طوفانها، زلزلهها، آتشسوزیها و . . . ، حوادث طبیعی هستند که قسمتهای زیادی از خاک آمریکا و مکزیک را در سال ۲۰۱۷ تحت تأثیر خود قرار دادند.
این اتفاقات، بطورکلی هزاران را نفر را به کام مرگ فرستاد و منجر به قطع شدن برق و دیگر حاملهای انرژی در برخی از اوقات شد.
اگرچه تابحال شدیدترین زلزله و یا مخربترین آتشسوزی در آمریکا اتفاق افتاده است، ولی دانشمندان بر این باورند که به خاطر تغییرات آب و هوایی، مطمئناً حوادث شدیدتری در آینده رخ خواهد داد.
البته شیوه برخورد انسانها نیز با این حوادث بسیار مهم است.
پس از هر حادثه، شهر آسیبدیده باید مورد مرمت قرار گیرد زیرا باید نسلهای آتی نیز در آن زندگی کنند ولی تکنولوژی که ما برای در امان ماندن از این اتفاقات بهره میگیریم، تغییر کرده است و باعث شده تا بتوان جان انسانهای بیشتری را در شرایط سخت نجات داد.
اما سؤالی که اینجا پیش میآید این است که اگر تکنولوژی نیز نتواند در مواقع سخت و بحرانی به کمک انسان بیاید چه باید کرد؟
هنگام رخ دادن حوادث طبیعی، برای کمک به چه کسی زنگ بزنیم؟
در شرایط ایدهآل و در کشور آمریکا و در زمان رخ دادن حوادث طبیعی، سه سازمان وارد عمل میشوند: سازمان ملی واکنش سریع، سازمان فدرال که به همه بخشهای عمومی و خصوصی وظیفه امدادرسانی دارد و سازمانهای غیردولتی و بخش خصوصی.
برای آغاز امدادرسانی، آژانسهای داوطلب در مناطق محلی اقدامات اولیه و ضروری را انجام میدهند. این آژانسها عبارتند از نیروهای پلیس، آتشنشانان، اورژانس و نیروهای هلالاحمر.
اگر این سازمانها توانایی امدادرسانی به شکل مطلوب را نداشتند، از دولت مرکزی ایالت درخواست میشود تا وارد گود شود.
طبیعتاً اگر دولت مرکزی یک ایالت نیز نتواند از پس مشکلات بر بیاید، از ایالات نزدیک درخواست کمک میشود.
در مرحله بعدی و در صورت ناتوانی ایالات مختلف، دولت فدرال کمک میکند.
آژانس مدیریت اورژانس فدرال، درخواستها را بررسی میکند و با سنجیدن شرایط به درخواست ایالات، پاسخ میدهد.
البته اگر رئیسجمهور نیز شرایط را بحران ملی معرفی کند، آژانس مدیریت اورژانس فدرال باید برای کمک، اقدامات لازم را انجام دهد.
همچنین، آژانس مدیریت اورژانس فدرال میتواند از سازمان اسکان و خدمات انسانی، سازمانهای انرژی و مهندسان ارتش نیز کمک گیرد.
در مورد طوفان کاترینا، که یکی از حوادثی بود که در آن به خوبی امدادرسانی نشد، کارشناسان معتقد بودند در صورتی که دولت فدرال زودتر وارد عمل میشد، میزان تلفات بسیار کاهش پیدا میکرد.
البته پس از طوفان کاترینا، دولت و آژانس مدیریت اورژانس فدرال، نسبت به امدادرسانی عملکرد بسیار بهتر و سریعتری از خود نشان دادهاند.
حالا آژانس مدیریت اورژانس فدرال میتواند منطقه بعدی که در آن حادثهای رخ خواهد داد را شناسایی کرده و پیش از اتفاق، پیشبینیهای لازم را به عمل آورد.
به علاوه، رسانهها نیز میتوانند میزان خسارات را مشاهده کرده و سوء مدیریت احتمالی را گزارش کنند.
اما برخی چیزها نیز تغییری نکردهاند. برای مثال، پس از هر اتفاقی، نخستین دستگاهی که از آن انتظار میرود امدادرسانی کند، دولت است زیرا در بعضی کشورها، هنوز سازمان مسئولی برای کمک وجود ندارد. به علاوه، شرایط اقتصادی و اجتماعی نیز باعث میشود مدیریت در برخی از مناطق ممکن نشود.
آقای گریگوری هوگان، عضو مؤسسه آزمایشگاه تکنولوژی ایالت ماساچوست می گوید:(( اگر بخواهیم از دریچه تاریخ به این وقایع نگاهی بیندازیم، باید بگوییم کار دولتها برای انتخاب و فراهم کردن تکنولوژی مناسب جهت مقابله با وقایع طبیعی همیشه سخت بوده است زیرا مردم علاقهای به پرداخت هزینه برای اتفاقی که هنوز رخ نداده، ندارند)).
حادثهای به نام پورتوریکو
در ماه اکتبر سال ۲۰۱۷، یک ماه پس از طوفان ماریا که پورتوریکو را درنوردید، بیش از نیمی از جزیره برق نداشت و هزاران نفر نیز به اینترنت دسترسی نداشتند که به همین دلیل، ساکنان این منطقه نمیتوانستند کارهای لازم پس از یک حادثه مانند درخواست کمک برای بازسازی خانه و محل کار، آگاهی از احوال عزیزان، سرگرم شدن با مشاهده تلویزیون و . . . را انجام دهند.
در همین ماه بود که Alphabet (شرکت وابسته به گوگل)، با همکاری ارائهدهندگان خدمات تلفنهمراه مانند AT&T و T-Mobile اینترنت را در پورتوریکو وصل کردند.
این پروژه باعث شد بیش از ۱۰۰ هزار نفر آنلاین شوند و کارهای گفته شده را انجام دهند.
مسئول این پروژه، آقای آلاستایر وستگارث در پست وبلاگ خود نوشت:(( تابحال چنین پروژهای را با این سرعت انجام نداده بودیم. ما توانستیم ابتدا تأییدیههای لازم را از کمیته ارتباطات فدرال بگیریم و سپس در همان روز عملیات را آغاز نماییم)).
این یک موفقیت بزرگ برای این پروژه بود ولی برای اولین بار نبود که چنین اتفاقی رخ میدهد.
در سال ۲۰۱۵، گوگل توافقنامهای با دولت سریلانکا امضا کرد تا برای جزیرهنشینها اینترنت رایگان ارائه دهد. در سال ۲۰۱۵ این پروژه در اندونزی آزمایش شد و نتیجه بسیار خوبی هم در بر داشت.
اگر ساکنین پورتوریکو نیز پس از طوفان ماریا در شرایط نامناسبی حضور نداشتند، بعید بود این پروژه به این سرعت انجام شود.
شرکت Alphabet، تنها کمپانی نبود که به کمک ساکنین منطقه اشاره شده آمد. بلکه شرکت خودروسازی تسلا نیز پنلهای خورشیدی و باتری زیادی را برای برپایی بیمارستان کودکان اهدا کرد. این را هم بگوییم که پس از برگشت انرژی به پورتوریکو، احتمالاً زیرساختها در همان منطقه به طور دائمی بمانند.
همانطور که گفتیم، این پروژه در آزمایشهایی از قبل تأیید شده بودند ولی اگر در پورتوریکو با شکست مواجه میشدند، مقصر چه کسی بود؟ دولت یا آژانسی که مجوز استفاده از آن را داد؟
پس از طوفان ماریا، آقای روزلو، کمک زیادی از دولت فدرال دریافت نمیکرد تا کمبود غذا و آب را جبران کند و یا برق را به جزیره برگرداند.
در واقع این پروژه عرصه را برای بخشهای خصوصی باز کرد تا خود را به اثبات برسانند ولی شرکتهای خصوصی نمیتوانند به سرعت در همه جا حضور یابند، به علاوه، همیشه نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
ما نمیتوانیم ادعا کنیم که تسلا میتواند منابع مالی لازم را فراهم کند و شرایط را بهبود بخشد.
همچنین، بدون قانون مطمئن، تضمینی وجود ندارد که شرکتهای خصوصی حتماً به طور مناسب به افراد کمکرسانی را انجام میدهند.
بر اساس تحقیقات انجام شده، هیچ نمونهای مبنی بر بدتر شدن وضع افراد پس از یک تکنولوژی شکستخورده وجود ندارد. البته نبود چنین نمونههایی میتواند دلایلی داشته باشند. مثلاً رسانهها این وقایع را گزارش نمیکنند و یا کمپانیها اقداماتی انجام میدهند تا آن شکستها فراموش شوند.
بهرحال، باید از موفقیت شرکتهای خصوصی در هنگام حوادث طبیعی راضی بود ولی این شرکتها بدون مجوز دولت نمیتوانستند کاری انجام دهند.
مسئله خودمختاری
برخی اوقات، کمکهای پس از حوادث طبیعی، تنها از جانب شرکتها نیستند بلکه شهروندان نیز به صورت مستقل در کار کارشناسان دخالت میکنند. چنین کارهایی میتوانند نوع دیگری از کمکها باشند که در آنها هر کس به نوبه خود کاری انجام میدهد.
آتشسوزی کالیفرنیا در سال ۲۰۱۷ یکی از بدترین اتفاقات بود که می توانست رخ دهد.
تنها در ماه اکتبر، خسارات به ۹ میلیارد دلار رسیده و ۲۴۵ هزار هکتار نیز از اراضی جنگلی سوخت.
سازمان آتشنشانی کالیفرنیا گزارش داد که آتشسوزی منطقه سانوما، بدترین آتشسوزی این ایالت در تاریخ بوده است.
برای کنترل آتش در حال گسترش، شهروندان با هواپیماهای بدون سرنشین به سمت منابع دود رفتند ولی همین مداخله باعث شد کار آتشنشانان با اختلال مواجه شود.
هواپیماهای آتشنشان، تنها تا چند صد متر پرواز میکنند و همین ارتفاع نیز برای هواپیماهای بدون سرنشین به ثبت رسیده است.
بر اساس گزارش سازمان آتشنشانی کالیفرنیا، چنین اقداماتی ممکن بود به تصادفات هوایی و کشته شده خلبانان آتشنشان و یا شهروندانی که در پایین حضور داشتند، منجر شود.
در چنین شرایطی، مقامات قضایی بر این باورند که نباید به افراد اجازه دخالت در مأموریتهای مشابه را بدهند.
رابین مارفی، استاد علوم کامپیوتری و مهندسی دانشگاه A&M تگزاس که با وسایل مشابه هواپیماهای بدون سرنشین و . . . آشنایی دارد، میگوید:(( که تابحال در ۲۷ مأموریت اینچنینی حضور داشته است از جمله طوفانهای کاترینا، فوکوشیما و هاروی)).
مارفی، رئیس مرکز تحقیقات رباتی نیز میباشد که این مرکز وظیفه تربیت رباتها برای کمک در مناطق حادثه دیده را بر عهده دارد.
برای امدادرسانی، کمکهای داوطلبانه، نقش بسیار مهمی ایفا میکنند ولی برخی اوقات ممکن است کار افراد زبده و ماهر مختل شود.
مارفی میگوید:(( اگر از کسی دعوتی به عمل نیامده است، حضور او در منطقه حادثه دیده غیرقانونی است مخصوصاً اینکه از وسایل امدادرسانی نیز استفاده شود زیرا این افراد ممکن است روند کمکرسانی را متوقف نمایند و به خاطر نداشتن تخصص، خسارت بیشتری نیز به وجود آورند. مثلاً اگر شخصی هواپیمای بدون سرنشین با خود بیاورد و تجربه خلبانی نداشته و یا وسیله او مشکل داشته باشد، میتواند جان یک عابر را گرفته و یا مسیر عبور هلیکوپتر امدادی را مسدود نماید. به علاوه، کار هواپیماهای امدادی نیز با اختلال مواجه میشود)).
او ادامه میدهد:(( من این اتفاقات را پس از سونامی سال ۲۰۱۱ ژاپن و هنگامی که به این کشور رفته بودم، تجربه کردهام. ما حدود ۲ هفته در راه ماندیم زیرا افراد زیادی به صورت داوطلبانه برای کمک آمده بودند)).
او تشریح میکند:(( من نمیخواهم نقش مردم را زیر سؤال ببرم بلکه هدفم آگاهیبخشی است. هنگام کار با وسایل هواپیمایی و زمان حوادث طبیعی، باید به دستورات نیروهای مسئول توجه کنیم)).
پس از طوفان هاروی در ماه آگوست سال ۲۰۱۷ که در ایالات تگزاس و لوئیزیانا رخ داد، هواپیماهای بدون سرنشین شخصی، کمک خوبی به نیروهای امدادی فدرال کردند.
هواپیماهای بدون سرنشین نیروهای فدرال، توانستند تعداد افرادی که از خانههای خود خارج نشدند، سطح آب رودخانهها، میزان سیلاب و خسارات را برای برنامهریزیهای آتی یادداشت کنند.
مارفی میگوید:(( در زمان رخ دادن یک حادثه طبیعی، استفاده کمتر از امکانات شخصی بسیار مهم است. همچنین باید در نظر داشت که برای نجات دادن افراد در اتفاقات طبیعی، امنیت حرف اول را میزند و باید تمام جوانب را در نظر گرفت)).
کمک افراد داوطلب
آقای مارک گراهام، استاد رشته اینترنت جغرافیایی دانشگاه آکسفورد میگوید:(( برای کاهش تلفات دخالتهای افراد در هنگام امدادرسانی، باید راهکارهای سختگیرانهتری اتخاذ شود. او بر این باور است که دولتها باید قوانین تازهای برای دخالت بخش خصوصی هنگام حوادث طبیعی وضع کنند. به عبارت دیگر، باید دامنه استفاده این بخشها کاهش یابد. به علاوه، بیشترین اقدامات باید توسط دولتها صورت گیرد. ما نیز نباید زندگی افراد را به کسانی واگذار کنیم که همیشه ممکن است حضور نداشته باشند)).
در واقع، تجارب گذشته نشان دادهاند که همکاری دولت و بخش خصوصی میتواند به نتایج قابلقبولی منجر شود تا اینکه شرکتها خودسرانه وارد گود شوند.
در سال ۱۹۹۸، کمپانی iRobot قراردادی امضا کرد تا دستگاهی تولید کند که مواد منفجره را غیرفعال کرده و فعالیتهای نظامی را تحت تأثیر مثبت خود قرار دهد. این قرارداد منجر شد تا آن وسیله کوچک، به وسیلهای ۲۴ کیلوگرمی تبدیل شده که شبیه یک تانک حرکت میکند. این وسیله که دارای یک دسته بلند است، باعث میشود تا وسایل مختلف از مکانهایی که دستیابی به آنها میسر نیست، آسان شود. همچنین، این دستگاه دو محرک در پایین و یک دوربین در بالا دارد تا راحتتر در زمین حرکت کند.
از این ربات پس از حمله تروریستی شهر نیویورک استفاده شد بدین وسیله که آن را در مکانهای ناامن برای انسانها قرار میدادند تا امنیت آنجا را برای حضور افراد بسنجد.
طی سالیان گذشته، این رباتها که Packbot نام دارند، مأموریتهای بیشتری انجام دادهاند. در سال ۲۰۰۲، در کشور افغانستان تروریستها تلههایی برای افراد کار گذاشتند که در سال ۲۰۱۱، شرکت iRobot از محصولات خود را بهمراه یک تیم آموزشدیده به این کشور ارسال کرد و باعث شد آن منطقه پاکسازی شود.
این رباتها بدون شک نقش مهمی در حفظ زندگی انسانها ایفا کردند و در سالیان اخیر نیز خود را به اثبات رساندهاند که توانستهاند بدون اینکه انسانها در منطقه خطرناکی دخالت نمایند، امنیت آنجا تأمین نمایند.
شاید اهمیت حضور بخش خصوصی برای کمک کردن در حوادث، به اندازه کمپانیهایی مانند تسلا و iRobot نباشد.
با این تعاریف میتوان گفت که شیوه مدیریت آمریکا پس از حوادث طبیعی، با وضعیت ایدهآل فاصله زیادی دارد.
اقدامات اورژانسی، نیازمند مراقبتهای بیشتری هستند زیرا در عصر فناوری، رسانههای اجتماعی میتوانند با سرعت بسیار بالایی، اخبار را به مکانهای مختلف دنیا مخابره کنند و واگذار کردن کارها به بخش خصوصی بدون نظارت دولت، میتواند قدم گذاشتن در مسیر اشتباه باشد.
بطورکلی، مدیریت حوادث طبیعی، نیازمند مسئولیتپذیری بیشتر از سوی دولتهاست.
البته باید از حضور بخش خصوصی همیشه استقبال کرد ولی بد نیست چارچوب وظایف آنها نیز مشخص شود.
نظرات