این مقایسه البته یک مقایسه جامع از این دو سیستم عامل نیست و تنها به قابلیتهای کلیدی این دو واسط گرافیکی در دسکتاپ بازمیگردد.
از یک دسکتاپ خوب انتظار میرود از قابلیتهای زیر برخوردار باشد؛
– به کاربر اجازه دهد پنجرهها را به سادگی و آسان مدیریت کند.
– اجازه اجرای سریع و ساده برنامهها را فراهم کند.
– از قابلیتهای خوب برای جستجو سریع نرمافزارها و سایر آیتمهای سیستم برخوردار باشد.
– قابلیت جستجو سریع اطلاعات به شکل آنلاین را داشته باشد.
– خوب طراحی شده باشد و خوش سیما به نظر آید.
مدیریت خوب پنجرهها
ویندوز به شکل سنتی اجازه مدیریت پنجرهها را از طریق Task bar به کاربران میدهد. این نوار به شکل پیش فرض در پایین صفحه است، ولی میتوان جای آن را تغییر داد و به هر سه جهت دیگر منتقل نمود. اوبونتو نیز به خوبی قادر به مدیریت پنجرههاست و از Launcher به جای Task bar استفاده میکند. اما این نوار به سمت چسبیده و قابل جابجایی نیست:
اجرای برنامهها نیز تا اندازه بسیاری در هر دو سیستم عامل مشابه است. امکان Pin کردن نرمافزارهای پرکاربرد و ابزارهای لازم بر روی Task Bar یا Launcher در هر دو سیستم عامل به سادگی وجود دارد. Unity به شکل پیشفرض نرم افزارهای قبلاً اجرا شده را در Dash نمایش میدهد؛ اما Start Screen در ویندوز همه برنامههای نصب روی سیستم عامل را نشان میدهد. البته در Unity نیز امکان دیدن همه نرم افزارهای نصب شده وجود دارد، ولی با چند کلیک بیشتر از ویندوز.
جستجو در ابزارهای سیستم
دسترسی سریع به ابزارها و تنظیمات سیستم از طریق دسکتاپ بسیار ضروری است، زیرا لازم است در بسیاری موارد به سرعت برخی سخت افزارها را فعال یا غیر فعال کرد یا نحوه عملکرد آنها را تغییر داد. این ابزارها کلی در ویندوز در محیط Control Panel هستند که دسترسی به آنها در Modern UI از طریق Charm Bar یا جستجو این محیط در Start Screen مقدور است. همچنین برخی تنظیمات سخت افزارها نظیر WiFi با کلیک راست مقدور است. همین امکانات عیناً در Unity نیز وجود دارد و دسترسی به ابزارهای سیستم از طریق منو Power یا جستجو در Dash فراهم است.
واقعیت این است که هر دو واسط کاربری به یک اندازه خوب و کاربردی هستند. میتوان گفت هر دو واسط کاربری گرافیکی نسبتاً یکسان و برابر هستند. هر کدام از این دسکتاپها مورد استفاده قرار گیرند، کاربران آنها هیچ نگرانی نخواهند داشت؛ اما اگر میخواهید یکی را ارجح بدانیم، به نظر ما Unity ارجح است، زیرا به کلی رایگان در اختیار کاربران قرار گرفته. حتی فراتر از این Unity تنها واسط گرافیکی نیست که کاربران لینوکس میتوانند از آن استفاده کنند. در کنار Unity چندین دسکتاپ فوقالعاده برای لینوکس وجود دارد که هر کدام ویژگی های منحصربفرد و زیباییهای خاص خود را دارند.
اما صرف نظر از اینها به نظر شما، کدام واسط کاربری جذابتر است؟ کاربران ویندوز و لینوکس هر کدام تجربیات خوب و بد خود را با این واسطهای گرافیکی با ما در میان بگذارند.
نظرات