دانشمندان شرکت DeepMind به دنبال یافتن روشی برای ارزیابی مقدار IQ، هوش مصنوعیهای ساخته شده به دست بشر هستند و به نتایج جالبی دست پیدا کردهاند.
هوش عمومی
در حال حاضر که این مقاله را میخوانید هوش مصنوعی به سطحی از پیشرفتگی رسیده است که توانایی انجام مسئولیتهای تعیین شده برای آن را دارد اما در مورد مسئولیتهای تعیین نشده چطور؟ آیا هوش مصنوعی قابلیت تفکر به طور عادی همانند یک انسان و دیگر موجودات هوشمند را داراست ؟ نوعی هوشمندی که نیاز به تزریق داده نداشته باشد و بتواند نسبت به محیط پیرامون واکنش نشان داده و نسبت به مسئولیتها و وظایف تعیین نشده آمادگی داشته باشد.
یکی از نکات کلیدی که در «هوش عمومی» نهفته شده است، توانایی «استدلال چکیده» (abstract reasoning) است نوعی توانایی که انسان به وسیلهی آن میتواند به فراتر از زمان و مکان حاضرش فکر کند تا به این وسیله بسیاری از الگوهای منحصر به فرد و تعاملات متفاوت را تشخیص و آنها را در یک ارزیابی پیچیده به هم مربوط کند.
در روز چهارشنبهی هفتهی گذشته، محققان شرکت DeepMind که یکی از زیر مجموعههای غول اطلاعاتی، گوگل، هستند، به نتایج جالبی دست پیدا کردند. این شرکت در حوزهی هوش مصنوعی فعالیت میکند و محققینش در طی مقالهای به تلاششان در اندازهگیری قابلیت استدلال چکیده هوش مصنوعیهای متفاوت اشاره میکنند و به این منظور آنها از تستهایی مشابه با تستهایی که ما برای اندازهگیری استدلال چکیدهی خود استفاده میکنیم، بهره بردهاند.
IQ انسانی
در مورد انسانها، ما برای اندازه گیری سطح استدلال چکیدهی خود، به سادگی از تستهای تصویری IQ استفاده میکنیم. این تستها را به احتمال زیاد شما هم امتحان کرده و یا حداقل به چشمتان خورده است، یکی از مشهورترین تستها در این زمینه، تست ماتریسهای تصاعدی ریون (Raven) نام دارد، در طی این تست، شما با تعدادی ردیف از تصاویر و یک ردیف انتهایی که تصویری در آن موجود نیست مواجه میشوید و تست دهنده موظف است تا با بهره گیری از الگویی که در تصاویر ارئه شده است، تصویر مناسب را برای ردیف آخر انتخاب کند.
این نوع از تستها به طور دقیق به فرد تست دهنده توضیح نمی دهند که چگونه باید تست را حل کند، ممکن است که روند تکاملی تصاویر به دلیل تعداد مواردی باشد که در هر گام به تصویر اضافه یا کم میشوند و یا ممکن است این روند ربطی به رنگ یا محل قرار گیری هر شکل موجود در تصاویر داشته باشد. و حل این مسئلهها تنها با استفاده از استدلال چکیدهی هر شخص است که توانایی وی را در تشخیص الگوی به نمایش در آمده نشان میدهد.
به منظور اجرای این آزمایش بر روی هوش مصنوعیهای شرکت داده شده در این پژوهش، محققین شرکت DeepMind سعی به تولید یک برنامه کردند که توانایی ساخت تصادفی، مسئلههای ماتریسی منحصر به فرد را داشت باشد. و آن گاه، آنها شروع به ارائه دادن این تمرینها به هوش مصنوعیهای مختلف کردند و از آنها جواب مسئلهها را خواستند.
نهایتا، آنها هوش مصنوعیها را مورد آزمایش قرار دادند. در برخی از موارد، محققین از استدلال چکیدهای در مسائل استفاده کردند که نحوهی حل کردنشان را دقیقا به هوش مصنوعی یاد داده بودند، که از میان آنها میتوان به تمرین دادن هوش مصنوعی در تشخیص و حل مسائلی که در آن تعداد شکلها در هر تصویر نشان دهندهی الگو بود، اشاره کرد. در موارد دیگر، آنها از مسائلی بهره گرفتند که هوش مصنوعی به منظور حلشان، باید از استدلال چکیدهی کاملا متفاوتی نسبت به موارد که در آموزشها قرار داشت استفاده میکردند. برای مثال، آنها ممکن بود که یک هوش مصنوعی را با تعداد شکلهای موجود در تصاویر یک الگو تمرین داده باشند، ولی در تستها الگو را به نحوهای ارائه داده باشند که به منظور حل آن باید به مکان قرار گیری اشکال در تصاویر توجه کرد.
شاید دفعه بعد شانس یار ما باشد…
نتایج به دست آمده از این آزمایشها آنطور که مورد نظر بود، دلچسب از آب در نیامد. هنگامی که تمرینات داده شده و آزمونهای گرفته شده از یک نوع استدلال چکیده بهره میبردند، توانایی هوش مصوعی در تشخیص پاسخ درست در حدود ۷۵ درصد مواقع بود که این حدود به نظر «خوب» میآید، ولی در مواردی که استلال چکیدهی سوالها با آزمونهای تمرینی متفاوت بود، با وجود اینکه در مواقعی پاسخ داده شده به پاسخ نهایی بسیار نزدیک بود، اما هوش مصنوعی در ارائهی پاسخ درست به طور کامل مایوس کننده ظاهر شد.( از بین این موارد میتوان به آزمونهای آموزشی که از اشکال تیره رنگ استفاده میکردند در مقابل آزمون نهایی که از اشکال با رنگ روشن بهره میبردند، اشاره کرد.)
نهایتا، نتیجهی مقالهی این محققین این حقیقت را آشکار کرد که در حال حاضر حتی پیچیدهترین هوش مصنوعیهای ساخته شده به دست بشر توانایی حل مسائلی را ندارد که هنوز نحوهی حل آن را آموزش ندیده است. و این به آن معنا است که ما همچنان راه بسیار دور و درازی را برای دستیابی به یک هوش مصنوعی که توانایی تفکر به شکل عمومی (انسانوار) را داشته باشد باید طی کنیم. ولی نیمهی پر لیوان این حقیقت را نشان میدهد که حداقل در حال حاضر ما قادر به اندازهگیری و بررسی میزان پیشرفت خود در این زمینه هستیم. نظر شما چیست؟ آیا هوش مصنوعی که توانایی حل مسائل را با استفاده از استدلال چکیدهی مستقل داشته باشد ایده جالبی برای یک آیندهی آتوپیا گونه است یا اینکه این موارد ما را بیشتر به یک آخرالزمان رباتیک پیش میبرد؟
نظرات