برای شما بخشی رو ترتیب دادیم تا به پیشنهاد شما عزیزان، بازی ها، گدجت ها و تلویزیون های قدیمی و… را نقد و بررسی کنیم. در این بخش که سعی میشود با زبان محاوره ای نوشته شود، بسیاری از چیز هایی که میتواند خاطرات شما را زنده کند، نقد میشود.
از آن رو که بازی Batman Arkham City بسیار خاطره ساز شده بود، این مورد را به عنوان اولین “نوستالژی” انتخاب کردیم. امیدواریم لذت ببرید.
او یک شوالیه نجات است. انسان های دردمند که درگیر دام خلافکاران یا مزدوران شده اند، او را به خوبی می شناسند. این شوالیه از ذهن پیچیده یک فیلسوف خبره، به نام Bruce Wayne زاده شده است. او قهرمان تاریکی هاست و تاریکی نیز با او رابطه عمیقی دارد. شوالیه قصه ما آوان مصائب خود را از کمیک ها و مجلات پایه گذاری کرد. او قهرمان تخیل و ذهن کودکان چندین نسل بود. حال او برای این نسل در شهر آرکهام ماجرا های خود را بازگو می کند…
روایات مختلفی برای اینکه او چگونه به سمت مبارزه با خلافکاران می رود، تعریف شده است. داستان آرکهام از جایی سرچشمه که بروس قصه ما پدر و مادر خود را جلوی چشمان خود از دست داد و قاتلی که باعث قتل پدر و مادر او شده بود از یک مزدور ظالم دستور میگرفت. او تصمیم گرفت تا قاتلان، زورگیران، خلافکاران و سارقان را از بن و ریشه در آورد و به جای آنها صلح و امنیت به اضافه چاشنی آرامش غرس کند.
او در راه مبارزه خود آسیب های روانی زیادی به همراه خود دارد و در اکثر اوقات صحنه قتل والدین خویش را برای خود بازنگری میکند و هر بار که آن خاطره به ذهن او خطور کرد، لحظه ای دندان های خود را به هم فشار می دهد، مشتان خود را بر هم چفت میکند و ابروان خود را به نشانه نفرت و خشم در هم فرو می برد و حتی آنی از عبرت دهی به خلافکاران احساس پشیمانی نمی کند.
او در ابتدای کار خود شخصیتی فرضی بود که کار پلیس ها و کارآگاهان را آسان می کرد. کسی نمی دانست او از کجا می آید، اسم او چیست، از کجا آمده است و از همه مهمتر او یک انسان است یا یک خفاش(!)، بنابراین بر او لقب بامسمی “شوالیه تاریکی“را نهادند و بعضی هم به او “BATMAN” به معنای مرد خفاش گونه می گفتند.
BATMAN : Arkham City
Oct 18 2011 – Xbox 360, PC, PS3 (US)
Oct 21 2011 – Xbox 360, PC, PS3 (UK)
Action / Adventure
Warner Bros Interactive
Rocksteady Studios
ای شوالیه! به پا خیز…
زمانی که Rocksteady قصد احیاء این فرنچاینز را کرد، اکثر استودیو ها او را به انگشت تمسخر نشانه می رفتند و به او دائم گوشزد میکردند که این کرکتر که آنها نیت گسترش او را دارند مخصوص کودکان است و قطعا عنوانی که شما به انتشار می رسانید، یک عنوان بچه گانه و چیپ خواهد شد. اما بعد از انتشار نسخه آغازین ماجرا های آرکهام یعنی، Batman Arkham Asylum، راکستدی توانست یک دیوانه خانه دلهره آور و ترسناک که گام نهادن در آن هر لحظه آن باعث می شد آدرنالین خون لحظه لحظه ترشح شود و انسان را به هیجان و ترسی پنهان دعوت کند! آنها از Batmobile گرفته تا Batwings در این عنوان به علاوه مقداری Jocker(!) با گرافیکی خیره کننده در آن زمان، همه را انگشت به دهان نگه داشتند.بعد از اینکه بازی آن ها در سال ۲۰۰۹ به عنوان Game of the Year اعلام شد، آنها اذعان کردند که عنوان Arkham Asylum تنها یک دموی تکنیکی بود و باید منتظر نسخه بعدی آن یعنی “BATMAN : Arkham City” باشید تا از خروش بتمن در شهر آرکهام که زندانی بیش نیست، دست و پا از هم نشناسید و هر لحظه میل به تجربه آن داشته باشید.
تاریکی مطلق
عناوین “بتمن: افسانه های آرکهام” را می توان بهترین سری های عرضه شده در بین بازی های رایانه ای با مضامین شوالیه تاریکی و مرد خفاش گونه دانست. این سری که رهبر ساخت آن راکستدی بود، یک سوپر قهرمان با قدرت های رزمی خارق العاده را به نمایش گذاشت که هیچ استودیو نتوانست مانند آن به بازار عرضه کند. ایشان داستانی پر از تاریکی و درد را برای بتمن روایت کردند.
گربه در برابر خفاش
بازی از آنجایی لحظات آوان خود را رقم می زند که مزدورانی از سوی شخصی به نام Two-Face درب گاوصندقی که بسیار مهم به نظر می رسد، پاسداری می کنند. چندی بعد زنی زیبا رو به سبک راکستدی ظاهر می شود. او به دنبال چیزی بود و آن چیز مهم در یک گاو صندقی بود که برروی درب آن تصویر دو مرد که یکی از آن ها دیگری را در آغوش گرفته است. او مزدوران را یکی پس از دیگری به درک واصل می کند و سرانجام به آن قطعه چیپ الکترونیکی که می خواست رسید ولی لوله اسلحه کسی به شقیقه او نشانه رفته است….
در سوی دیگر شوالیه قصه ما در لباسی مبدل و با نام بروس وین در حال سخنرانی بر علیه شهر آرکهام و شهردار آن است. ماموران Hugo Strange او را دستگیر می کنند. Hugo Strangeبروس وین را که حال بسیار آشفته ای دارد را مامور تحقیق در رابطه با تئوری به نام Protocol 10 می کند، اما بروس از دست او فرار می کند ولی به او وعده پژوهش در رابطه با Protocol 10 را می دهد.
او به صورت تحقیر آمیزی وارد شهر پر پیچ و خم و سرشار از اسرار آرکهام می کند. گام برداشتن در این شهر قدرت بوفالو و غرش شیر می خواهد. آرکهام شهریست خطرناک; شهری به سبک راکستدی و ساخته ذهن استیفن هیل.
بروس وین، میلیاردر شهر گاتهام حال به درویشی در شهر آرکهام تبدیل شده است. او لباس شوالیه تاریکی را فرا می خواند و تصمیم می گیرد که بار دیگر در نقاب شوالیه خفاش گونه، مزدوران و خلافکاران را برای رسیدن به هدف خود از تخت و تاج پایین کشیده و خود بر میراث آنها حکمرانی کند.
شوالیه وارد می شود!
BATMAN مجددا اذن سفر به پیشگاه پر پیچ و خم دشمنان دیرینه خود یعنی دوچهره، پنگوئن و به خصوص جوکر می کند. جوکر حال از پیش حادثه تیمارستان آرکهام، مریض احوال است. او پیش از این راه تهیه Protocol 10 را می دانست و خود برای تبدیل به یک ابرقهرمان غول آسا داوطلب شده بود.
بتمن نیز از این واقعه خبر دار می شود و برای بار اول اذن جوکر می کند اما در بین راه جوکر برای او مانع هایی سخت و طاقت فرسا کاشته است که باعث می شود بتمن تنها ۲۴ ساعت فرصت برای رسیدن به هدف خود و نجات شهروندان خویش داشته باشد. پس شوالیه وارد می شود و اینبار در شبی بارانی به نبرد با جوکر و دار و دسته اش می پردازد.
همانطور که در قسمت های بالا خواندید، داستان بازی پیچیدگی های زیادی دارد و از آن دسته عناوین کمیاب بود که توانست یک بازیباز را در ژرفای درام در کنار اکشن جدی خود غرق کند. گرچه این بازی سراسر انفجار و زد و خورد است ولی از کات-سین های زیبای آن که به راحتی هر چه تمام تر بازیباز را جذب خودش می کند که بازیباز وقتی که کنسول بازی خود را خاموش کند متوجه می شود که بتمن نیست(!) و خود را تازه پیدا خواهد کرد.
همانطور که می دانید و گفته شد، عناوینی که برای شخصیت ابر قهرمان بتمن و این سوپر هرو هالیوودی ساخته شد، از بعد کودکانه ای نقد شد و هیچ گاه این عناوین را یک بازی جدی ندانستند و آنرا یک عنوانی کودکانه و تخیلی خطاب کردند. به همین دلیل وقتی که اولین عنوان از سری آرکهام یعنی Arkham Asylume منتشر شد، منتقدان را در فضایی تاریک و کمی با چاشنی وحشت خود غرق کرد تا دیگر به عناوین این فرنچاینز لقب مناسب برای کودکان را نزنند.
در روند داستانی بازی بتمن آرکهام سیتی، چندین بار حضور Cat woman که انحصاری PC هم بود را شاهد بودیم و این خود یک استارتر فوق العاده برای اضافه کردن بعد درام به داستان شوالیه تاریکی بود.
اینبار هم مثل نسخه قبل معما های Riddler حضور بسزایی در روند داستانی بازی خواهد داشت و سرنوشت بتمن را در برخی از مراحل معمایی آن رقم خواهد زد. اگر ریدلر را یکی از عناصر اصلی داستان بازی در نظر بگیریم می توانیم بخش معما های فکری را نیز به عوان یکی از نکات مثبت به این بازی اضافه کنیم.
شوالیه قاتل نیست !
گیم پلی این عنوان حالتی رزمی گونه به خود گرفته است; به طوریکه در روند گیم پلی بازی شما باید با فنون رزمی و ضربات تمام کننده از پیش تعیین شده دشمنان خود را از پای در بیاورید. درون شهر یا همان زندان بزرگ آرکهام جنبش های مختلف، دسته خلافکاران متنوع، باس فایت های نسبتا قوی و از همه مهمتر تفنگدارانی که سخت تر از پای در می آیند را مشاهده خواهید کرد. هر از چند گاهی به قدری دشمنان شما سر شما را شلوغ خواهند کرد که نثار کردن ضربات پی در پی مشت و لگد لذت خاصی را به شما القا خواهد کرد و علاقه شما را به رفتن در جمع های شلوغ خلافکاران و از پای در آوردن آنها افزون می کند.
در روند گیمپلی بازی شما می توانید از سلاح های دستی و سرد شوالیه استفاده کنید که آنها شامل Batrangs یا Batwings می شوند. Batrang ها از ۳ نوع هستند که یک نوع ساختمان ساختاری ساده ای دارد و فقط شما باید آنرا پرتاب کنید و دو نوع دیگر آنها شامل آپشن های به خصوص خود هستند. در این بازی استفاده از ذهن و فکر گاها حرف اول را می زند و خود این ویژگی از یکنواخت شدن بازی و زد و خورد بیش از حد بازیباز می کاهد. شما در این بازی یک تبلت نیز دارا هستید که با استفاده از آن می توانید در های الکترونیکی یا مدار های الکترونیکی را هک کنید و راه را برای خود باز کنید که این هک های متوالی خود یک معما نیز هستند.
باس فایت های یک دست و Protocol 10 ها نیز در این عنوان وجود دارند. گرچه از پای در آوردن آنها کار بسیار آسانی است و با زدن متوالی چند دکمه ی کیبورد یا کنترلر می توانید آنها را تسخیر کنید، اما کتک زدن آنها لذت بخش است و از انیمشین های بسیار عالی در زمینه مبارزات رزمی چه با باس ها و چه دشمنان معمولی استفاده شده است که بر لذت رزم می افزاید.
نکته قابل توجه که راکستدی برای کم کردن خشونت بازی از آن استفاده برده است، آن است که شوالیه قصه ما، هیچگاه کسی را به قتل نمی رساند و همین مسئله باعث شده است تا درجه T یعنی مناسب ۱۳ سال به بالا از آن این عنوان کم نظیر شود.
در طول داستان بازی شاهد هستیم که بدن بتمن جراحت ها و زخم هایی بر می دارد و طبیعتا لباس و شنل سیاه او نیز پارگی هایی در بر می گیرد. این جراحت ها و پارگی های بر روی لباس شوالیه تا پایان خط داستانی بازی بر روی بدن او خواهد ماند و این خود به جذابیت بازی می افزاید.
بازی دارای به اصطلاح غول های مرحله آخر یا باس فایت های اصلی نیز هست که چندین مورد از آنها را در کمیک های قدیمی بتمن نیز شاهد بودیم. از همه جذاب تر باس فایت آخر بازیست که از پای در آوردن آن لذت خاص خود را دارد و به شما حس غلبه و پیروزی را خواهد داد.
اندر تاریکی
به لطف موتور بازی سازی Unreal Engine 3 که تا به حال در هیچ بازی کم نگذاشته است، گرافیک و تکنیک های بصری این عنوان در سطح بالایی قرار دارند. اگرچه محیط بازی در خلاء تاریکی و تیرگی قرار دارد ولی شما همچنان می توانید زیبایی ها و هنر های بصری بسیار کم نظیر و در بعضی مواقع بی نظیر با در نظر گرفتن سال ساخته شدن بازی مشاهده کنید. عنوان بتمن : شهر آرکهام عنوانی بی نقص از لحاظ گرافیکی است و طوری برنامه نویسی شده است که کم پیش می آید شما در آن باگ های عظیم پیدا کنید. تنوع البسه دشمنان، تکسچر ها و متریال های بکار رفته در این عنوان، یک گرافیک شاخص را نوید می دهد.
نورپردازی در سری بازی های بتمن حرف اول را می زند. در این بازی ها شاخص Reflection به خوبی خود را نشان داده است و شما زمانی می توانید آنرا متوجه شوید که خودتان با چشمان خویش بازتاب نور را از سوی متریال های بازی مشاهده کنید.
انیمیشن های بازی نیز به مجددا به لطف آنریل انجین ۳ بسیار نرم و طبیعی اجرا می شوند و زمانی که اجزایی مثل دست انسان حرکت کند، عناصری مانند لباس او چروک و ماهیچه های دیگر بدن او نیز حرکت خواهند کرد. انیمیشن های صورت نیز به نحو احسن به کار گرفته شده اند و تمام اجزای صورت اعم از چشمان، لبان، زبان و حتی فضای صورت زیر چشم نیز تکان خواهند خورد. بازی دارای کات سین های CG است که گرافیک آن با تنظیمات Ultra High یک PC تطابق دارد و نمی توان از وجود CG در این بازی ایراد بی جا گرفت.
تنها مشکلی که در برخی از انیمیشن های این عنوان دیده می شود آن است که در برخی از مکالمه ها بین شوالیه و یک کرکتر دیگر دوربین فقط در دو جهت روی آنها زوم می کند و می توانیم بگوییم که دوربین تقریبا ثابت است و حرکت خاصی نمی کند؛ درست مانند چیزی که در بازی هایی نظیر RPG ها مثل Skyrim دیدیم.
گرافیک این عنوان یک هنر بصری ساخته راکستدی است. راکستدی هیچ جا در کارنامه خود کم نگزاشته است؛ او تنها کمپانی و استودیو بود که توانست به شوالیه تاریکی که همیشه و در همه حال به آن لقب مناسب برای کودکان می زدند، کاری کرد که شوالیه تاریکی مقام ارزمشند بهترین بازی سال را برای خود تصاحب کند و از مجله هایی چون Gameinformer نمره ۱۰ از ۱۰ را از آن خویش کند.
هیس! شوالیه ها آرام انتقام می گیرند!
این عنوان ارزشمند چیزی از موسیقی حماسی کم ندارد. شما برای اولین بار که دیسک این بازی را در کنسول خود قرار می دهید یا آنرا در کامپیوتر شخصی خود نصب کنید و وارد رابط کاربری اصلی بازی شوید، موسیقی حماسی گوش نوازی را می شنوید که خود را با یک CG از هنر های رزمی شوالیه تلفیق کرده است که بر زیبایی HUD می افزاید.
صداگذاری ها و اکشن های اجسام نیز به خوبی کار شده اند. صدای باد در جهت حرکت جسم مانند شنل بتمن یا Batrang هایی که او به سمت دشمن پرتاب می کند، دارای صدای مخصوص خود هستند و تمامی آنها نقطه معین شروع و نقطه مشخص پایان را دارا می باشند.
صداگذاری اشخاص و کرکتر های داخل بازی نیز به نحو عالی برداشته شده اند. Troy Bakers که امتحان خود را پس داده است، اینبار در قالب Joker به ایفای نقش پرداخته است. برای آوای سخن گفتن شوالیه تاریکی یعنی بروس وین هم صدایی دورگه و جدی را ارائه داده است و بر جذابیت و حس انتقام این شخصیت محبوب کمیک ها می افزاید.
هر کرکتری در بازی چه دشمن و چه دوست گوینده خاص خود را دارد. فرضا اگر شما با دشمنی به مبارزه بپردازید او برای شما کری هایی با لهجه و صدای مخصوص به خود می خواند و در این عنوان از صداپیشه تکراری تا حد ممکن کاسته شده است. تنها ایرادی که می توان از آن گرفت باگ هایی در این بخش است که باعث می شود یک کرکتر یک جمله را چندین بار پشت سر هم تکرار کند که این مشکل در کات سین ها و سینماتیک ها به هیچ وجه وجود ندارد.
شوالیه برخاست!
عنوان بتمن: شهر آرکهام داستان یک شوالیه مبارز را به خوبی نشان داد و صد در صد لایق درو کردن جایزه های GOTY در حضور عناوینی در آن سال مثل UNCHARTED 3 بود. برخی از شما نیز از سال ۲۰۱۱ تا به امروز هنوز این عنوان را برای اوقات فراغت خود تجربه می کنید، گرچه نسخه جدید آن یعنی بتمن : ریشه های آرکهام نتوانست رضایتی در حد انتظار از بازیبازان جلب کند.
+ گرافیک عالی و بی نقص، گیم پلی معتادکننده، معما های ریدلر، مراحل جانبی با موضوعات ژرف، جوکر
– باگ های جزئی، بعضی مراحل معما هایی بسیار پیچیده و بیش از حد سختی دارند
نمرات :
گرافیک : ۱۰ / ۱۰
گیم پلی : ۱۰ / ۱۰
داستان : ۹.۵/۱۰
صداگذاری : ۹/۱۰
کل : ۹۸
نظرات
به نسخه آخر نمره ای که ایقش بودو ندادن ولی در کل این عنوان بهترین در سری آرکام میدونم
خیلی خوبه که برای نام بخش های مختلف از کلماتی کلیشه ای مثل گرافیک و… استفاده نشد خیلی خوشم اومد خسته نباشین