کتاب مردگان نامی نو است که به مجموعهای از متون مصری کهن اتلاق میگردد. این متون قرار بوده به مردگان نحوه مسیریابی در دنیای زیرین (دنیای پس از مرگ) را آموزش دهد و اهداف دیگری هم دنبال میکردهاند. رونوشتهایی از این متون برخی اوقات به همراه مردگان در مصر باستان دفن میشده است.
کتاب مردگان مجموعهای از متون مرتبط با مردگان را به نمایش میگذارد که به طور معمول روی طومارهای پاپیروس نگاشته شدهاند و در اعماق مخروبههای امپراطوری نو (دورهای از امپراطوری مصر در سالهای ۱۵۵۰ الی ۱۰۷۰ پیش از میلاد مسیح) دفن شدهاند. کتاب مردگان در دوران امپراطوری نو بسیار محبوب شد، اما از متون تابوتی (از آنجایی که این متون روی تابوت نوشته میشدند، این نام به آنها داده شده است) و متون هرمی (که روی دیوارههای هرمها نوشته شده بودند) مشتق شده بود.
متون تابوتی نیز در دوران امپراطوری میانه (حدوداً ۲۰۳۰ الی ۱۶۴۰ پیش از میلاد مسیح) محبوب بودند و در ضمن اولین متون هرمی نیز در پنجمین سلسه دوران امپراطوری کهن پدیدار شدند (۲۴۶۵ الی ۲۳۲۳ پیش از میلاد).
افسونهای کتاب مردگان
فوی اِسکالف، رئیس آرشیو تحقیاتی دانشگاه شیکاگو که دارای یک دکترا در رشته مصرشناسی نیز میباشد درباره این کتاب میگوید:
کتاب مردگان شامل فصول متعدد یا افسونها میباشد. مصریهای باستان از کلمه —— برای مشخص کردن هر تکیب استفاده میکردهاند. کلمه — اکثر اوقات به عنوان افسون یا سخن ترجمه میشود. این کلمه با هروگلیف دهان یک انسان نگاشته میشود، چرا که این عبارت مرتبط با سخن بوده است. کتاب استانداردی در هر مقبره پیدا نمیشده است، بلکه به جای آن هر رونوشت حاوی افسونهای متفاوتی بوده است. هیچ کتابی پیدا نشده است که همه افسونها را یکجا در خود جا داده باشد و هیچ کتاب مردگانی نیز با دیگری یکسان نیست.
مصریان باستان این متون را کتب روز جزا مینامیدند و این نام این باور مصریان را انعکاس میداد که این افسونها برای کمک کردن به مردگان هنگام وارد شدن به دنیای پسا مرگ به عنوان یک روح تجلیل یافته (یا آخ) ضروری هستند.
این متون، مصریان را برای زندگی پس از مرگ آماده میکرد و نیروی کافی برای احیای دوباره اعضای بدن فرد برای این سفر معنوی را داشتند. کتاب مردگان (همانطور که از نامش برمیآید)، با کمک افسونهایش به صاحب کتاب این قدرت را اعطا میکرد که در قلمروهای مختلف دنیای زیرین با موفقیت سفر کند.
برخی از افسونها نسبت به دیگر افسونها، در رونوشتهای بیشتری از کتاب مردگان پدیدار میشوند و وجود برخی نیز ضروری تلقی میشده است. یکی از این افسونهای ضروری، امروزه با نام افسون شماره ۱۷ شناخته میشود. این افسون که درباره اهمیت ربالنوع خورشید، رِ (را نیز خوانده میشود)، صحبت میکند که یکی از پر اهمیتترین خدایان مصری میباشد.
مصریان باستان باور داشتند که بدن مرده در دنیای پس از مرگ و در دنیای آخرت دوباره احیاء میشود و به هر فرد امکان گذر کردن از مکان پروردگاران، شیاطین، مکانهای مرموز و موانع احتمالی را میداده است. فصول مختلف کتاب مردگان برخی از چیزهایی که هر فرد ممکن است با آنها مواجه شود را توصیف کرده است؛ چیزهایی از جمله مراسم سنجیدن وزن قلب هر فرد که طی این مراسم، اعمال هر فرد در مقابل پر ماآت (خداوندگار عدل و برابر) سنجیده میشده است.
این افسونها معمولاً به همراه تصویرهایی بودهاند. تصاویر در مجموعه متون تدفینی دوران امپراطوری نو (که اکنون کتاب مردگان نامیده میشوند) اهمیت به شدت زیادی داشتهاند. بسیاری از صاحبان این کتابها احتمالاً توانایی خواندن هیروگلیفها را نداشتهاند، اما با این حال توانایی این را داشتهاند که تصاویر پیچیدهای که این هروگلیفها را به صورت خلاصه توصیف میکردهاند را متوجه شوند.
ماریسا اِستیونز، مصرشناس مرکز مطالعات دنیای ایران پورداوود در دانشگاه کالیفرنیا، در لس آنجلس، میگوید:
این افسونها عاری از هرگونه تفکیک جنسیتی بودهاند و افسونهایی که صرفاً برای زنان یا صرفاً برای مردان استفاده میشدهاند وجود نداشتهاند.
اهداف متعدد
تصویر پاپیروسی که در بالای این متن قرار گرفته، افسونهای ۱۰۰ و ۱۲۹ کتاب مردگان را به نمایش میکشد. در بخش بالایی متون و تصاویری برای افسون ۱۲۹ قرار گرفته است. در سمت چپ این تصویر نیز اوسیریس، ربالنوع مصری، گرزه به دست ایستاده و پشت او ستونی بزرگ قرار دارد. در مقابل این خدا نیز میزی پر از اهداییجات قرار دارد که مملو از غذا است و روی غذاها با نیلوفر آبی بزرگی پوشیده شده است.
در سمت راست آن نیز آبی قرار دارد که دو قایق در آن شناوراند. در قایق سمت چپ یک ققنوس قرار دراد و در قایق سمت راستی هم پنج خداوند ایستادهاند. بخش پایینی پاپیروس طلسم ۱۰۰ را نمایش میدهد. این بار، اوسریس درسمت راست به تصویر کشیده شده است و باز هم ستونی پشت وی قرار دارد. در روبهروی این خداوند نمادی برای شرق قرار دارد و سمت چپ وی نیز قایقی قرار دارد که توسط زنی (که در واقع فرد متوفی است) با یک پاروی بلند به جلو رانده میشود. پشت وی نیز خداوند خورشید و سپس ققنوس قرار دارند.
کتاب مردگان بیشتر از همه به خاطر اینکه راهنمایی برای متوفیان در دنیای آخرت میباشد شناخته میشود، اما به احتمال زیاد اهداف دیگری را هم دنبال میکرده است.
اسکالف در این باره میگوید:
اکثر اوقات از کتاب مردگان به عنوان راهنمایی برای دنیای آخرت یاد میشود؛ اما این کتاب چیزی فراتر از آن است. احتمالاً مهمترین عملکرد این کتاب آن است که تنها از طریق شواهد غیرمستقیم میتوان معنای آن را دریافت و این به تسکین ترس مردم از ناشناختههای مرگ کمک زیادی میکرده است. مصریان باستان ثروتمند نیز تنظیم میکردند که بدنشان مومیایی شود و تابوتهای ایشان با متون مذهبی تزئین شود تا شاید آنچه پس از مرگ بر سرشان میآمد را تا حدود زیادی کنترل کنند.
علاوه بر این، طلسمهای کتاب مردگان در زمانی که فردی زنده بوده است نیز قابل استفاده بودهاند. بسیاری از این طلسمها درباره دگرگونی و تجربه عروج هستند. در زندگی زمینی، یک ویژهگر تشریفات مذهبی میتوانسته از تشریفات مذهبی و جادوهای مختلف برای برقرار کردن تجربهای مذهبی استفاده کند. بساری از افسونها نیز حاوی راهنماییهایی برای نحوه استفاده از آنها بودهاند که نشان میدهد این افسونها توسط مردم زنده نیز استفاده میشدهاند.
بسیاری از این افسونها در زندگی پس از مرگ نیز استفاده میشدهاند.
اسکالف در این باره میگوید:
این افسونها به طرز وسیعی درباره بالا رفتن و رسیدن به سطحی که خدایان در آن زندگی میکردهاند میباشند؛ تنها پس از طی کردن این مرحله یک فرد میتوانسته جهان زیرین را همراه خود خدایان بپیماید.
رونوشتهای مخصوص تدفین
سمت چپ تصویر، اوسیریس دیده میشود که در آرامگاهی به صورت مومیایی شده ایستاده است. نام اوسیریس-سِکِر بیانگر ترکیبی از سِکر (خدای مرگ) و اوسیریس (خداوند تناسخ) است. پاپیروس آنی با تصویری از مقبره آنی پایان مییابد؛ ساختمانی سفید با سقفی هرمی که در کوهپایه کوه آمِنتا قرار گرفته است. در سراشیبی کوه نیز سر هاثور، الهه شهر مردگان پیدا است که به مردگان پس از ورود بهبه جهان زیرین خوشآمد میگوید. وی همچنین نگهبان زنان نیز پنداشته میشده است.
بسیاری از رونوشتهای کتاب مردگان که تا به الان کشف شدهاند، در مقبرهها دفن شده بودند و به احتمال زیاد خیلی هم خوانده نشده بودند. بسیاری از متون کتاب مردگان که امروز جان سالم به در بردهاند نیز احتمالاً پیش از دفن شدن با متوفی خیلی خوانده نشده بودند.
اسکالف در این باره میگوید:
بلندترین پاپیروس بیشتر از ۳۰ متر طول دارد و احتمالاً خواندن آن بسیار دشوار بوده است. این متون یافت شده رونوشتهایی بودهاند که اکثرا به قصد جاگذاری در قبر طراحی شده بودهاند.
علاوه بر این، افسونهای کتاب مردگان همیشه روی کاغذ نگاشته نمیشدند. به عنوان مثال برخی از این افسونها برخی اوقات روی بانداژی که برای مومیایی کردن فرد از آنها استفاده میشده نوششته میشدهاند. این افسونها حتی روی دیوار مقبرهها هم حک میشدند و حتی روی ماسک طلایی مرگ توتآنخامون هم حک شده بودند.
این فرضیه نیز وجود دارد که احتمالاً افرادی که بضاعت خرید رونوشتی از افسونها را نداشتهاند، از دیگران درخواست میکردند که این طلسمها را برایشان بخوانند. لارا وایس، موزهدار مجموعه مصر و نوبیا در موزه ملی عتیقهجات هلند در لایدِن میگوید:
اگر در قبرتان طوماری نداشتید، کشیشهای تسخیری یا اعضای خانوادهتان در حین تشییع جنازه شما یا هنگام سر زدن به شما پس از مرگتاناین افسونها را برایتان میخواندهاند.
آخرین رونوشتهای کتاب مردگان هم در اولین یا دومین قرن پس از میلاد نگاشته شدهاند.
نظرات