در حال حاضر مهمترین هدف دانشمندان رشته هوش مصنوعی، دستیابی به “هوش مصنوعی جامع” (GAI) است. اگر رباتها و یا هر نوع دیگری از ماشینها بر پایهی این فناوری تولید شوند، توانایی انجام تمام کارهایی که یک انسان بالغ قادر به انجام آن است را خواهند داشت.
نقطهی مقابل این فناوری، هوش مصنوعی محدود نام داشته که امروزه شاهد استفاده از آن در حوزههای مختلف هستیم. دستیار صوتی الکسا یکی از فناوریهایی است که براساس هوش مصنوعی محدود طراحی شده است. این هوش مصنوعی توانایی انجام وظایفی که برای آن طراحی نشده است را ندارد اما هوش مصنوعی جامع از چنین مشکلی رنج نمیبرد.
مطالب مرتبط:
دانشمندان رشته هوش مصنوعی بر این باورند که دسترسی به هوش مصنوعی جامع از طریق تولید شبکههای عصبی با قابلیت تقلید از مغز انسان انجامپذیر خواهد بود. اما آیا انسان واقعاً توانایی درک پیچیدگیهای ذهن را دارد؟
آیا واقعاً روشی برای کپیکردن ذهن انسان در سیستمهای رایانهای وجود دارد؟ در حال حاضر دانشمندان اطلاعات زیادی نسبت به نحوهی عملکرد ذهن انسان نداشته و نظرات آنها در این مورد نیز تفاوتهای اساسی و مهمی با یکدیگر دارند.
شاید بتوان دلیل این موضوع را تفاوت در نحوهی فرآیند پردازش اطلاعات توسط مغز انسان و رایانههای کلاسیک دانست. از این رو ممکن است که تلاش برای ساخت هوش مصنوعی مجهز به تواناییهای مغز انسان کاملاً بیهوده باشد.
با این وجود، انسان تنها موجودی نیست که میتوان از عملکرد آن در تولید هوش مصنوعی جامع الهام گرفت. در واقع موجودات دیگری وجود دارند که میتوانند طرح کلی بهتری را برای تولید این فناوری در اختیار ما قرار دهند.
جدیدترین پژوهش دانشگاه کمبریج به برتری ذهنی سپیداج (که به آن ماهی مرکب نیز گفته میشود) نسبت به مغز انسان اشاره داشته است. براساس این پژوهش، سپیداج میتواند تجربیات خود و زمان و مکان دقیق آنها را به یاد بیاورد. کمبریج در این خصوص اعلام کرد:
انسانها با بالارفتن سن، به تدریج تجربیات خود و زمان و مکان آنها را فراموش میکنند. برای مثال، ما غذایی که یک هفتهی قبل خوردهایم را به یاد نمیآوریم. دلیل این موضوع قابلیتی به نام حافظهی رویدادی است که ضعیفشدن آن به دلیل زوال بخشی از مغز به نام هیپوکامپوس میباشد.
سپیداج همانند انسانها از بسیاری از مشکلات مربوط به بالارفتن سن رنج میبرد اما بهنظر میرسد که حافظهی رویدادی این گونه از ماهیها تا پایان عمر دچار هیچ تغییری نمیشود. دلیل این امر، نبود هیپوکامپوس در مغز آنهاست. عصبشناسان معتقدند که حافظهی رویدادی در این بخش از مغز ذخیره شده اما نبود هیپوکامپوس در مغز سپیداج نشان میدهد که ممکن است این قابلیت از قسمتهای دیگر مغز نیز قابل دسترسی باشد.
سپیداج موجود خارقالعادهای است که توانایی استتار و تغییر رنگ بدن خود را داشته و به عنوان یکی از باهوشترین بیمهرگان موجود شناخته میشوند. علاوه بر سپیداج، موجودات دیگری نیز وجود دارند که تواناییهای ذهنی آنها برتر از انسان است.
برای مثال، پرندگان میتوانند مسیر مورد نظر خود را از هزاران کیلومتر دورتر با استفاده از حس ششم خود و انرژی مغناطیسی زمین تشخیص دهند. همچنین کوسهها توانایی تشخیص کوچکترین تغییرات انرژی الکتریکی اتمسفر را داشته و این در حالی است که مغز انسان هرگز توانایی انجام چنین کارهایی را ندارد.
بهطور خلاصه میتوان گفت که طبیعت از راههای متعددی برای رسیدن به هدف خود استفاده میکند و راههای پیچیدهتر لزوماً درست نمیباشند. بیشتر حیوانات توانایی مسیریابی و زندهماندن در شرایط دشوار را دارند اما مغز برخی از آنها میلیونها سال پیشرفتهتر از دیگران است. از این رو شاید بهترین راه برای تولید دسترسی به هوش مصنوعی جامع، بررسی مغز حیواناتی مانند سپیداج باشد.
در حال حاضر بهنظر میرسد که سازمانهایی مانند اوپن ای آی (OpenAI) که بر روی ساخت هوش مصنوعی جامع تمرکز کردهاند، تنها به دنبال اضافهکردن قابلیت بررسی و حل الگوریتمهای پیچیده به ماشینها میباشند.
هنوز بهطور قطعی مشخص نیست که چنین روشی ما را به هوش مصنوعی جامع برساند اما مطمئناً روشی برای رسیدن به این هدف وجود دارد. شاید حالا زمان آن رسیده که دانشمندان رشتهی هوش مصنوعی به جای بررسی پیچیدگیهای مغز انسان و تلاش برای تقلید از آن، به بررسی مغز حیوانات بپردازند.
منبع: TheNextWeb
نظرات