کریستوف بالسترا و ایوان ولز، از تجربه های ناتی داگ و کنسول نسل بعد سونی می گویند

“ناتی داگ(و تیم سازنده)از کنسول نسل هفتم و نسل ششم سونی درس گرفته و در تلاش است تا با کنسول نسل بعدی سونی (PS4) کنار بیاید و برای آن بازی بسازد و در بخش توسعه عناوین روی این کنسول نقش عظیمی را ایفا کند.بعد از عرضه ی PS3 ،ما با سخت افزار این شرکت در سال های اولیه آشنایی چندانی نداشتیم و به دنبال آن نتوانستیم  بهترین سطح کیفی را تحویل شما دهیم.خودمان هم قبول داریم که کم تجربگی ما باعث این اشتباهات شده بود(البته در نهایت با استفاده  بهینه از پردازنده ی این کنسول،کیفیت ارائه شده به خصوص در سری دوم و سوم آنچارتد تا حد زیادی رشد کرده بود،که خود عاملی برای بهترین بازی سال شدن و بهترین گرافیک سال ۲۰۱۱ شدن این عنوان بود).او در رابطه با کم تجربگی می گوید:ما می خواستیم با چیزی که در PS2 جلو برویم،اما  PS3 فرق های بسیار زیادی در shader های جدید داشت. مشکلات ما با این کنسول به همین جا بسنده نمی شد،بلکه ناتی داگ بسیار کم تجربه بود و باید طی سال های متوالی و با بررسی سخت افزاری و نرم افزاری این کنسول،تجربه ی خود را در طی یک عنوان نشان می داد.به طور خلاصه بخواهیم بگوییم،هواره بین تغییر نسل از یک نسل به نسل دیگر،این مشکلات پیش می آید و این شرکت سازنده است که باید با آن کنار بیاید و بتواند از سخت افزار جدید ارائه شده استفاده کند.به گفته ی این شرکت،دیگر آنان دیگر آماده ی هر گونه تغییر و تحولی هستند و این بار می دانند که استراژی شروع یک نسل را چگونه با عناوین بزرگ شروع کنند.اکنون ما وقت به اندازه ی کافی داریم و از آن مهم تر،دیگر آن اشتباه را مرتکب نخواهیم شد.ما می دانیم که اختلاف سطح سخت افزاری کنسول نسل بعدی سونی با این کنسول چقدر است و از نظر خروجی (رزولوشن و تکسچر ها و…)نیز نتیجه ای ایده آل را خواهیم گرفت که تفاوت زیادی با این نسل داشته باشد.بخش هنری تیم ما آنقدر عالی است که بسیاری از طرح های هنری ما قابل انقال به کنسولی قوی تر از  کنسول نسل حاضر سونی هستند.ما در این نسل بسیاری از کار هایی را انجام دادیم که به حضور ما در نسل بعد هم کمک ویژه ای می کند و تا حد زیادی باعث می شود که ما از صفر شروع نکنیم.تجربه ی Jak and Daxter در PS2 به رشد ما در برنامه نویسی هم کمک کرده بود در واقع یک زبان برنامه نویسی مخصوص این کنسول را خلق کرده بودیم که کار را آسان می کرد و از این رو تا حدی به ما در این نسل هم کمک کرد.اکنون نیز این چنین است.ما کارمان را با PS3 شروع کرده بودیم در حال توسعه و پیشرفت عناوین روی این کنسول بودیم،در حین این کار می خواسیم با سایر شرکت هایی که برای ما مفید بودند،تبادل تکنولوژی داشته باشیم.اما این کار تا حدی غلط بود، چون ما در حین کار با این استدیو ها باید از زبان(برنامه نویسی) خودمان استفاده می کردیم .از آن جایی که زبان برنامه نویسی ما اختصاصی بود،ترجیح دادیم تا آن را حفظ کنیم(یعنی به توسعه ی آن بها ندادیم) و در واقع همراه با فعالیت کنار این استدیو ها،یک زبان دیگری را از پایه شروع کنیم. این اشتباهی بود که ما انجام دادیم و دلیلش به خاطر همکاری با این استدیو ها و مکان مورد نظری بود که در آن باید به  توسعه عناوین می پرداختیم.”