[highlight] توجه: به علت طولانی بودن این مقاله در دو بخش برای مطالعه شما قرار خواهد گرفت. بخش بعدی را میتوانید فردا پس از انتشار این مقاله مطالعه کنید [/highlight]
در برنامه اصلی طراحی و مهندسی سرفیس بوک ۲ قرار بود که این لپتاپ یک مدل مفهومی و کاربردیتر نسبت به مدل سرفیس بوک پرو باشد. همچنین به عنوان این دستگاه، یک سیستم ویندوز لمسی با توانایی پشتیبانی از موارد مختلف دیجیتالی را دارد که صفحه نمایش آن کمی بزرگتر از ۱۳ اینچ است و از یک پردازنده قویتر و گرافیک مجزا نیز بهره میبرد و به نظر میرسد که شرکت مایکروسافت به این تولید خود افتخار و تا حدودی این موضوع را میتوان در قیمت ۱۵۰۰ دلاری آن مشاهده کرد.
این غرور هنوز هم به وضوح در سرفیس بوک ۲ قابل مشاهده است. مایکروسافت از این تولید خود بسیار راضی بوده و در تلاش برای ارتقا این سری از تولیداتش است. در حالت کلی، تمامی این لپتاپ ها شبیه به یکدیگرند و فقط در یک مورد با هم تفاوت دارند و آن هم بحث اندازه آنهاست. بله!!! این موضوع حقیقت دارد؛ شما میتوانید سرفیس را با صفحه نمایش ۱۵ اینچی سفارش دهید. بزرگترین مدل مایکروسافت سرفیس بوک ۲ از ۲۵۰۰ دلار شروع میشود. این لپتاپ دارای پردازنده نسل ۸ اینتلCore i7 ، رم ۱۶ گیگابایتی، حافظه داخلی ۲۵۶ گیگابایت هارد SSD و گرافیکNvidia GTX 1060 میباشد. البته یک مدل ۳۳۰۰ دلاری هم موجود است که دارای هارد ۱ ترابایتی میباشد اما نکته قابل توجه این است که مایکروسافت هیچ امتیاز و ارزشی برای بودجه کاربران قائل نیست چرا که شما باید بابت هر بخش جزئی از سختافزار این لپتاپ پول پرداخت کنید هرچند ممکن است بعضی از این جزئیات ارزش پرداخت هزینه را ندارند.
شروعی دوباره
معرفی طراحی سرفیس بوک ۲ در واقع معرفی طراحی سرفیس بوک است چرا که این دو مدل شباهت بسیاری نسبت با یکدیگر دارند. همچون مدلهای قبلی، سرفیس بوک ۲ هم بدنهای دارد که از فلزهای قوی مانند نقره پوشیده شده است که این مطلب ما را یاد بدنه اپل مکبوک میاندازد. اما موفقیت بزرگ مایکروسافت در تولید این سری، این است که صفحه نمایش سرفیس بوک ۲ را میتوان از آن جدا کرد.
سرفیس بوک ۲ دارای یک لولای باز و بسته شدن صفحه نمایش مخصوص میباشد که به تازگی برای این سری طراحی کرده است. این لولا شبیه بند یک ساعت بوده و دارای یک بازوی رباتیک جتسون است که سختافزار آن میتواند صفحه کلید را به صفحه نمایش متصل کند. اما لولا این لپتاپ همانند لولاهای لپتاپهای دیگر نیست بلکه این لولا بیشتر شبیه به یک شیار در قسمت پشتی لپتاپ است. در واقع این لولا فقط وظیفه بالا و پایین کردن یا تا کردن صفحه نمایش لپتاپ را بر عهده ندارد.
ممکن است با توجه به تصاویر و مطالب گفته شده در بالا، نظری در مورد این لولا داشته باشید ولی باید بگوییم که پس از مشاهده و استفاده از این لپتاپ نظر شما تغییر نخواهد کرد. همانند مدل ۱۳ اینچی، در مدل ۱۵ اینچی هم از همین مدل لولا استفاده شده است اما مشکلی که وجود دارد این است که اگر به وسیله لولا صفحه نمایش و قسمت پایینی را به یکدیگر متصل کنید و آن را ببندید و یا در حالت های مختلف آن را به کار گیرید، قطر این لپتاپ بسیار زیاد میشود و جا دادن و یا قرار دادن ابزاری همانند قلم این دستگاه درون آن کار سختی است. این لولا یک وظیفه دیگر هم برعهده دارد؛ در واقع زمانی که شما در حالت عادی صفحه نمایش را به کیبورد متصل و کمی صفحه نمایش را باز میکنید فشار رو به عقب زیاد میشود و ممکن است هنگام استفاده در خانه و یا روی میز کار، باعث افتادن لپتاپ از شوید اما به لطف ساخت این لولای جدید دیگر جای نگرانی برای این موضوع نیست. در واقع این لولا یک تعادل بین وزن صفحه نمایش و پایه و همچنین حالتی که قرار گرفته است ایجاد میکند که مانع از بروز چنین مشکلاتی میشود. اما باید این موضوع هم اضافه کرد که اگر به دنبال یک دستگاه قابلحمل و جمعوجور میگردید، مایکروسافت سرفیس بوک ۲ بهتر از مدل قبلی یعنی مایکروسافت سرفیس پرو میباشد.
یکی دیگر از ویژگی های این لولا این است که صفحه نمایش شما به طور کامل قابل مشاهده و استفاده است که یک ویژگی منحصر به فرد به حساب میآید. رقابت بین مدلهای مختلف این نوع از لپتاپ که در واقع ۲در۱ به حساب میآید بسیار شدید است و رقیبان جدی مانند لنوو Yoga و اچپی در این میدان وجود دارد که البته نمیتوان پایه یا در واقع صفحه نمایش را از کیبورد جدا کرد. باید به این موضوع هم اشاره کنیم که وزن این مدل نسبت به رقیبان بسیار کمتر است یعنی مدل های مشابه حدود ۴٫۴ پوند وزن دارد در صورتی که وزن این مدل در حالت تبلت حدود ۱٫۷ پوند میباشد.
با اینکه در بالا، از مزایای استفاده از لولای جدید به کار رفته در این لپتاپ صحبت کردیم اما باید گفت این قطعه کامل نیست. در ادامه به چند مشکلی که این لولا دارد اشاره میکنیم. در حالتی که صفحه نمایش متصل میشود، بسیار محکم است و تقریباً انعطافپذیری کمی دارد بنابراین با زدن دکمه به سرعت صفحه نمایش جدا خواهد شد در صورتی که اتصال صفحه نمایش به کیبورد بسیار سخت است و صفحه نمایش کاملاً صاف در جای خود قرار نمیگیرد و فعال شدنش میتواند تا چند دقیق طول بکشد. هیچ پایه نگهدارندهای روی صفحه نمایش وجود ندارد بنابراین اگر نمایشگر را از پایه جدا و فراموش کنید که کدام قسمت مربوط به اتصال است به یک مشکل بزرگ بر خواهید خورد چرا که همانطور که در بالا گفتیم مشخص نیست کدام قسمت برای اتصال به پایه است و از طرفی، لولا به خوبی بر روی صفحه نمایش بسته نمیشود و انعطاف پذیری خود را از دست میدهد و در واقع بیشتر یک پایه نگهدارنده میشود تا یک لولا.
اما درمورد اتصالات این لپتاپ باید گفت، سرفیس ۲ دارای دو پورت USB-A 3.0 میباشد که تقریباً قدیمی است. همچنین یک پورت USB Type-C بدون تاندربولت ۳ و اتصالات معمولی مثل ورودی شارژر نیز در این محصول مایکروسافت دیده میشود. اما بخشهایی هم در کنار صفحه نمایش وجود دارد که برای استفاده در حالت تبلت به کار میآیند؛ در این بخش یک ورودی کارت SD و یک جک برای هدفون وجود دارد. اما باید به این نکته هم توجه کرد که در حالت تبلت پورت USB وجود ندارد که شاید یک محدودیت به حساب بیاید.
لپتاپ های رقیب این مدل با صفحه نمایش ۱۵ اینچی همانند HP Spectre x360 از تاندربولت۳ پشتیبانی میکنند و صفحه نمایش آن هم با اتصال به قسمت دوم لپتاپ و برقراری ارتباط بین پردازنده گرافیکی و صفحه نمایش، کیفیت نمایشگر را هم افزایش میدهد. بیشتر لپتاپ های ۱۵ اینچی همانند اپل مک بوک پرو ۱۵ و یا Dell XPS 15 با یک تغییر که نمیتوان گفت بهتر اما کاربردیتر، تاندربولت ۳ را به پورت Legacy اضافه میکند. شاید اینگونه بتوان گفت که با اعمال این تغییر کیفیت اتصالات بهتر میشود. اما به این موضوع هم باید اشاره کرد که وزن مدلهای ۲در۱ ساخته شده به عنوان یک دستگاه قابل حمل سنگین است پس اگر قصد استفاده از یک دستگاه تبدیل شونده را دارید باید وزن سنگین این دستگاه ها را هم تحمل کنید.
ضربه بزنید، لمس کنید و از قلم استفاده کنید
تجربه تایپ کردن و استفاده از کیبورد مایکروسافت سرفیس بوک ۲ همانند نسخه های قبلی این سری است با این تفاوت که اندازه صفحه کلید در این دستگاه، بر اساس اندازههای مختلف متفاوت میباشد. کیبورد مدل ۱۵ اینچی این لپتاپ دارای فضای بیشتری است و به همین دلیل دارای نام پد هم میباشد. این موضوع برای حسابداران یا کسانی که با اعداد ارقام سروکار دارند شاید کمی ناخوشایند باشد اما برای کاربران عادی که یک چیدمان اصلی و متمرکز را ترجیح میدهند خوب و به نوعی کارآمد است.
دکمه های کیبورد تأثیر زیادی در حس لذتبخش بودن تایپ کردن دارند و این موضوع که صفحه کلید یک لپتاپ چهقدر خوب طراحی شده است سخاوت شرکت سازنده را نشان میدهد؛ به زبان سادهتر، کیفیت جزئیاتی که در لپتاپ به کار رفته، نشان دهنده کیفیت ساخت آن لپتاپ است. به نظر نمیرسد که در هنگام تایپ با سرعت بالا و کیبورد لمسی این لپتاپ مشکلی به وجود بیاید اما برای کسانی که کمی دستشان بزرگ است و یا قصد دارند با دو دست تایپ کنند، امکان دارد به راحتی موفق به انجام این عمل نشوند چرا که فضای بین دکمه ها زیاد نیست.
ما انتظار وجود نور زمینه در کیبورد این لپتاپ را نداشتیم. اما این قابلیت در این دستگاه به چشم میخورد و مایکروسافت برای مدیریت میزان نور کیبورد سه سطح قرار داده است که شما میتوانید با سلیقه خودتان و یا بر اساس شارژ باتری، آن را مدیریت کنید. به هر حال، نورپردازی کیبورد به طور کامل انجام نشده و نور از بین دکمههای کیبورد ساطع میشود البته باید به این موضوع هم اشاره کنیم که این خیلی مشکل بزرگی نیست اما برای یک دستگاه لوکس با چنین قیمتی و در مقایسه با رقیبان نقطه ضعف به حساب میآید. به عنوان مثال یکی از رقیبان این لپتاپ یعنی اپل مکبوک پرو این مشکل را ندارد.
تاچپد این لپتاپ به اندازه کافی بزرگ است اما کمی به نسبت مدلهای ۲در۱ سایز کوچکتری دارد. شاید به عنوان یک ایدهآل برای تاچپد، چنین لپتاپهایی این است که صفحه لمس ماوس به طور کامل زیر کیبورد را کاملاً پوشش دهد. این تاچپد به اندازهای کافی است که میتوان تمام دستور های تعریف شده برای ویندوز ۱۰ را با آن انجام داد. برای مثال شما میتوانید با ضربه زدن به تاچ پد با سه انگشت (بالا یا پایین کشیدن) تب یا بخش مدیریت خود را باز کنید و یا با ضربه زدن و بالا و پایین کردن دو انگشت صفحات مختلف را بررسی نمایید. همچنین تغییر اعمال شده بر دکمه های چپ/راست بسیار رضایت بخش است و بازخورد بهتری نسبت به مدلهای قبلی دارد.
البته میتوانید به صفحه نمایش هم ضربه بزنید و از قابلیت لمسی بودن نمایشگر هم استفاده کنید. مهندسی و طراحیهای جدیدی که مایکروسافت انجام داده است سبب شده تا فاصله بین شیشه صفحه نمایش تا السیدی به شدت کاهش یابد. اگر قصد استفاده از دستگاه به عنوان تبلت و یا نمایشگر لمسی را دارید، باید گفت که مدل ۱۵ اینچی فضای خوبی برای این کار در اختیار میگذارد اما این را هم باید اضافه کرد که کمی حاشیه صفحه نمایش به نسبت رقبایی که در بالا آنها را معرفی کردیم، زیاد است. همه کاربرانی که به این نوع لپتاپها علاقهمندند از تولید چنین دستگاهی بسیار خوشحال خواهند شد اما باید به این موضوع هم اشاره کرد که صفحه نمایش این لپتاپ به عنوان یک تبلت بسیار بزرگ است و حملونقل آن بسیار دشوار خواهد بود چرا که گویا یک کتاب بزرگ با خود اینطرف و آنطرف میبریم.
اما زمانی که قصد استفاده از قلم را داشته باشید میتوانید اندازه را مشاهده کنید و صفحه نمایش تمام اندازههای مورد نیاز برای نوشتن را مشخص میکند. اندازه بزرگی و کوچکی قلم برای موارد مورد نیاز کاربر کافی است به نحوی که شما میتوانید با استفاده از صفحه نمایش یک استودیو کوچک طراحی کنید. ما حدس میزنیم که استفاده از این قلم حس خوبی را القا کند و نکته مهمی که میتوان به آن اشاره کرد این است که این قلم توانسته با توانایی برقراری ارتباط متعادل و خوب با ویندوز ۱۰، جهش عظیمی ایجاد کند. این قلم در تمامی زمینههای متنی، فضاهای کاری ویندوز و هر بخشی که توانایی برقراری ارتباط با آن را دارد، به راحتی و با فشار دادن یک دکمه قابل استفاده است. با این ویژگی، کاربر شانس این را دارد تا به جای استفاده از چند قلم برای حالت های مختلف و شارژ کردن هر کدام، یک قلم با ظرفیت بالا در دست گیرد که کمتر نیاز به شارژ کردن دارد و به جای چندین قلم قابل استفاده است.
سیستم اقتصادی ویندوز ۱۰ بسیار کامل است به نحوی که نیازی به هیچ نرمافزاری که ساخت شرکتهای دیگر است، نمیباشد. در مجموع باید به این موضوع اشاره کرد که کاربران بر اساس استفاده خود از این دستگاه آن را انتخاب میکنند. ممکن است شما یک هنرمند و یا یک طراح باشید که میتوان گفت نیازتان را برطرف خواهد کرد اما اگر قصد مرور کردن صفحات مختلف اینترنتی را داشته باشید میتوان گفت در این لپتاپ یک امکان عمومی است و نمیتوانید به صورت حرفهای از آن استفاده کنید.
با این حال مشکلاتی هم وجود دارد. در جعبه این لپتاپ، شما قلم را پیدا نخواهید کرد زیرا شامل موارد همراه سرفیس بوک ۲ نمیشود بنابراین برای استفاده و لذت بردن از آن باید ۱۰۰ دلار دیگر هم بپردازید. ما با این عمل و تصمیم مایکروسافت موافق نیستیم و ترجیح میدهیم که قلم مثل هر دستگاه مشابه دیگری در جعبه خود آن وسیله باشد؛ نه تنها به خاطر قیمت بلکه به این دلیل که این قلم بخش مهمی از تجربه ویندوز۱۰ است. اگر قصد خرید این لپتاپ را دارید که موافق این عمل هستیم، حتماً این قلم را نیز خریداری کنید.
صفحه نمایش بسیار پویا
رزولوشن صفحه نمایش سرفیس بوک ۲ ۳۲۴۰*۲۱۶۰ پیکسل میباشد و با اینکه کیفیت آن ۴K نیست اما در هر اینچ ۲۶۰ پیکسل وجود دارد که برای نمایش جزئیات و تصاویر با کیفیت بالا کافی است. اما اگر به حاشیه صفحه نمایش نگاه کنید ممکن است لبههایی وجود داشته باشد که باید گفت مشکل به نمایشگر و یا پیکسلهای آن مربوط نمیشود بلکه یک مشکل نرمافزاری است.
در مدلهای قبلی سرفیس هم از پیکسل برای صفحه نمایش استفاده شده است و همانطور که میدانید این خانواده دارای صفحه نمایشهای باکیفیتی هستند که در واقع اینگونه میتوان عنوان کرد که بهترین صفحه نمایش را در بین لپتاپهای ویندوزی این سری دارد. اما این نمایشگر باکیفیت، مشکلاتی هم ایجاد میکند که به عنوان مثال میتوان به مصرف زیاد باتری اشاره کرد.
[highlight] در زیر میتوانید نمودارهای مقایسهای در مورد بازدهی و عملکرد صفحه نمایش این لپتاپ نسبت به سایر رقیبان را مشاهده کنید [/highlight]
میانگین خطاهای رنگ صفحه نمایش سرفیس بوک ۲ همانطور که در بالا میتوانید آن را مشاهده کنید برابر با ۳٫۹۶ است بنابراین کمترین میزان خطا در این نمودار مربوط به مکبوک پرو اپل میباشد. در تستهای انجام شده هیچ مدلی عملکرد بهتری از این لپتاپ تولید شده توسط اپل نداشته است. سری سرفیس بوک ۲ به طور کلی صفحه نمایش بسیار براقی دارند که همین موضوع سبب میشود تا نمایشگر آنها خیلی مناسب مطالعه کردن نباشد. همه چیز در صفحه نمایش این وسیله بسیار روشن و براق است و این موضوع شاید غیرمنطقی تلقی شود. البته این مسئله برای عکاسان و تدوینگران فیلمها و سایر افرادی که در زمینههای مشابه فعالیت میکنند ممکن است خیلی دقیق نباشد.
طیف رنگ صفحه نمایش این لپتاپ بسیار خوب است و میتوان گفت ۹۵ درصد از sRGB و ۷۱ درصد از AdobeRGB را پشتیبانی میکند. این لپتاپ در این زمینه از لنوو Yoga 920 تقریباً جلوتر است و در جایگاه بهتری قرار میگیرد اما از مکبوک پرو و Dell’s XPS ۱۵ اینچی به ترتیب عقبتر است و این دو لپتاپ در جایگاه بهتری قرار دارند.
کنتراست داستانی مستقل از موارد ذکر شده در بالا دارد. نرخ کنتراست صفحه نمایش این لپتاپ در بیشترین حالت میزان درخشش، ۱۴۱۰:۱۰ میباشد. نتیجه این است که جزئیات عنوان شده از سرفیس بوک تقریباً نزدیک به بهترین کیفیت ثبت شده از یک صفحه نمایش OLED است؛ امکانی که در هیچ کدام از مدلهای سرفیس بوک ۲ وجود ندارد. تنها مدلی که در این زمینه از این لپتاپ بهتر است XPS15 شرکت Dell میباشد که البته باید به این موضوع هم اشاره کرد که تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند. اما پس از این دو مدل تنها مدل مکبوک پرو جای گرفته که به نسبت این مدل در جایگاه پایینتری قرار دارد. نمودار تمامی این موارد را میتوانید در بالا مشاهده کنید. سطح سیاهی تصویر و بخش های تاریک به خوبی در این صفحه نمایش نشان داده میشود؛ به خصوص در تصاویر و فیلمها که جزئیات خوبی قابل مشاهده است.
در عین حال معتقدیم که رنگهای صفحه نمایش سرفیس بوک ۲ طبیعی نیستند اما باید این را هم اضافه کنیم که نمیتوان گفت این رنگها جذابیتی ندارند. نسبت کنتراست بالا و ترکیب شدن رنگهای مات با یکدیگر منجر به ایجاد یک تصویر فوقالعاده و واضح میشود. تمامی موارد بالا زمانی مشخص میشوند که یک تصویر با کنتراست و رزولوشن بالا داشته باشیم؛ مانند ویدیو غروب خورشید و یا آتش بازی در شب.
مانند سایر لپتاپ های ۱۵ اینچی که صدا را با کیفیت خوبی پخش میکنند این لپتاپ هم کیفیت صدای خوبی دارد و صوت را با وضوح و کیفیت بالا اجرا مینماید. صدای استریو مشکلی با پخش کردن یک فایل صوتی برای یک اتاق متوسط ندارد. شما میتوانید میزان بلندی صدای دستگاه خود را تنظیم کنید اما این موضوعی است که سرفیس بوک ۲ در آن کمی مشکل دارد. زمانی که شما صفحه نمایش این لپتاپ را به عنوان تبلت در دست گرفتید، لرزشهایی را احساس خواهید کرد. میتوان دلیل آن را فرکانس های تولیدی توسط بلندگوی این لپتاپ عنوان کرد. برای حل این مشکل اگر میزان صدا و تنظیمات صوتی دستگاه را کم کنید، مشکل برطرف خواهد شد.
نظر شما کاربران تکفارس در رابطه با این لپتاپ و زمینه های عنوان شده چیست؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
نظرات