آیا من یک دزد هستم؟ سوال عجیبی است اما شما مجبور هستید آن را از خودتان بپرسید. آیا اخیراً از هرگونه محتوایی به صورت غیرقانونی یا به اصطلاح Piracy استفاده کردهاید؟ دانلود فایلها از تورنت یکی از نمونههای بارز سرقت دیجیتال است.
دانلود بازیهای ویدیویی، آهنگها، فیلمها، کتابها و …، در بیش از ۹۰ درصد اوقات مصداق بارز دزدی هستند و شما نیز این را میدانید. اما تنها دانلود این موارد دزدی نیست. تا به حال از اکانت نتفلیکس یا پلی استیشن شخص دیگری استفاده کردهاید؟ این دزدی است زیرا شما محتوایی را مصرف میکنید که شخص دیگری هزینه آن را پرداخت میکند. از طرفی شخصی که حساب خود را در اختیار سایرین قرار میدهد، به گسترش دزدی کمک کرده است.
یوتیوب ونسد (Youtube Vanced) یکی از مدرنترین نمونههای آن به شمار میرود که اخیراً مسدود شد. پاپکورن تایم (Popcorn Time) نیز یکی دیگر از آنها بود که مدتها از مسدودسازی آن میگذرد. تمام این اپلیکیشنها و ابزارها برای استفاده رایگان از محتوای پولی بودند که میتوانیم آنها را دزدی خطاب کنیم.
شاید فکر میکنید این مشکلات صرفاً در کشور ما وجود دارند اما در حقیقت اینطور نیست. طی چند سال گذشته، مرز میان استفاده صحیح و استفاده نادرست از محتوا به شدت محو شده است و به سختی میتوان تفاوتی میان این افراد قائل شد. با این حال، اکنون یک تفاوت قابل ملاحظه در اینباره وجود دارد.
بعد از مدتها نفی استفاده از محتوای غیرقانونی در سراسر جهان، دوباره استفاده از چنین محتواهایی رو به افزایش است و اجازه دهید ما نیز صادق باشیم: ظاهراً اینبار، سرقت دیجیتال آمده است که بماند. گفتنی است که ما در انتهای مطلب، وضعیت سرقت دیجیتال در ایران را هم بررسی خواهیم کرد.
قیام و سقوط سرقت دیجیتال
در روزهای نخست دزدی دیجیتال، این عمل تنها به اشتراک فایلهای MP3 از طریق سرویسهایی مثل Napster و Limewire خلاصه میشد. این سرویسها ساخته شده بودند تا کاربران سادهتر از هر زمان دیگری، به موسیقیهایی گوش کنند که برای آنها پول پرداخت نکردهاند.
این شیوه دسترسی به موسیقی به سرعت میان دانشجویان پذیرفته شد و همانطور که نسل جوان همیشه تاثیر بزرگی روی ترندها دارند، اینجا نیز میتوان تاثیر آنها را به سادگی مشاهده کرد. استیون ویت (Stephen Witt) در کتاب How Music Got Free به خوبی این فرایند را توصیف کرده است:
دزدی موسیقی در اواخر دهه ۹۰ میلادی شبیه تجربه مواد مخدر در دهه ۶۰ بود: نادیده گرفتن هنجارهای اجتماعی و قوانین بدون توجه به عواقب.
طی سالهای متوالی، اشتراک فایل از موسیقی فراتر رفته و جای خود را به نمایشهای تلویزیونی، فیلمها، بازیهای ویدیویی، نرمافزارهای کامپیوتری، کتابها و موارد دیگری داده است. به دنبال این مشکلات، «قانون کپیرایت هزاره دیجیتال» (DMCA) در ایالات متحده آمریکا تصویب شد. این قانون به افراد حقوقی اجازه داد که بهطور رسمی با افرادی که دست به دزدی دیجیتال میزنند مبارزه و همچنین تولید کنندگان محتوا اختیارات قانونی بیشتری پیدا کنند.
متاسفانه حتی این قانون هم نتوانست آنطور که انتظار میرفت، از مشکل جلوگیری کند. قانون مذکور محاکمه سارقین دیجیتال را آسانتر کرد اما فارغ از پروندههای خاص و سطح بالا، سارقین دیجیتال هنوز به DMCA توجهی نشان نمیدهند. سرقت دیجیتال بعد از آن دوره نیز به رشد خود ادامه داد.
سپس یک اتفاق جالب رخ داد: نتفلیکس. در سال ۲۰۰۷، این شرکت شروع به پخش محتوای ویدیویی بر بستر اینترنت کرد و کاربران نیز میتوانستند با پرداخت اشتراک ماهیانه، به این محتوا دسترسی داشته باشند. بعد از موفقیت نتفلیکس، سایر سرویسهای استریم ویدیو مانند آمازون پرایم ویدیو، هولو، دیزنی پلاس و اپل تیوی پلاس هم از راه رسیدند.
به همین ترتیب، سرویسهای استریم موسیقی نظیر اسپاتیفای، پاندورا، دیزر و …، به کاربران اجازه دادند که میلیونها ساعت از موسیقیهای محبوب خود را به صورت آنی پخش کنند. امروز نیز سرویسهای اشتراکی بازیهای ویدیویی مثل ایکس باکس گیم پس، به دنبال این هستند که تبدیل به نتفلیکس این حوزه شوند.
به عبارت دیگر، قانون نتوانست مانع سرقت دیجیتال شود؛ بلکه این امکان مصرف ارزان محتوا بود که از سرقت دیجیتال جلوگیری کرد. به این ترتیب اکنون میدانید که هیچ وقت بشر حتی به ریشهکن کردن سرقت دیجیتال نزدیک هم نشده است؛ این موضوع برای مدتی طولانی وجود داشته است و کاربران هم سال به سال، آن را نادیده گرفتهاند.
در تلاش برای کنترل سرقت دیجیتال
اگرچه سرویسهای استریم به کاهش سرقت دیجیتال کمک کردند اما آنها یک گلوله جادویی نبوده و نیستند. سرقت دیجیتال در هر جامعه با توجه به چند عامل، کاهش یافته و یا کمرنگتر و از طرفی افزایش یافته و پررنگتر میشود. برای مثال، رکود اقتصادی معمولاً منجر به افزایش سرقت دیجیتال میشود؛ دلیل این موضوع به سادگی قابل درک است، افراد دیگر قادر به پرداخت هزینههای مورد نیاز برای سرویسها نیستند و در عوض راه آسانتر را انتخاب میکنند.
مسدود کردن محتوا در یک منطقه، شکاف دیگری است که سرقت دیجیتال میتواند آن را پر کند. بعد از همه این موارد، اگر شما نتوانید به یک محتوای خاص به دلایل قانونی دست یابید، به ناچار سراغ روشهای دیگری میروید تا محدودیت موجود را دور بزنید.
با این حال، بزرگترین عامل افزایش سرقت دیجیتال طی چند سال اخیر همهگیری بیماری کرونا بوده است. به دلیل قرنطینههای عمومی، میلیونها نفر در سراسر جهان در خانههای خود ماندگار شدند و این موضوع، منجر به پیدایش ضرورت مصرف محتوای سرگرم کننده شد.
به اشتراک گذاشتن گذرواژه، استریم غیرقانونی یا حتی روش سنتی دانلود محتوای دیجیتال؛ در این شرایط برای مخاطبان مهم نبود که از چه روشی استفاده میکنند، آنها آماده بودند تا قانون را بشکنند اما از بیکاری، دیوانه نشوند! از سال ۲۰۲۰ و همزمان با شروع همهگیری کرونا، سرقت دیجیتال جانی دوباره گرفته و تمام و کمال احیا شده است.
البته تولید کنندگان محتوا هم از این موضوع آگاه هستند و اجازه نمیدهند این موضوع به سادگی از زیر دست و چشم آنها عبور کند. اخیراً دو اقدام بزرگ در زمینه مبارزه با سرقت دیجیتال توسط گوگل و نتفلیکس انجام شده است. گوگل مدتی پیش ابزار محبوب سرقت دیجیتال «یوتیوب ونسد» که به کاربران اجازه میداد به برخی از قابلیتهای اشتراک پرمیوم یوتیوب دست یابند را برای همیشه متوقف کرد.
در آن سو، نتفلیکس هم مدتی پیش مبلغی جداگانه را برای اشتراک ماهانه افرادی در نظر گرفت که گذرواژه خود را با دیگران به اشتراک میگذارند. نتفلیکس انتظار دارد که این سیاست روی افکار مخاطبان تاثیر بگذارد و به تدریج، با انقراض اشتراکگذاری گذرواژه، سایر کاربران هم اشتراک مختص به خود را تهیه کنند.
در این دو مورد، به نظر میرسد که ایدههای خوبی در حال انجام هستند. اما اگر شما از این ابزار استفاده نمیکردید یا اصلاً دست به سرقت دیجیتال نمیزدید، قرار نیست تغییری در شرایطتان رخ دهد، اینطور نیست؟
مشکل همینجاست که این فرایندها به هیچ وجه سودی برای کاربران ندارند. به یاد داشته باشید که در گذشته، روشهای مبارزه و مسدودسازی نتوانستند مانع کاربران از سرقت دیجیتال شوند، بلکه قیمت مناسب و دسترسی آسانتر روشهای جایگزین بود که این کار را انجام داد.
تا زمانی که شرکتها به جای سیاست «چوب»، از سیاست «هویج» استفاده کنند، سرقت دیجیتال خود به خود محبوبیت و مقبولیتش را از دست خواهد داد. با این وجود به نظر میرسد شرکتهای فعال در حوزه استریم، اکنون این را درک نمیکنند و با یک چوب بزرگ در دست، محکم ایستادهاند.
افزایش قیمتها، کاهش کاربران
نتفلیکس چند وقت پیش علاوه بر جریمه مالی برای به اشتراک گذاشتن گذرواژه حساب، قیمت کلی اشتراکهای خود را هم افزایش داد. به گفته نتفلیکس این افزایش قیمت به دلیل هزینههای بالا و رو به افزایش ساخت محتوای اورجینال است اما شکی نیست که این افزایش قیمت نه تنها باعث ریزش کاربران به نفع سرویسهای رقیب میشود، بلکه زمینه را برای سرقت فراهم میکند.
آمازون هم همین رویه را در پیش گرفته و اخیراً قیمت اشتراک پرایم را افزایش داده است. قیمت اشتراک هولو همراه با Live TV حتی با وجود همکاری با دیزنی پلاس و ESPN در سال ۲۰۲۱ بالا رفت. اسپاتیفای هم در سال ۲۰۲۱ از قافله جا نماند و قیمت اشتراکهای خود را افزایش داد. به نظر میرسد تمام پلتفرمهای اصلی استریم با تماشای تاثیرات همهگیری کرونا در جذب کاربران عظیم، از این فرصت برای افزایش قیمت و در نهایت سودآوری استفاده کردهاند.
مسائل مالی تنها عاملی نیستند که کاربران را به سرقت متمایل میکنند. سرویس استریم انیمه کرانچی رول مدتی پیش پلن مجهز به تبلیغات خود برای مجموعههای جدید و همچنین در حال ساخت را حذف کرد. پیش از این هر کسی که با دیدن تبلیغات مشکلی نداشت، تقریباً میتوانست تمام محتوای موجود روی کرانچی رول را به رایگان تماشا کند. به این ترتیب اکنون این پلن تنها برای سریالهایی در دسترس است که روند ساخت آنها به اتمام رسیده است.
این تغییرات، فرق چندانی میان سرویسهای استریم و سرقت دیجیتال باقی نمیگذارد. وقتی این تغییرات را با محدودیتهای منطقهای، محدودیتهای استریم دستگاهها، محدودیت دانلود و سایر زوایای سرویسهای استریم ادغام کنید، متوجه میشوید که چرا سرقت دیجیتال گزینه بسیار بهتری است.
اما با وجود ذکر تمام این عوامل، ما هنوز درباره بزرگترین عامل تاثیرگذار در هدایت کاربران به سمت سرقت دیجیتال سخن نگفتهایم.
فرسایش سرویسهای استریم بسیار بالاست
در سال ۲۰۰۷ نتفلیکس تنها سرویس اصلی استریم فیلمهای سینمایی و سریالها بود اما از آن زمان، چیزهایی زیادی تغییر کرده است. اکنون هیچ شرکت رسانهای وجود ندارد که گونهای از سرویس اشتراکی خودش را ارائه ندهد.
برای مثال اگر دوست دارید سریال The Office را تماشا کنید، باید اشتراک Peacock را تهیه نمایید. از طرفی اگر از این فراتر بروید و سریال Ted Lasso را در هم برنامه هفتگی خود جا دهید، باید به فکر تهیه اشتراک اپل تیوی پلاس باشید. فراتر از این، سریالی مانند The Good Place هم شاید برای سلیقه شما مناسب باشد پس به اشتراک نتفلیکس هم نیاز دارید.
با این حساب، تا به اینجا به سه اشتراک مختلف برای تماشای سه برنامه تلویزیونی نیاز دارید. مواقع بسیاری هم با ورود به یک سرویس متوجه میشوید سایر فیلمها و سریالها قادر به جلب توجه شما نیستند بنابراین شما وادار هستید تنها برای تماشای یک برنامه، هزینه اشتراک ماهانه آن را پرداخت کنید.
برای بیشتر مردم، این قابل قبول نیست. آنها یا باید تصمیم بگیرند که کدام یک از سریالها یا فیلمهای مورد علاقه خود را تماشا نکنند یا این که دست به سرقت دیجیتال بزنند و مشخص است تعداد کسانی که مورد دوم را انتخاب میکنند، اصلاً کم نیست. این مسئله برای برنامههای ورزشی بدتر هم میشود و شاید برای تماشای برنامههای محبوب خود، حداقل به ۵ سرویس نیاز داشته باشید.
از آنجایی که سرویسهای بیشتری در راه هستند و روز به روز به تعداد این سرویسها و تمایز میان محتوایشان افزوده میشود، افراد قانونمند و اخلاقگرا باید شدیداً به فکر جیب خود باشند. اصلاً عجیب نیست مشترکان به نقطهای برسند که تصمیم بگیرند در برخی از سرویسها عضو شوند و محتوای سایر سرویسها را به شکل غیرقانونی تماشا کنند.
شرکتها سرقت دیجیتال را جذابترین گزینه نمایش میدهند
گیب نیوئل (Gabe Newell) همبنیانگذار و مدیر عامل کنونی ولو (Valve) که صاحب پلتفرم عرضه بازیهای ویدیویی استیم (Steam) است، سخن معروفی در این زمینه دارد:
آسانترین راه برای توقف سرقت، استفاده فناوری ضدسرقت نیست. [بلکه] آسانترین راه، ارائه یک سرویس به آن افراد است که در آن بهتر [و بیشتر] از چیزی که اکنون از سرقت به دست میآورند، به دست خواهند آورد.
امروز دنیای استریم فیلم و سریال در انجام چیزی که نیوئل توضیح میدهد، شکست میخورد. در ابتدا، سرویسهای استریم برای پایان دادن به محتوای مبتنی بر سیمها و کابلها ظهور کردند.
آنها آمدند تا روش زمانبر پخش یک فیلم یا سریال از این طریق خاتمه یابد و در نهایت مشترکین به سادگی برنامههای مورد علاقه خود را بر بستر اینترنت پخش کنند. دلیل محبوبیت آنها همین بود. اشتراکهای کابلی قیمت زیادی داشتند و کاربران غربی مجبور به پرداخت هزینه برای سرویسهایی بودند که به آنها اهمیتی نمیدادند.
اکنون سرویسهای استریم به جای حل این مشکل، خودشان زادگاه مشکلاتی مشابه هستند. شرکتها انتظار دارند مردم هر ماه مبلغی رو به افزایش را به آنها بپردازند تا به بخش کوچکی از محتوایی که دوست دارند دست یابند حتی اگر مابقی محتوای آن سرویس عملاً برای آنها بیهوده باشد.
برخلاف دوره اشتراکهای کابلی، اکنون به سادگی میتوان به سرقت روی آورد. اگر سرویسهای استریم بار دیگر موارد مورد علاقه کاربر را با قیمتی معقول و در حد توان آنها ارائه ندهند، سرقت دیجیتال تبدیل به غیرجذابترین گزینه موجود خواهد شد. چه باور کنید یا خیر، سرقت دیجیتال اینجاست که بماند.
سرقت دیجیتال در ایران؛ وقتی اجبار اینطور مینوازد
مشخصاً این بخش از مطلب در منبع حضور ندارد و خودمان به آن خواهیم پرداخت. همانطور که میدانید، سرویسهای استریم و پلنهای اشتراکی در ایران چندان پرطرفدار نیستند و کاربران ایرانی در مقایسه با همتایان غربی، اروپایی یا حتی آسیایی خود، با مشکلات بیشتری در تهیه، استفاده یا انگیزه استفاده از آنها دست و پنجه نرم میکنند.
یکی از عوامل فزاینده سرقت دیجیتال در ایران، رکورد اقتصادی است. در تاریخ معاصر ایران، هرگز نرخ تورم تا به این حد بالا نبوده است. کاربران ایرانی برای تهیه اشتراکهایی که ۹۹ درصد آنها به دلار و یورو قیمتگذاری شدهاند، حداقل مجبور به پرداخت مبلغی ۳۰ برابر فراتر از ارزش واقعی آنها هستند. مسئله اینترنت هم چیزی نیست که آن را فراموش کنیم. اگرچه طی سالهای گذشته سرعت اینترنت همراه درون ایران رشد خوبی را تجربه کرده اما اینترنت ثابت و همچنین در مجموع، کیفیت، سرعت و قیمت کلی اینترنت در ایران تعریفی ندارد.
از طرفی تحریمها علیه ایران در زمان نگارش این مقاله، هرگز تا به این حد بالا نرفته بودند یا تاثیرگذار نبودهاند. این تحریمها مانع از خدماترسانی مستقیم کشورها به ایران میشوند، بنابراین مخاطب ایرانی مجبور به خرید محتوایی است که عملاً هیچ پشتیبانی منطقهای از آن انجام نمیشود. عدم وجود زبان پارسی، بازنگری محتوا براساس روحیات ایرانی، پشتیبانی تلفنی و پیامکی بومی و حتی گاهاً امکان خرید قانونی برخی از این فقدانها هستند.
عدم امکان استفاده از روشهای پرداخت بینالمللی مانند کارتهای اعتباری یا سرویسهای مالی نظیر پیپال (PayPal) وضعیت را به شکلی غیرقابل توصیف وخیمتر کرده است. بنابراین بسیاری از مخاطبان به اجبار باید از خدمات واسطهها برای تهیه اشتراکها استفاده کنند.
کم نیستند اشتراکهایی که به صورت همزمان و جمعی در اختیار کاربران قرار میگیرند و باری دیگر ما را به این باور میرسانند که حتی با پرداخت هزینه بیشتر یا به اصطلاح هزینه قانونی، باید از روش غیرقانونی یا حتی سرقت دیجیتال برای استفاده از سرویسها بهره ببریم!
علاقهمندان بازیهای ویدیویی و حوزه تکنولوژی بیش از سایرین با این مشکلات مواجه هستند و به خوبی میدانند که هزینه تجربه قانونی بازیها و در کل محتوای اورجینال داخل ایران تا چه اندازه بالا و در عین حال، بدون هیچگونه حقوق قانونی خریدار است.
مشکلات داخلی نیز بر دامنه تمایل کاربران جهت استفاده از روشهای سرقت دیجیتال میافزاید. اگرچه ایران برخی از پیمانهای جهانی مالکیت فکری را پذیرفته اما شکافهای بسیاری در این زمینه باقی مانده است. کشور ما عضو کنوانسیون برن، موافقتنامه تریپس و سایر کنوانسیونهای بینالمللی کپی رایت نیست، پس برندهای جهانی به دلیل فقدان حمایت از حقوق متقابل شرکتها و مصرف کنندگان یا به عبارتی حقوق مولف و پدیدآورنده، علاقهای به حضور در بازار آن ندارند و از آنجا که تحریمها هم مسئلهای دیگر هستند، قید خدماترسانی به کاربران ایرانی را میزنند.
افزون بر این، محدودیتهای زیادی برای محتوا در نظر گرفته شده است و به سختی میتوان تصور کرد که انواع محتوای موجود در سرویسهای خارجی بتواند از لحاظ عرفی با قوانین اسلامی ایران منطبق شوند. همچنین در حال حاضر سرویسهای نتفلیکس، اسپاتیفای، یوتیوب، دیزنی پلاس و …، همه درون ایران مسدود هستند و شما نمیتوانید به صورت مستقیم از آنها استفاده کنید.
با در نظر گرفتن این مسائل و ماجراها، نه تنها کاربر ایرانی درون کشور گزینههای زیادی برای پایبندی به اخلاقیات و قانون بینالمللی حمایت از حقوق پدید آورنده ندارد، بلکه اگر گزینههای زیادی هم در دسترس باشند و بتوانیم به آنها اشاره کنیم، دست کمی از سرقت دیجیتال ندارند و اغلب حقوق متقابل خریدار را برآورده نمیکنند.
در چنین شرایطی به سختی میتوان دست به قضاوت زد. تقریباً تمام عواملی که منجر به افزایش سرقت دیجیتال در یک منطقه میشوند، در کشور ما حضور دارند و سوال این است که اگر چنین شرایطی در یک نقطه دیگر از جهان برقرار میشد، چه نتیجهای را در بر داشت؟ لطفاً خودتان نتیجهگیری کنید و آن را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
نظرات
مقاله عالی بود
خسته نباشید آقای ملکی.
زنده باد دوست من
دوست عزیز دزدی دزدیه شما نمیتونی با بهونه شرایط اقتصادی و تحریم و … ماله کشی کنید
بله کار ما درست نیست ولی دزدیه
دوست من ما جایی قضاوت نکردیم
ببین دوست عزیز برگشتم یکم واضح تر بگم خدمتت ، حالا بپذیری یا نه قصدم این نیست. فقط روزی لازم دیدی بهش فکر کن
توی این دنیا آیا انسان ها از حقوق و عدالت یکسان برخوردارند ؟ و چون ناخواسته محروم هستند باید انگ کلمات زشت به خود نسبت دهند؟
آیا وقتی انسانی که دسترسی ندارد و نمیتواند برای لذت و سرگرمیش از رسانه ی باعدالت بهره مند شود؟ یعنی دزد
ضمنا اینم بدون این محصولات دیجیتالی در واقع برای کسب درآمد و سود از کشور و مناطقی خاص {قاره} ساخته شدند و این جریان آزاد اطلاعات است که به من دور افتاده رسیده
مثل تنهایی در جزیره که اقیانوس بطری آبجو بهش رسونده، پس خوش اقبال هستی که اگر اینم نبود باید در این جزیره افسرده میشدی ، به بخت! خود لگ نزن
دوست عزیز هر کاری دوست داری بکن الکی چرا بهانهتراشی میکنی. احساس میکنی کار درستیه انجام بده، کار درستی نمیبینیش انجام نده
اقا متن رو بخون قصد توحیم نداشتن
امان از سر تیتر خواندن فقط