همه ما در مقطعی با مشخصات صفحه نمایش برخورد داشتهایم و در جریان هستیم که ممکن است اصطلاحات تخصصی مشخصات صفحات نمایش بسیار گیج کننده و فنی باشند. از این رو، وبسایت تکفارس برای شما راهنمای قدم به قدمی تهیه کرده است که پس از این در فهم آنها به مشکلی برنخورید.
خرید صفحه نمایش هیچگاه به این اندازه سردرگم کننده نبوده است. اینکه بین انبوه بیشماری از استانداردهای مختلف و مشخصات و ریزه کاریهای جدید این صفحات بخواهیم محصول مورد نظر خود را انتخاب کنیم، کاری به شدت وقتگیر و سخت به نظر میآید. حتی پنلهایی که توسط یک شرکت تولید میشوند نیز آنقدر ویژگیها و مشخصات متفاوتی دارند که واقعا انتخاب را برای خریدار دشوار میکنند.
از این رو، ما در این مقاله فهرستی از ۱۴ عدد از مشخصههای فنی صفحات نمایش را تهیه کردهایم که بین مانیتورها، تلویزیونها و گوشیهای هوشمند مشترک هستند. اکنون اجازه دهید معنای هر یک از این موارد را توضح بدهیم و بررسی کنیم تا متوجه شوید در خرید یک صفحه نمایش جدید، بهتر است به کدام مورد توجه بیشتری داشته باشید.
رزولوشن
بدون شک امروزه رزولوشن برجستهترین مشخصه صفحات نمایش است. اگر از وجه بازاریابی آن صرف نظر کنیم، رزولوشن صفحه به واقع تعداد پیکسلها در هر بعد افقی و عمودی گفته میشود. به عنوان مثال ۱۹۲۰×۱۰۸۰ مشخص میکند که صفحه نمایش مورد نظر شما عرضی حاوی ۱۹۲۰ پیکسل و طولی حاوی ۱۰۸۰ پیکسل دارد.
بدون اینکه وارد جزئیات شویم و صرفا از دید کلی و بدون در نظر گرفتن موارد دیگر، میتوان گفت که هر چه رزولوشن صفحه بالاتر باشد، کیفیت تصویر بهتر است. البته که در نهایت رزولوشن ایدهآل شما، به کاربردی که برای صفحه نمایشتان در نظر دارید بستگی دارد. به عنوان مثال رزولوشن بالا در تلویزیون، کاربرد بیشتری از بالا بودن رزولوشن در صفحه نمایش گوشی یا حتی لپتاپ شما دارد.
این روزها استاندارد صنعت تلویزیون برای رزولوشن صفحه، عمدتا بر کیفیت 4K یا ۳,840x 2,160 تاکید میکند. البته که از کیفیت 4K با عنوان UHD یا صرفا 2160p نیز یاد میشود. به لطف سرویسهای اشتراک فیلم مانند نتفلیکس، آمازون پرایم و دیزنی پلاس، برای دیدن فیلم یا سریال مورد علاقهتان با این کیفیت به مشکلی بر نخواهید خورد، چرا که تمامی سرویسهایی که از آنها نام بردیم، عمده محصولات خود را با کیفیت 4K نیز تولید میکنند.
از سویی دیگر، تلفنهای هوشمند کمی با این استاندارد فاصله دارند و تنها بخش کوچکی از بازار گوشیهای هوشمند شامل گوشیهایی با رزولوشن 4K میشوند که سری پرچمدار Xperia 1 سونی، از جمله آنها است. سایر گوشیهای بالارده مانند سامسونگ گلکسی S21 الترا و وانپلاس ۹ پرو، از صفحه نمایش 1440p برخوردارند. در نهایت، میتوان با صراحت گفت که بخش عمدهای از دستگاههای الکترونیکی با قیمت کمتر از ۱۰۰۰ دلار، از صفحه نمایش با رزولوشن 1080p برخوردارند.
از سویی دیگر باید توجه داشت که یک صفحه نمایش کوچک روی گوشی همراه دو مزیت به همراه دارد؛ یکی اینکه صفحه نمایشی که تعداد پیکسلهای کمتری دارد، نیروی کمتری صرف پردازش میکند و به طبع انرژی مصرفی آن نیز پایینتر است. نینتندو سوییچ با رزولوشن 720p صفحه نمایش خود، مهر تائیدی بر این گفته است.
طیف گستردهای از مانیتورهای کامپیوتر و صفحات لپتاپها دارای کیفیت 1080p هستند. یک دلیل برای گستردگی کیفیتها این است که صفحه نمایشهای 1080p به نسبت سایر کیفیتهای بالاتر، ارزانتر هستند. موضوع مهمتر از بحث قیمت، این است که صفحه نمایشی که کیفیت بالایی دارد، برای بهینه کار کردن و استفاده از تمام پتانسیل خود، به طبع به سختافزار پرقدرتتری نیز نیاز دارد. پس سوالی که پیش میآید این است که رزولوشن ایدهآل کدام است؟
مطالب مرتبط:
- کدام نوع از صفحه نمایش تلویزیون ها برای سلامت چشم بهتر است؟
- ۸ نکته مهم در نگهداری موبایل که باید رعایت کنید
- چه انتظاراتی از گوشی ها در سال ۲۰۲۲ داریم؟
با توجه به بررسیهایی که ما تا به الان انجام دادهایم، کیفیت 1080p یا حتی 1440p برای دستگاههای قابل حملی مانند گوشیهای هوشمند و لپتاپها کافی است. اگر قصد دارید برای صفحه نمایش سایر دستگاههای الکترونیکیتان به سراغ کیفیت بالاتری بروید، بهتر است که کیفیت 4K را مبنای حداقلی خود قرار دهید.
نسبت ابعاد (عرض و ارتفاع)
این مورد نیز یکی دیگر از مشخصههای صفحه نمایش است که پیرامون ابعاد فیزیکی آن وجود دارد. هرچند بر خلاف رزولوشن که تنها با یک عدد کیفیت آن مشخص میشد، این مورد صرفا به شما نسبتی منظری بین عرض و ارتفاع را میدهد.
نسبت ۱:۱ به این معنا است که صفحه مورد بحث، ابعاد افقی و عمودی یکسانی دارد. به عبارتی دیگر میتوان این صفحه را به شکل یک مربع نیز در نظر گرفت. اما نسبت ابعاد معمول، ۱۶:۹ است که در واقع به شکل یک مستطیل است. برخلاف سایر مشخصههای صفحات نمایش که در این مقاله برای شما گردآوری کردهایم، خوشبختانه هیچ نسبت ابعادی به دیگری برتری نداشته و تماما به انتخاب کاربر و استفاده مورد نظر وی بستگی دارد.
البته که انواع مختلفی از محتواها هم وجود دارند که بر روی یک نسبت ابعاد خاص، بهتر اجرا میشوند. پس در نهایت همه چیز به نوع استفاده شما از صفحه نمایشتان بستگی دارد.
به عنوان مثال عمده فیلمهای سینمایی در سرتاسر دنیا در ابعاد ۲.۳۹:۱ فیلمبرداری میشوند که بر حسب اتفاق، این عدد به شدت به ابعاد صفحه نمایشهای فوق عریض نزدیک است که ابعادی معادل ۲۱:۹ دارند. این درحالی است که اکثر محتوای تولید شده برای شبکههای اشتراک فیلم و سریال مانند نتفلکیس، با در نظر گرفتن ابعاد استاندارد تلویزیونها، یعنی در ابعاد ۱۶:۹ تهیه شدهاند.
برای کاربردهای مربوط به تولید محتواهای گوناگون، اخیرا لپتاپها و تبلتها با ابعاد ۱۶:۱۰ و ۳:۲ به شدت محبوب شدهاند. به عنوان مثال لپتابهای سری سرفیس مایکروسافت، نسبت ابعادی معادل ۳:۲ دارند. این ابعاد ارتفاع بیشتری را نسبت به یک نسبت ابعاد 16:9 در اختیار کاربر میگذارند. این برتری به این معناست که شما بدون پایین یا بالا رفتن در یک صفحه، محتوای بیشتری را برای دیدن در اختیار دارید.
هرچند اگر شغل شما به گونهای است که باید چندین کار را به صورت همزمان انجام دهید، شاید بهتر باشد که از صفحه نمایشی با ابعاد ۲۱:۹ یا ۳۲:۹ استفاده کنید، چرا که قطعا در هر زمانی پنجرههای زیادی روی سیستم شما باز خواهند بود.
از طرف دیگر گوشیهای هوشمند در بحث صفحه نمایش تنوع بیشتری را به کاربران ارائه میدهند. به عنوان مثال، بالاترین نسبت ابعادی که در بازار گوشیهای هوشمند در حال حاضر پیدا میشود، متعلق به سونی اکسپریا ۱ III است که نسبت ابعادی معادل ۲۱:۹ دارد؛ همانطور که از این عدد انتظار میرود، با گوشی باریک و بلندی طرف هستیم اما اگر گوشی مورد ترجیح شما کوتاه و عریض است، بهتر است به جای ۲۱:۹ به سراغ گوشیای با ابعاد صفحه ۱۸:۹ بروید. در هر صورت، این مورد هم کاملا به ترجیح شما بستگی دارد.
زوایای دید
اینکه زوایای دید یک صفحه نمایش را بدانیم به شدت حیاتی است، چون در نهایت این مشخصه تعیین میکند که آیا از زاویه دیدی به جز دید مستقیم هم میتوان به صفحه نمایش نگاه کرد یا خیر. به طور طبیعی مستقیماً نگاه کردن به صفحه نمایش، زاویه مطلوب است اما این امکان همیشه وجود ندارد.
زاویه دید کم یا باریک به این معنا است که صرفا با چپ و راست کردن سر خود، روشنایی و شدت رنگها کاهش مییابند. از سویی دیگر نیز در حالاتی که صفحه نمایش را بالا یا زیر سطح دیدتان قرار دهید، کیفیت تصویر دریافتی دستخوش تغییر خواهد شد. همانطور که خودتان هم میتوانید حدس بزنید، با وجود این موارد، زوایه دید محدود برای تماشای محتوا برای چند نفر به طور همزمان، اصلا مناسب نیست.
صفحههای نمایش OLED و IPS از جمله صفحات نمایشی هستند که عریضترین زوایای دید را دارند. این زوایای دید، در اکثر موارد به ۱۸۰ درجه نیز میرسند. در سوی دیگر، یکی از بزرگترین نقاط ضعف پنلهای VA و TN در اکثر مواقع، باریکی زوایای دید آنها است.
هرچند باید مطلع باشید که یکسری از اعداد و ارقام روی برگه مشخصات صفحات نمایش به وضوح داستان را بازگو نمیکنند؛ چرا که کم و کاستی و ضعف صفحات نمایش درجاتی نیز دارند که از جزئی به بسیار زیاد تقسیم بندی میشوند. در نهایت و با توجه به موارد بیان شده، یک نقد و بررسی بی طرف، راه بهتری برای سنجیدن عملکرد یک صفحه نمایش در این حوزه است.
روشنایی
روشنایی در واقع میزان نوری است که یک صفحه نمایش میتواند از خود ساطع کند. اگر بخواهیم کمی تخصصیتر این مورد را بیان کنیم، روشنایی در واقع اندازهگیری شدت نور ساطع شده از یک سطح است.
همانطور که انتظار میرود، صفحه نمایش پر نور و روشن باعث میشود که محتوای آن بیشتر به چشم بیاید که در انتها به چشمان شما این امکان را میدهد که جزئیات بیشتری را دریافت و تجزیه و تحلیل کنند. صفحه نمایشهای تلفنهای همراه به عنوان مثالی عالی برای این مورد هستند، مخصوصا اگر دقت کنیم که چقدر طی سالهای اخیر روشنتر شدهاند.
البته یکی از دلایل بزرگ این افزایش روشنایی، نمایانتر شدن نور خورشید و تابش بیشتر آن بر نمایشگرهاست. تنها تا یک یا دو دهه گذشته، صفحات نمایش بسیاری از تلفنهای همراه گرفته تا موارد دیگر، خارج از محیط مسقّف بلا استقاده بودند.
میزان روشنایی با یکای کندلا در هر متر مربع یا نیت محاسبه میشود. برخی از گوشیهای هوشمند بالارده مانند سری سامسونگ گلکسی، در تبلیغات خود وعده روشنایی بالغ بر ۱۰۰۰ نیت را میدهند. در برخی دیگر از موارد نیز دستگاههایی وجود دارند که حداکثر میزان روشنایی آنها به ۲۵۰ تا ۳۰۰ نیت میرسد (اکثر لپتاپهای اقتصادی از جمله این دستگاهها هستند).
هنگام خرید نیز باید به دو مشخصه دیگر در این حوزه توجه کنید؛ روشنایی حداکثری و میزان پایداری روشنایی. با توجه به اینکه اکثر تولید کنندگان تبلیغ حداکثر میزان روشنایی محصولشان را میکنند، اما این امر تنها در حد تبلیغ باقی میماند و عددی که آنها برای روشنایی حداکثری ارائه میدهند پایدار نیست و تنها به اندازهی چند خروجی کوتاه نور دوام میآورد.
در اکثر موارد تنها منبع قابل اطمینان باز هم نقد و بررسیهای مسقل و بی طرف هستند و باید با کمک آنها به تواناییهای روشنایی واقعی یک صفحه نمایش پی ببرید.
برای اینکه در خرید گوشیهای بالارده در این حوزه ضرری نکنید، حداقل روشنایی معقول حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ نیت میباشد. این مورد تضمین کننده آن است که صفحه نمایش شما تقریبا در اکثر مواقع قابل استفاده خواهد بود، حتی در شرایطی که نور تابیده شده بر صفحه نمایش نسبتاً زیاد است، مثل یک روز آفتابی یا یک اتاق پر نور.
روشنایی صفحه یک تاثیر بسیار بزرگ بر قابلیتهای HDR صفحه نیز دارد که به زودی این مورد را هم بررسی خواهیم کرد. در مجموع و با برابر در نظر گرفتن تمامی موارد دیگر، میتوان گفت که روشنترین صفحه نمایش اغلب بهترین صفحه نمایش است.
نسبت کنتراست
کنتراست تفاوت اندازهگیری شده بین ناحیه تاریک و روشن صفحه نمایش است. به زبانی دیگر، کنتراست نسبت بین روشنترین رنگ سفید و سیاهترین رنگ سیاه در صفحه است. به طور کلی نسبت کنتراست معمول چیزی بین ۵۰۰:۱ و ۱۵۰۰:۱ است. این اعداد نیز به این معنا هستند که ناحیه سفید صفحه نمایش ۵۰۰ (یا ۱۵۰۰) برابر از بخش سیاه آن روشنتر است. طبعیتاً نسبت کنتراست بالاتر برای ما مطلوبتر است، چرا که عمق بیشتری به رنگهای استفاده شده در تصویر میدهد.
این نسبت جایی اهمیت پیدا میکند که بدانیم اگر یک صفحه نمایش نتواند رنگ سیاه عالیای تولید کند، بخشهای سیاهتر یک تصویر ممکن است به جای سیاه، طوسی به نظر بیایند. طبیعتاً از نقطه نظر فنی این اتفاق اصلاً مورد قبول نیست. نسبت کنتراست پایین همچنین باعث میشود عمق و جزئیات کمتری از تصاویر دریافت کنیم که در نهایت به رنگ و رو رفته شدن یا به عبارتی صاف بودن تصاویر میانجامد.
تست چکبرد راه خوبی برای تشخیص تفاوت بین نسبت کنتراست بالا و پایین است. اگر به تصاویر زیر که از دو صفحه نمایش متفاوت گرفته شدهاند نگاه کنید، تفاوت کنتراست هر دو صفحه کاملاً عیان است و به چشم میآید.
تصور کنید بخش سیاه صفحه یک شب پر ستاره است. روی صفحه نمایشی که نسبت کنتراست پایینی دارد، آسمان شب ما کاملاً سیاه نخواهد بود. در نتیجه این امر، ستارهها خیلی به چشم نخواهند آمد و به طبع کیفیت دریافتی کاهش مییابد.
نسبت کنتراست پایین مخصوصاً زمانی به چشم میآید که محتوای مورد نظر را در یک اتاق تاریک تماشا کنید. در آنجا میتوانید با چشمان خود مشاهده کنید که تمام صفحه (حتی با اینکه تصویر مورد نظر کاملا سیاه بوده است) شروع به درخشیدن میکند. اما اگر در یک محیط روشن این آزمایش را انجام دهید، به احتمال زیاد چشمانتان قادر به تشخیص تفاوت بین رنگ خاکستری خیلی تیره و سیاه نخواهند بود. پس در این مورد یک صفحه نمایش با نسبت کنتراست پایین هم کار شما را راه میاندازد.
در کمترین حالت ممکن صفحه نمایش شما باید نرخ کنتراستی بیشتر از ۱۰۰۰:۱ داشته باشد. اخیرا برخی از صفحات نمایش به لطف بهرهوریشان از تکنولوژیهای جدیدتر، به نسبت کنتراست بالاتری هم دست یافتهاند. این مورد بهطور کامل در بخش تاریکی موضعی (Local dimming) یعنی بخش بعدی همین مقاله در قسمت پایین بررسی خواهد شد.
تاریکی موضعی (Local dimming)
تاریکی موضعی ویژگی نوآورانهای است که برای بهبود نسبت کنتراست صفحات LCD استفاده میشود. صفحات نمایشی که از تکنولوژی OLED بهره میبرند، در تبلیغات آنها مرتباً این جمله را میشنویم که این صفحات دارای بالاترین نسبت کنتراست هستند؛ نسبتی معادل ۱:بینهایت.
دلیل این امر نیز این است که پنلهای OLED از پیکسلهای مستقلی تشکیل شدهاند که میتوانند برای دستیابی به رنگ سیاه واقعی بهطور کامل خاموش شوند.
هرچند صفحات نمایشی که کمی پا به سن گذاشتهاند، مانند صفحات LCD تلویزیونها، برخلاف صفحاتی که با تکنولوژی OLED تولید شدهاند، از پیکسلهای روشن مستقل تشکیل نشدهاند. به جای این پیکسلها، صفحات LCD به نور سیاهی وابسته هستند که برای تولید رنگهای مختلف روی یک فیلتر تابیده میشود. این فیلتر خارجی که به اندازه کافی مسیر عبور نور را مسدود نمیکند، طیفهای ضعیفی از رنگ سیاه و یا حتی خاکستری را به وجود میآورد که این مورد با کمی دقت در صفحات LCD قدیمیتر قابل مشاهده است.
Local dimming یا همان تاریکی موضعی، روش جدیدی است که برای بهبود کنتراست تصویر، نور سیاه صفحه LCD را به بخشهای مختلفی تفکیک میکند. این بخشها از گروهی از LEDها تشکیل شدهاند که بنا به نیاز خاموش یا روشن میشوند. در نتیجه شما تنها با خاموش کردن LED یک بخش خاص، به رنگ سیاه پررنگتر و عمیقتری دست خواهید یافت.
اثربخشی ویژگی تاریکی موضعی یک صفحه نمایش اما غالباً به تعداد نواحی نورسیاه آن صفحه بستگی دارد. هر چه تعداد این نواحی بیشتر باشد، کنترل دقیقتری بر میزان روشنایی صفحه نمایش خواهید داشت. از سوی دیگر نواحی کمتر به هالهای مزاحم دور اشیاء روشن درون صفحه میانجامد که این پدیده blooming نامیده میشود.
با توجه به اینکه عبارت تاریکی موضعی هم این روزها جنبه تبلیغاتی و بازاریابی پیدا کرده است، سعی کنید هنگام خرید صفحه مورد نظرتان به تعداد نواحی و کیفیت اجرایی آنها دقت کنید. تاریکی موضعی Full array تنها اجرای مناسب این مفهوم است. تکنیکهای تاریکی موضعی که در آنها نور از گوشهها و یا از پشت صفحه تابیده میشود، در بهترین حالت کنتراست را بهبود چندانی نمیدهند، البته اگر اصلا بهبودی در کار باشد.
محدوده رنگی
محدوده رنگی مشخصهای است که به شما این اطلاعات را میدهد که یک صفحه نمایش چه میزان از طیف رنگی مرئی را میتواند بازتولید کند. برای بهتر متوجه شدن منظورمان، میتوانید این طیف را به مثابه پالت رنگی برای یک صفحه نمایش در نظر بگیرید. هر موقع که تصویری قرار است تولید شود، صفحه نمایش رنگهای مورد نیاز خود را از این پالت (که رنگهای محدودی در اختیار دارد) بر میدارد.
طیف رنگ مرئی یا همان رنگهایی که چشم ما میتوانند ببینند، معمولاً به شکل سم اسب نمایش داده میشود که میتوانید تصویری از آن را همین زیر مشاهده کنید:
طیف رنگ استاندارد تلویزیونها، عددی معادل Rec. 709 است که در کمال تعجب تنها چیزی حدود ۲۵ درصد از چیزی که چشمان ما قادر به دیدنش هستند را پوشش میدهد (این میزان را میتوانید در بخشی که در عکس بالا مشخص شده است ببینید). علیرغم پایین بودن درصد پوشش آن، این استاندارد توسط شبکههای تلویزیونی و تولید ویدئوها با کیفیت HD به کار میرود. از این رو پوشش ۹۵ تا ۹۹ درصدی این فضا را، صرفا به عنوان یک میزان حداقلی تلقی کنید و نه چیزی بیشتر.
در طی سالهای اخیر، طیفهای رنگ گستردهتری مانند DCI-P3 و Rec. 2020 به شاخصههای بازاریابی کلیدی تبدیل شدهاند. این طیفهای رنگ گسترده در برخی از مانیتورها هم به کار میروند که البته به طور کلی این ویژگی را در مدلهای حرفهای خواهید یافت. از طرفی اگر شما عکاس یا ویرایشگر ویدئو هستید، به طور قطع از این پوشش گستردهتر بهرهمند خواهید شد.
هرچند متاسفانه اکثر منابع محتوای استاندارد مانند سرویسهای استریمی از این گستردگی طیف رنگ به خوبی بهره نمیبرند. البته از سویی دیگر به محبوبیت HDR روز بهروز افزوده میشود و در آینده میتواند دسترسی به طیفهای رنگی گستردهتر را امکان پذیرتر کند.
همانند تلویزیونها، عمده محتوای تولید شده برای کامپیوترها نیز تحت استاندارد طیف رنگ RGB (sRGB) با عمری چند دهساله طراحی میشوند. از طرفی استاندارد sRGB از نظر میزان پوشش طیف رنگی بسیار نزدیک به Rec. 709 است و تنها جایی که با هم تفاوت دارند در گامای این دو استاندارد است. sRGB گامایی معادل ۲.۲ دارد و گامای Rec. 709 نیز چیزی معادل ۲.۰ است. در هر صورت صفحه نمایشی با پوشش نزدیک ۱۰۰ درصدی کار شما را به خوبی راه خواهد انداخت.
تنها دستگاههایی که امروزه از پوشش sRGB بهره نمیبرند، لپتاپهای پایینرده هستند. پس اگر دقت رنگ برای شما اهمیت دارد، بهتر است از صفحههای نمایشی که تنها ۴۵ یا ۷۰ درصد فضای رنگ sRGB را پوشش میدهند دوری کنید.
HDR
HDR یا High Dynamic Range اصطلاحی است که برای توصیف صفحاتی به کار میرود که میتوانند طیف گستردهتری از رنگها را پخش کنند و همچنین جزئیات بیشتری را در نقاط تاریک و روشن ارائه دهند.
به طور کلی، HDR سه جزء ضروری دارد که عبارتند از: روشنایی، طیف رنگ عریض و نسبت ابعاد. بهترین صفحات HDR به طور کلی سطوح کنتراست به نسبت بالا و روشنایی زیادی را در حدود ۱۰۰۰ نیت به کاربران ارائه میدهند. صفحات نمایشی که از HDR بهره میبرند از طیف رنگ عریضی مانند فضای DCI-P3 پشتیبانی میکنند.
متاسفانه HDR نیز یکی دیگر از آن عباراتی محسوب میشود که تبدیل به تکهکلامی در صنعت تکنولوژی صفحات نمایش شده است. هرچند عباراتی نیز وجود دارند که خرید یک تلویزیون HDR یا حتی یک مانیتور را راحتتر میکنند.
Dolby Vision و HDR10+ فرمتهای جدیدتر و پیشرفتهتری از HDR10 هستند. اگر قصد خرید تلویزیون یا مانیتوری را دارید که تنها از HDR10 پشتیبانی میکند، سایر ابعاد این صفحه نمایش را نیز بررسی کنید. اگر صفحه موردنظرتان از طیف گستردهای از رنگها پشتیبانی نمیکند و به اندازه کافی هم روشن نیست، به احتمال زیاد HDR آن نیز فایدهای ندارد.
این موارد تمام چیزی هستند شما برای فهمیدن مشخصات صفحات نمایش و تنظیمات آن نیاز دارید. سوال دیگری دارید؟ در بخش نظرات بپرسید تا به آن پاسخ دهیم.
نظرات