این استارت آپ جدید با قصد کاهش سطح هوش ربات های مکالمه ای (chatbots) قصد دارد تا توانایی گفتگو و گپ زدن با آن ها را طبیعی تر و لذت بخش تر کند.
ابر شرکت های بزرگ اطلاعاتی قصد دارند تا به منظور ساخت یک ربات مکالمه ای تمام و کمال و هوشمند، انرژی و تلاش های خود را با هم جمع کرده و یک اتحاد در این زمینه به وجود آورند. این دسته از ربات ها توانایی و قابلیت این را دارند که در ساده ترین کارها مانند پر کردن یک فرم کاری تا کارهای پیچیده تری همانند ایجاد یک شخصیت دیجیتالی انسان گونه به منظور بر قراری یک مکالمه ی فلسفی و عمیق، به شما کمک کنند. آن دسته ی خاص از ربات های مکالمه ای که از قابلیت صوتی نیز برخوردارند حتی گام را فراتر گذاشته، و در تقلید مکالمه ی انسانی، احساسات که در صوت بشر وجود دارد و استفاده ی به موقع از اصواتی مانند «آها»، «هووم»، «ها»، به طرز ترسناکی قابل باور ظاهر شوند.
در حال حاضر این ربات ها از آنچه که شما باور دارید، روزمره تر و عمومی تر هستند. در سال ۲۰۱۶، فیس بوک خبر از ساخت ربات پیامرسانی را داد که هم اکنون در کار های اقتصادی زیادی در سراسر جهان کابرد دارد. این کابرد ها می تواند در موارد ساده و روزمره ای مانند سفارش دادن یک گل و دریافت مداوم اخبار به روز در غالب مکالمه و یا دریافت برنامه های پروازی یک آژانس هواپیمایی متفاوت باشد. هم اکنون میلیون ها کاربر مصرف کننده ی چنین ربات هایی در حال پر کردن فرم پیشخرید به منظور دسترسی زود هنگام به یک ربات مکالمه ای احساسی هستند این ربات کار خود را در اپلیکیشینی به نام رپلیکا (Replika) انجام می دهد.
اما با همه ی این نکات مثبت نمی توان از کاستی های ربات ها چشم پوشی کرد و در صدر همه ی ربات های فعال، کاستی های ربات های مکالمه ای است که بیش از سایرین به چشم می خورد. یکی از مشکلات اصلی که باعث عصبانیت مصرف کنندگان شده است، مرتبط و منطبق نبودن انتظارات و توقعات کاربر با توانایی های برنامه ریزی شده برای ربات ها می باشد.
به عنوان مثال پروژه ی M، شرکت فیس بوک را در نظر بگیرید. منابع خبری اعتقاد دارند که این تلاش فراموش شده ی فیس بوک به منظور ساخت یک ربات مکالمه ای به معنای واقعی هوشنمد هیچ گاه نتوانست بیش تر از ۳۰ درصد مخاطبین خود را راضی کند و با این ضریب موفقیت در واقع یک شکست برای این شرکت تلقی می شد. بر اساس خبرگزاری Wired، در ۷۰ درصد باقی از مواقعی که کاربران از این ربات استفاده کردند، کارمندان انسانی مجبور شدند تا در کار ربات دخالت کرده تا درخواست کاربران به درستی انجام بپذیرد. همانطور که این واقعیت پذیرفته شده است، فیس بوک به پای این پروژه بودجه هنگفتی را فدا کرد ولی واقعیت امر با نتیجه ی خواسته شده، زمین تا آسمان فاصله داشت. این ربات طراحی شده قابلیت انجام هیچکدام از وظایف خواسته شده توسط کابران فیس بوک را نداشت.
البته باید به این حقیقت نیز اقرار کرد که ساخت و طراحی چنین هوش مصنوعی پیچیده ای در یک ربات مکالمه ای نیازمند منابع فراوانی می باشد. حتی پروژه ی Duplex که گوگل تامین کننده ی نیاز مالی آن بود، که از نظر برخی کابران پیشرفته ترین ربات مکالمه ای حال حاضر در سطح جهان است، نیز محدود به قابل استفاده بودن در ساعات تعیین شده ی اداری است و تنها قابلیت انجام وظایف ساده ای را دارد. می توان حدس زد که کابران استفاده کننده از این دسته سرویس ها انتظاراتی بیش از قابلیت های حال حاضر آن ها دارند. و این انتظارات و توقعات است که مسیر را برای پیشرفت ربات ها هموار می کند.
صنعت فن آوری محور، تسلیم محدودیت های حال حاضر نخواهد شد. محققین تجاری، پیشبینی می کنند که تا سال ۲۰۲۵، صنعتی که حول ربات های مکالمه ای به وجود خواهد آمد از ارزشی بالغ بر یک میلیارد دلار برخوردار خواهد شد.
اما تفکر به این نکته هم بد نیست که شاید شرکت های بزرگ مسیر اشتباهی را برای پیشرفت برگزیده اند. شاید به جای اینکه نیاز باشد ربات های مکالمه ای پیچیده تری را طراحی کنیم، باید بر نیاز های واقعی کاربران تمرکز کرده و انرژی خود را بر روی مواردی بس سطحی تر و ساده تر بگذاریم.
Landbot، پروژه ی استارت آپی یک ساله ی یک شرکت فن آوری محور اسپانیایی، مسیر کاملا متفاوتی را برای پیشروی انتخاب کرده است. آن ها در حال ساخت یک ربات مکالمه ای به منظور انجام کارهای پیش و پا افتاده و ساده هستند و هیچ زحمتی به خود برای پیچیده کردن کار نمی دهند. این شرکت کوچک در گام اول استارت آپ خود توانست به بودجه ی دو میلیون دلاری دست پیدا کند. و این شرکت قصد دارد تا با استفاده از بودجه ی موجود، در گام اول ،دامنه ی فعالیتی اش را گسترده تر کرده و هزینه های نقل مکان بخش نوآوری شرکت را در بارسلونا تامین کند.
جیاکی پن (Jiaqi Pan)، موسس این شرکت، در مصاحبه ای با TechCrunch می گوید:
ما کار خود را برای ساخت یک ربات مکالمه ای با تمرکز بر فن آوری هوش مصنوعی، آغاز کردیم ولی پس از مدتی دریافتیم که بین نیاز کاربران و واقعیت موجود در این دسته از ربات ها فاصله ای بزرگ وجود دارد.
هیچ اهمیتی نداشت که ربات ما به چه میزان پیشرفته بود، زیراکه نحوه ی مصرف کاربران از سرویس ما با آنچه که شرکت پیشبینی کرده بود، تفاوت داشت، به عنوان مثال یکی از پیچیده ترین چیز هایی که کاربران از ربات ما در خواست می کردند، بیان واژه «می خواهم با یک انسان صحبت کنم» به ۲۰ روش مختلف و متفاوت بود که در نوع خودش کاری پیش و پا افتاده تلقی می شد.
Landbot به جای اینکه یک فن آوری پیشرفته بر پایه ی پیشبینی و بررسی درخواست های کابر داشته باشد، انرژی خود را بر روی آن گذاشته است تا یک رابط کابری ساده طراحی کند که این اجازه را به فعالیت های مختلف داده تا بین درخواست کاربر و اعمال انجام شده و یا بین پرسش های کاربر و پاسخ های ربات، ارتباط برقرار کند. و TechCrunch اعلام می کند، نتایج به دست آمده از این روش به شدت مثبت بوده اند، شرکت شاهد رشد چشم گیر سود حاصل از مصرف ربات مکالمه ایشان بوده و همچنین این ابزار تولید شده، در هزاران مورد در سطح ۵۰ کشور مختلف به کار گرفته شده است.
جهان در حال حاضر وابسته به هوش مصنوعی است و صعنت در حال رشد ساخت ربات های مکالمه نیز از این مسئله مبرا نیست. مقدار این وابستگی به حدی است که در واقع، جهت گیری اخیر برخی شرکت ها در ساخت هوش مصنوعی باعث دور شدن کابران از این حوزه و ایجاد سرخوردگی، زدگی و خشم در آن ها شده است. و این وابستگی در حال حاضر شاید بیشتر از اینکه مفید واقع شود، آسیب رسان باشد. قضیه بسیار ساده است، مردم وقتی خوشحال خواهند بود که به نتیجه ی دلخواه خود دست پیدا کنند و افزودن پیچیدگی بی مورد و دادن قول های بلند بالا به منظور ساخت یک «هوش مصنوعی واقعی»، آن ها را از دستیابی به خواسته هایشان باز می دارد و موجب آزرده دلی کاربران می شود.
در نهایت به طور خلاصه می توان به این نتیجه رسید که گاهی اوقات منفعت در ساده سازی و کاهش پیچیدگی مسئله است که Landbot و جامعه ی مصرف کننده ی آن سندی بر صحت این واقعیت هستند.
نظرات