ها هم اشاره ای کرد که: «غذاهای آماده به مصرف که بصورت داغ یا سرد در خانهها صرف میشوند! این غذاها توسط خودروها و تیوبها به خانهها فرستاده میشوند و به طور کامل جای غذاهای خانگی را میگیرند.» این دیدگاه در برخی شهرهای پیشرفته خیلی دور از دسترس نیست.
با اینکه برخی از پیش بینیهای Watkins در مورد چگونگی زندگی در قرن ۲۱ ام درست از آب در آمدند اما او در بسیاری از بخشهای دیگر کاملا اشتباه بود. او بر این باور بود که انسان ها حیوانات و حشرات مانند موش ها، پشه ها و حیوانات وحشی را منقرض میکنند. این دیدگاه در بین دانشمندان معروف بود و ممکن است برگرفته از انقراض برخی گونههای جانوری در آن زمان باشد. با اینکه برخی گونه ها به خاطر فعالیت های انسان ها در دست انقراض هستند نسبت به دیدگاه آینده نگر ها هنوز هم جای شکر بسیاری باقی است.
او پیشبینی کرد که انگلیسی زبانان حروف C، X و Q را از الفبای خود حذف میکنند زیرا آن ها غیر ضروری هستند. همچنین آموزش کودکان از نوزادی و در سنین بسیار پایین شروع خواهد شد. همچنین افرادی که یک باره نتوانند ۱۰ مایل را راه بروند به عنوان ضعیف، در بین دیگران، تلقی خواهند شد. اکنون با وجود مشکلات چاقی در بین مردم جهان به نظر می رسد که واقعیت خلاف این دیدگاه بوده است.
Watkins زمانی را مطرح کرد که تکنولوژی بطور کامل برای ادامه زندگی افراد حیاتی میشود. آیندهنگران قرن ۱۹ام وجود رباتها و اتوماسیون را برای زندگی مردم قرن ۲۱ ضروری میدانستند تا کارهای روزانه و خانگی افراد را انجام دهند. الکساندر گراهام بل نیز این دیدگاه را پشتیبانی میکرد. به گفته او نیاز شدیدی به مهندسان و دانشمندان ایجاد میشود.
“به راحتی میتوان گفت که دانشمندان و متخصصان نقشهای کلیدی را در همهی کشور های جهان خواهند داشت. آینده شما تأمین است. “
آینده ای با انرژی پاک
شاید جالب ترین پیشبینیهای موجود درباره سوختهای فسیلی و محیط زیست باشد. هنوز عدهای هستند که با استفاده نکردن از سوختهای فسیلی مخالف هستند و بر اثرات مخرب آن بر آب و هوا و محیط زیست چشم میپوشند. اما مغز های متفکر در اوایل قرن ۲۰ام بر این باور بودند که یک روز انسانها بطور کامل سوختهای فسیلی را کنار می گذارند.
در سال ۱۸۹۶ دانشمندی به نام Svante Arrhenius اعلام کرد با دو برابر شدن درصد دی اکسید کربن موجود در اتمسفر دمای هوای کره زمین را بین ۸ تا ۹ درجه افزایش میدهد. او ایده مطالعات خود را از نتایج مقالات دوست خود Arvid Hogbom گرفت. بنا بر این نتایج به همان اندازه که فعالیتهای طبیعی در طبیعت کربن دی اکسید آزاد میکند فعالیتهای صنعتی انسان ها هم به همان اندازه این گاز را در طبیعت رها میکند.
در آن زمان سوخت پایه زغال سنگ بود. او خاطر نشان کرد که با روند آن زمان این گرمایش جهانی تا هزار سال بعد مشکل ساز نخواهد شد. اما او پیشرفت تکنولوژِی و جایگزین شدن نفت را در نظر نگرفته بود. به این دلیل Arrhenius مطمئن بود که تا چند قرن آینده مقدار کربن دی اکسید اتمسفر زمین دو برابر خواهد شد.
دانشمندان آن زمان از ایده Arrhenius استقبال نکردند، زیرا آن ها تاثیر مخرب استفاده از این سوختها را بر کره زمین درک نمیکردند (اما پس از گذشت یک قرن این قضیه به کلی تغییر کرد). اما باز هم آنها بر این باور بودند که انسانها مجبور میشوند تا استفاده خود از زغال و نفت را قطع کنند. الکساندر گراهام بل در سخنرانی خود اشاره کرد که:« مصرف نفت و زغال به شدت رو به افزایش است و مقدار آن ها به شدت محدود.» او در ادامه گفت:
ما می توانیم زغال را از معدنها برداریم ولی نمیتوانیم هیچ وقت آن را سر جایش بگذاریم. ما میتوانیم نفت را از سفرههای نفتی و مخازن آن برداریم ولی پر کردن آن ها کاری نشدنی است. دست ما در موضوع سوختهای فسیلی بسته است و در حال حاضر هم از این منابع به مقدار بیش از حدی استفاده میشود. استفاده سالیانه جهانی به حدی زیاد شده که در حال تمام کردن تمامی ذخایر است. ما هنگامی که دیگر زغال یا نفتی نداشته باشیم چه باید بکنیم؟
مطالب مرتبط:
او به تمام شدن سوختهای فسیلی اشاره کرد و گفت که میتوان از انرژی موجها و انرژی خورشیدی برای تولید انرژی استفاده کرد. بل تنها کسی نبود که عقیده داشت تا قرن بعد منبعی جدید از انرژی پیدا میشود. در ۱۹۱۷ که کمبود زغال در آمریکا به شدت زیاد شده بود نویسنده ای از روزنامه Chicago news متنی را نوشت که در آن جمع آوری و انبار کردن زغال را بیهوده میدانست.
این افراد نادان که نگران ذخایر زغال خود هستند همگی از یک قماشاند. به ذهن آنها نمیرسد که در صد سال آینده مردم میگویند که پدر بزرگان بیچاره ما از زغال سنگ برای گرم کردن استفاده میکردند!
باید گفت که در حال حاضر نیز ۱۷ درصد انرژی مورد نیاز در آمریکا از زغال سنگها تأمین میشود. همچنین ۲۸ درصد آن هم از نفت و ۳۳ درصد از گاز است. پس ۱۲ درصد از کل انرژی مورد نیاز آنها از منابع جدید تجدید پذیر، که آن نویسنده از پیدا کردن آنها مطمئن بود، تأمین میشود. بنا بر آمارهای جهانی زغال سنگ ۲۷ درصد نیاز جهان و انرژیهای تجدید پذیر ۲۴ درصد از آن را تأمین میکنند.
خبر خوب این است که به خاطر ارزان شدن سوختهای تجدید پذیر نسبت به سوختهای فسیلی این آمار در حال تغییر هستند و زندگی ما را بیشتر به سمت دنیایی که آینده نگران از قرن ۲۱ میدیدند سوق میدهند.
نظرات
خیلی خوب بود ولی یه جاش برام درکش خیلی سخت بود:
در یک روز گرم فوریه ۱۹۱۷ الکساندر گراهام بل در برابر فارق تحصیلان McKinley Manual Training School سخنرانی جذابی کرد…
روز گرم در فوریه 😀