خلاصه خبر
نیل دی گراسه تایسون، متخصص فیزیک نجومی، فردی شکاک است زیرا زمانی که از او در مورد اتفاقات سالهای آتی کره زمین و برنامههای بشریت سؤال شد، پاسخ داد، انسانها باید همچنان به دانش خود بیفزایند.
نانوباتهایی وجود دارند که میتوانند وارد بدنمان شده و از اتفاقات درونی آن، اطلاعات جمعآوری کنند. رباتهای هوشمندی هستند که در کنار پزشکان کار کرده و جراحیهای پیچیدهای انجام میدهند. همچنین، رباتهای فضانوردی در حال انجام مأموریت هستند که در سطح مارس حرکت کرده و از آنسوی کره زمین برای ما اطلاعات ارسال میکنند.
با تمام این توصیفات و پیشرفت تکنولوژی، به نظر خودمان، ما در آینده زندگی میکنیم ولی اگر از نیل دی گراسه تایسون سؤال کنیم، او پاسخ خواهد داد که ما همچون کودکانی در برابر منابع سرشار علم هستیم.
در گردهمایی دولتها در سال ۲۰۱۸ که در شهر دبی کشور امارات برگزار شد، تایسون سخنرانی ارائه کرد که موضوع آن، چگونگی کنترل مارس توسط انسانها بود.
هرچند ممکن است موضوع جالبی نباشد و حتی بسیاری از حضار نیز از این سخنرانی آزرده خاطر شدند، ولی به هر حال تایسون در زمان ارائه خود سعی کرد تا بگوید انسانها چقدر جاهل هستند.
به نظر تایسون، انسانها هنوز مسیر زیادی برای پیمودن در راه علم دارند که در ادامه آنها را بررسی خواهیم کرد:
سیاهچالهها
با وجود سیاهچالهها، بخشی از دنیا هنوز برای ما گمشده است. این موضوع آنقدر مهم است که دانشمندان معتقدند تنها ۵ درصد دنیا از مواد معمولی مانند پاترونها، نوترونها، الکترونها، مواد سازنده بدن و سیاره و تمام عناصر قابل مشاهده تشکیل شده است و در مورد ۹۵ درصد دیگر، هیچ اطلاعاتی وجود ندارد.
تایسون میگوید: موضوع سیاهچالهها، چالشبرانگیزترین و جدیترین سؤالی است که متخصصان فیزیک نجومی با آن روبهرو هستند.
او در ادامه سخنرانی خود، از ته دل آهی کشید و گفت: سیاهچالهها حدود ۸۰ سال است که با ما هستند و دیگر وقت آن رسیده که در مورد آنها به نتیجهای برسیم در حالی که حتی به نتیجهگیری نیز نزدیک نیستیم.
مشکل ما این است که سیاهچالهها با تشعشعات الکترومغناطیس در ارتباط نیستند و ما میتوانیم فقط از طریق نیروی جاذبه این پدیده را بررسی کنیم در حالی که قدرت نیروی جاذبه در منظومه شمسی و در سیارات مختلف متفاوت است.
اگرچه مشاهداتی مانند SNOLAB و ADMX برای کشف حقیقت سیاهچالهها در حال انجام است، ولی به نظر نمیرسد به این زودیها به نتیجه خاصی دست یابیم.
انرژی سیاه
انرژی سیاه، یکی از جذابترین کشفیات دانشمندان تا به امروز بوده و دلیل آن هم این است که امکان دارد به سرنوشت این دنیا مربوط شود.
تایسون توضیح میدهد: فشاری در جو کره زمین وجود دارد که سرعت کره زمین را افزایش میدهد. هرچند این توضیح من ممکن است گیجکننده باشد، ولی بهتر از این نمیتوان این موضوع را بیان کرد.
اگر نمیدانستید، بدانید که فضای میان هر دو شیء مانند کره زمین و خورشید، فاصله میان چشمان شما و صفحه نمایش کامپیوتر، فضای بین سیارات و . . . هر لحظه در حال افزایش است ولی به خاطر کوچک بودن این تغییر، آنچنان که باید و شاید، به چشم نمیآید.
پس به خاطر ناچیز بودن این تغییر، حتی ممکن است آن را باور نکنیم ولی واقعیت این است که وجود داشته و تأثیر بسیار مهمی نیز بر زندگی دارد.
حالا در بحث هوا و فضا، این موضوع مطرح شده و کسی در مورد آن اطلاعات زیادی ندارد و همانطور که گفتیم افراد زیادی آن را باور ندارند زیرا فضا آنقدر وسیع است که فضاهایی با فاصله میلیاردها سال نوری در حال افزایش است و این نیرو باعث میشود که سیارات با سرعت قابلتوجهی در حال دور شدن از ما باشند.
اگر این اتفاق ادامهدار باشد، از فضا چیزی باقی نخواهد ماند مگر قطعهای سرد و بیانتها و اگر این رخداد برعکس انجام شود، دنیا سقوط کرده و خرد خواهد شد.
متأسفانه به خاطر اینکه درباره انرژی سیاه اطلاعاتی نداریم، نمیدانیم کدام یک از اتفاقات بالا رخ خواهد داد.
موجودیت خود به خودی
در مورد چگونگی شکلگیری حیات در کره زمین اطلاعاتی داریم و میدانیم که حدود ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون سال پیش، حیات در این کره خاکی آغاز شد.
در آن زمان، موجودات تک سلولی بودند که میلیاردها سال، ساکن اصلی زمین محسوب میشدند.
کمی بیش از ۶۰۰ میلیون سال پیش، نخستین چندسلولیها به وجود آمدند و در زمین زندگی کردند.
پس از مدتی، انفجار کامبرین (Cambrian) رخ داد و فسیلها پدید آمدند.
تنها حدود ۵۰۰ میلیون سال پیش، ابتدا گیاهان، سپس حیوانات و در نهایت انسانها پای به این کره خاکی نهادند.
تایسون با ارائه این توضیحات خواست بگوید که ما در مورد آغاز این فرآیند، اطلاعاتی نداریم.
او ادعا میکند: ما هنوز نمیدانیم مولکولهای طبیعی چگونه به مولکولهای خود جایگزین تبدیل میشوند. این مسئله بسیار نگرانکننده است زیرا چنین قضیهای، دقیقاً داستان آغاز موجودات میباشد.
این فرآیند که “موجودیت خود به خودی” نامیده میشود، در مورد چگونگی تشکیل حیات از مواد بیجان بحث میکند.
اگرچه در مورد این فرآیند نیز تئوریهای زیادی ارائه شده است، ولی باز هم برداشت و مدارک جامعی از آن نداریم.
با یادآوری این سه نکته، ما پی میبریم که هنوز در مورد بسیاری از مفاهیم پایه اطلاعاتی نداریم و نمیدانیم که چه زمانی به آگاهی خواهیم رسید. تایسون البته در این موارد سعی کرد پیشبینی نکند.
او میگوید: تنها چیزی که من میدانم این است که انسانها دانش و اطلاعات ناقصی دارند. ضمن اینکه من در زمینه پیشبینی کردن مهارت کافی ندارم زیرا به آیندهنگریهای دیگران که نگاه میکنم، میبینم، اصلاً درست نبودهاند. بنابراین تنها میتوانم بگویم که دوست دارم چه چیزی رخ دهد و این مطلب با آن چیزی که میدانم رخ خواهد داد، کاملاً متفاوت است.
نظرات