امپراطوری آزتک طی دوران پسا کلاسیک تاریخ آمریکای مرکزی و بین سالهای ۱۳۲۵ الی ۱۵۲۱ پس از میلاد مسیح شکوفا شد.
از امپراطوری آزتک به عنوان یکی از تمدنهای بزرگ قاره آمریکا یاد میشود و از اقدامات چشمگیری که در این دوران انجام شد میتوان به برنامه ریزی شهری شگفت انگیز، مهندسی، پیروزیهای نظامی و نوآوریهای هنری یگانه اشاره کرد. امپراطوری آزتکها همچنین آخرین تمدن بزرگ آمریکای مرکزی پیش از ورود اسپانیاییها به این منطقه در قرن شانزدهم بود.
سر منشاء و رشد امپراطوری آزتک
آزتکها، که با نام مکزیکا (به معنای مردم اهل دره مکزیک) نیز شناخته میشدند، به وسیله ترکیبی از ترس، فریبکاری سیاسی هوشمندانه و اتحادها و نیروی نظامی اداره میشدند. آزتکها جنگجوهای پرآوازه، مهندسان، سازندگان، بازرگانان و کشاورزان ماهری نیز بودند.
آنها آثار هنری پر رنگ و لعاب پیچیده و شهرهای وسیعی با اهرام سر به فلک کشیده و قناتها عظیمی به وجود آوردند و سیستم کشاوریشان هم به شدت پر بازده بود و از سیستم نگارشیای استفاده میکردند که از واژه نگار و نشانههای هجایی استفاده میکرد.
امروزه اما شاهد تاثیر شگرف آزتکها بر جامعه و فرهنگ مدرن مکزیک هستیم و گستره آن را میتوان در مواردی مانند سبک آشپزی، معماری، هنر، ادبیات و موارد بسیار دیگری در مکزیک امروز شاهد بود. بنا بر افسانهها، آزتکها از منطقهای به نام آزتلَن (که گفته میشود جایی در شمال مکزیک بوده باشد) به دره مکزیک کوچ کردند (کلمه آزتلَن نیز از زبان ناواتِلی آمده و به طور معمول به سرزمین سفیدها یا سرزمین حواصیل سفید ترجمه میشود).
این کوچکنندگان به احتمال زیاد شکارچی-گردآورندگانی اهل شمال غرب مکزیک بودند که به صورت اتحادی از قبایل چادرنشین سازماندهی شده بودند و با استناد به دانشنامه بریتانیکا، آنها شکارچیان ماهر و جنگجوهایی بودند که به طور آشکارا با ساکنین دره مکزیک خصومت داشتند.
طبق آنچه در حکایتهای آزتکی متعددی آمده است (که بر روی کتب خطی محلی مشهوری که بر روی کاغذ درخت نوشته شده و مانند آکوردئون تا شدهاند) آزتکها توسط خداوند ارشدشان، به سوی دره مکزیک هداشت شده بودند. بسیاری از بخشهای مختلف این دره در آن زمان مسکونی بود و شامل زمینهای زراعی خوب بود. از این رو آزتکها در جزیرهای در منتها الیه غربی دریاچه تکسوکو سکنی گزیدند.
آنها پایتختشان، تنوشتیتلان را در آنجا بنا کردند و در آنجا بود که عقابی را مشاهده کردند که بر روی یک کاکتوس نوپال نشسته و ماری در چنگال داشت (نمادی نیرومند که روی پرچم مکزیک امروزی نیز به تصویر کشیده شده).
زیمن شناسی مدرن اما تصویر متفاوتی از منشا آزتکها رسم میکند. مردمی که بعدتر به عنوان آزتکها شناخته شدند، در ابتدا به عنوان یکی از چندین گروه ناواتولی زبانی بودند که در دره مکزیک زندگی میکردند. در قرن دوازدهم پس از میلاد مسیح، بسیاری از این مردم شروع به سازماندهی کردن خودشان به صورت جوامع مستقل کردند.
شکل سیاسی پایه این گروهها، ساختاری دولتشهری داشت (ساختاری مشتمل بر یک شهر و نواحی اطراف آن که در یونان باستان بسیار رواج داشته است). مایکل اسمیت، پروفسور باستان شناس در دانشگاه ایالتی آریزونا (ASU) و سرپرست لابراتوار تحقیقاتی تیوتیوآکان این اطلاعات را به ما داده است.
در زبان ناواتل، دولتشهر به صورت آلتِهپِتِل خوانده میشود و ساختار آن بسیار شبیه به دولتشهرهای یونان باستان است؛ به عناون مثال دولتشهرهای دره مکزیک موجودیتهای سییاسی مستقلی با ارتشها، هویتهای بومی و ساختارهای سیاسی و مذهبی مختص به خود بودند. مانند آتن، دولتشهر تیوتیوآکان امپیراطوری آزتک نیز از گمنامی تام، طی برنامهای متشکل از اتحاد و سلطهگری نظامی، به صورت مرحلهای، به قدرتی با توان نظامی و سیاسی برجسته تبدیل شد.
در ابتدا، همانطور که در افسانهها نیز نقل شده است، آزتکها شروع به زراعت و ساختن پناهگاههای کوچکی کردند که به مرور توسعه یافتند. جنجگوهای درندهخو نیز با سایر مردم این منطقه میجنگیدند. در سایر مواقع نیز به عنوان سرابط مزدور در جنگهای متعددی که بین اهالی دره شکل میگرفت فعالیت میکردند.
چه با زور سرنیزه و چه با سیاستهای ماهرانه یا ترکیبی از هر دو)، آزتکها به مرور قبایل اطراف دولتشهرشان را تصرف کردند. این فرضیه نیز وجود دارد که ممکن است آزتکها از عوامل موثر و پایاندهنده سلطه تولتِکها (که پیش از خیزش آزتکها نیروی سیاسی و فرهنگی غالب بر دره مکزیک بودند) نیز بوده باشند.
در سال ۱۴۲۷، جنگ تِپانِک درگرفت؛ جنگی میان آزتکها و تِپانکهای شهر آزکاپوتزالکو. شعله این جنگ توسط جنگی داخلی میان دو تن از فرمانروایان تاپانِک برافروخته شد که پس از مرگ پادشاه تاپانک با نام تِزوزوموک، برای دستیابی به قدرت درگیر شدند. آزتکها با یکی از مدعیان پادشاهی به نام تایاهوها همراه شدند که مخالف به قدرت رسیدن پسر تِزوزوموک به نام ماکستِلا بود.
اما جنگ برای آزتکها به سختی پیش رفت؛ فرمانروای آزتکها که مردی به نام چیمالپوپوکا بود، در درگیری کشت هشد. اما پس از به قدرت رسیدن فرمانروای جدید آزتک، ایتکوآتل (که از سال ۱۴۲۸ تا ۱۴۴۰ بر این امپراطوری فرمانروایی کرد)، وی با همکاری با دولتشهرهای متعدد دیگر، به سمت آزکاپوتزالکو لشکر کشی کرد، ماکستلا را سرنگون کرد و شهر را تسخیر کرد.
در مدت زمان بسیار کمی پس از این واقعه و در سال ۱۴۲۸، ایتکوآتل با ایالات همسایه تکوکو و تلاکوپان که دوتا از دولتشهرهای قدرتمند منظقه بودند، اتحادی تشکیل داد. این اتحاد با نام اتحاد سهگانه شناخته شد و توسط بسیاری از دانشوران و باستانشناسان از آن به عنوان آغاز امپراطوری آزتک یاد میشود (سایر باستان شناسان معتقدند شروع امپراطوری به خیلی پیشتر و به اوایل سال ۱۳۲۵ باز میگردد که تاریخ پایهگذاری تنوشتیتلان نیز میباشد). در ابتدا هر سه شهر در آرامش بر دره حکمرانی کردند و آزتکها به ینگه نیرو نظامی و سیاسی منطقه تبدیل شدند.
پرفسور اسمیت میگوید:
آزتکها با سیاسی به نام کنترل غیرمستقیم اداره میشدند که شکلی از کنترل سیاسی و نقطه مقابل کنترل مستقیم است. در این شکل از حکمرانی به طور مستقیم در امور سیاسی، فرهنگی یا دینی گروه تحت سلطه درآمده دخالتی نمیشود. تا زمانی که استان یا منطقه مورد نظر نیز مالیات ضروریای که به آزتکها بدهکار بود را پرداخت میکرد، آزتکها با آنها کاری نداشتند.
در زمان امپراطوری موکتیزوما اول و از سالهای ۱۴۴۰ تا ۱۴۶۹، آزتکها مرزهای خود را از جنوب دره اوکساکا، به سمت غرب و در کنار اقیانوس آرا م و از شرق به خلیج مکزیک گسترش دادند. موکتِزوما همچنین نبردی موفیقت آمیز با مردم جنوب مکزیک را رهبری کرد. با توجه به افزوده شدن این مناطق جدید به امپراطوری و مبادلههای کالا، مالیاتها و اهداییجات دیگر به سوی شهر تنوشتیلتان سرازیر شدند.
این محصولات شامل صدفهایی از هر دو ساحل (اقیانوس آرام و خلیج مکزیک)، یشم سبز، پرهای طوطی و پوست گربهسانان که از جنگلهای استوایی آورده شده بودند، میشد. در میان این محصولات، سنگهای ارزشمند و فلزاتی مانند طلا و نقره از سرتاسر امپراطوری نیز وجود داشتند.
لارا فیلوی نادال، یکی از دست اندرکاران هنرهای آمریکای کهن در موزه هنر متروپولیشن در شهر نیویورک، میگوید: امپراطوری آزتک با گذر زمان، پله پله و پس از گسترش قلمرو به دست هر فرمانرواو، چه با تسخیر و چه با اتحاد، بزرگتر و بزرگتر شد. هدف این تصرفات نه تنها بازپسگیری قلمرو بود، بلکه همچنین به قصد دسترسی به مصالح و کالاهایی تز سرتاسر آمریکای مرکزی بودند.
آهویتزول، که سالهای ۱۴۸۶ تا ۱۵۰۲ بر این امپراطوری فرمان راند، نوهی پسری موکتِرومای اول بود و فرمانده نظامی بسیار موفقی بود. وی جاهمندانهترین سپاهی را گردآورد که هیچ یک از نیاکانش گرد نیاورده بودند و بخشهای عظیم جدید به امپراطوری افزود که شامل سرزمینهای جنوبی مرز مکزیک و گواتمالا میشد. وی نبردهای نظامی موفقیت آمیزی علیه تعداد زیادی از اهالی آمریکای مرکزی به انجام رساند. وی همچنین سازندهای بلندهمت بود که ساختمانها، معابد و کاخهای متعددی به پایتخت امپراطوری خود، تنوشتیتلان، افزود.
او معبد مایِر را نوسازی کرد و شبکهای گسترده از راههایی که امپراطوری را از ساحل شرقی به غربی و از شمال به جنوب متصل میکردند، به وجود آورد.
آیتزوتل همچنین برای ترویج مناسک قربانی کردن در میان آزتکها شهره میباشد. مراسم قربانی کردن انسان، برای مدتی طولانی با فرهنگ آزتک درآمیخته بود، اما آیتزوتل این مناسک را به بلندای غیرقابل تصوری رساند و اغلب اسیرهای جنگی را در معبد هویتزیلوپوشتلی قربانی میکرد. با استناد به بریتانیکا، آهویتزول حدود ۲۰ هزار اسیر را طی مراسم مختلف جشن و پایکوبی برای اتمام ساخت معابد جدید در تِنوشتیتلان در سال ۱۴۸۷، قربانی کرد.
آزتکها امپراطوری خود را به وسیله یک سیستم مالیاتی بزرگ پابرجا نگه داشتند. این سیستم هم صرفا به اهداییجات یا یک یا دو پرداخت متکی نبود و به گفته دکتر اسمیت، آزتکها سیستم مالیاتی پیچیدهای داشتند که قابل مقایسه با آنچه رومیها و یونانیها انجام میدادند بود. دانههای کاکائو و منسوجات پنبهای (که نسخه آمریکای مرکزی وجه رایج آن زمان بودند)، از جمله اشکالی از مالیات بودند که مردم آزتکی طبقه فرودست، به اربابان خودشان پرداخت میکردند. دانههای کاکائو برای تراکنشهای پولی خرد به کار گرفته میشد و از منسوجات پنبهای نیز برای تراکنشهای بزرگتر استفاده میشد.
آزتکها امپراطوری خود را پابرجا نگه داشتند و جوامع رقیب خود را با کمک ارتش آموزش دیده و بسیار تاثیرگذار خود، عقب راندند. تمامی پسران آزتکی از سن پایین در اردوگاههای نظامی مخصوص تمرین داده میشدند. آنهایی هم که آیندهدار به نظر میرسیدند، به ارتش وارد میشدند و در ابتدا سلاح و لوازم جنگجویان بزرگتر را حمل و برخی مواقع هم به عنوان نیروی نظامی وارد میدان میشدند.
اما برای درگیر شدن در نبردهای بزرگ و واقعی، این جنگجویان باید مدتی صبر میکردند تا کمی بزرگتر شوند تا بتوانند در نبردهای واقعی و تن به تن شرکت کنند. یکی از اهداف اصلی نظامی آزتکها، گرفتن اسرایی بود که بعدتر به قربانیان تبدیل میشدند.
در واقع جایگاه اجتماعی یک جنگجو و میزان موفقیت او، بر مبنای تعداد جنگجوهایی که میتوانست در هر نبرد اسیر کند سنجیده میشد. برخی از جنگهایی که با همسایگان انجام میشدند نیز صرفا به قصد اسیرگیری بودند. جنگجویی که ۲۰ اسیر میگرفت، اجازه ورود به واحدهای ویژه ارتش آزتک را پیدا میکرد، واحدهایی مانند واحد جگوار و عقاب.
تا اوایل قرن شانزدهم، امپراطوری آزتک در اوج قدرت خود به سر میبرد. سرزمین تحت سلطه آنها به خوبی سازماندهی شده بود و از یک تاسیسات اداری پیچیدهای بهره میبرد که شامل دولتمردان، سربازان و مسئولین حقوقی و مذهبی میشد. در راس این سلسله مراتب نیز حاکم قرار داشت که در زبان ناواتلی، به او تِلاتوانی گفته میشده است.
هر حاکم بر ۵ یا ۶ میلیون نفر حکمرانی میکرده که این افراد در محیطی به ابعادی بیش از ۲۰۷,۲۰۰ کیلومتر مربع گسترده شده بودند. این محیط وسیع شامل حدود ۴۰۰ الی ۵۰۰ دولتشهر میشد.
تِنوشتیتلان، پایتخت آزتکها
امروز، تنوشتیتلان زیر مکزیک مدرن مدفون شده است. هرچند تا حدود ۵۰۰ سال پیش، پایتخت آزتکها کلان شهری پویا و در حال ترقی با حدود ۴۰۰ هزار ساکن بودهاند که این رقم ان را از اکثر شهرهای اروپایی بزرگ آن زمان بزرگتر کرده است.
این شهر دارای خیابانهای صاف و یکدست و گذرگاههای پهن بوده است که شهر را به ساحل دریاچه متصل میکرده است. تِنوشتیتلان شهری با اهرام، معابد، کاخها، قناتهای مصنوعی مملو از آب تازه و باغهای متعدد بوده است.
حتی یک کانال آب بزرگ نیز در این شهر وجود داشته که آب را از کوهستانهای سیِرا مادره به شهر منتقل میکرده است. آزتکها ساکنین شهر را با استفاده از یک سیستم کشاورزی پیشرفته سیر میکردند که از باغهای شناور یا چینامپاسهایی تشکیل شده بودهاند که در واقع جزایری مصنوعی بودند که با لایههای متعددی از گل، چوب و نباتات پوشیده شده بودند و در نهایت یک جزیره کوچک را تشکیل داده بودند. این چینامپاسها بازدهی بسیاری بالایی داشتند و بسیار ماندگار بودند.
در مرکز شهر نیز منطقهای به نام محوطه مقدس وجود داشت که شامل معابد خدایان و یک سالن رقص تاریخی بود. مهمترین معبد این محوطه مقدس اما تمپلو مایِر، یا معبد بزرگ نام داشت. این هرم سر به فلک کشیده که آسمان شهر را تسخیر کرده بود، توسط دو مبعد دیگر احاطه شده بود.
یکی اهدایی به هویتزیلوپوشتلی و دیگری نیز اهدایی به خدای باران، تِلالوک. دو جفت راهپله موازی نیز وجود داشتند که هر یک با سرهای بزرگ مارهای تراشیده شده از سنگ آتشفشانی سیاه احاطه شده بودند و از همکف تا بالای هرم امتداد داشتند.
به گفته نادال، تمپلو مایر ۲۵۶ فیت (۷۸ متر) طول داشته و قاعده آن از شمال تا جنوب و از شرق به غرب ۸۳.۶ متر بوده است. ارتفاع آن نیز ۴۵ متر بوده؛ ارتفاعی که با هرم ماه که دومین بلندترین هرم آمریکای مرکزی است قابل قیاس است. این هرم نیز در شهر تئوتیوآکان و در شرق مکزیک امروزی قرار دارد. مصالح استفاده شده در ساخت تمپلو مایر شامل سنگهای آذرین، خاک، سنگ آهک، شن و چوب میباشند.
با اینکه تمپلو مایر در سال ۱۹۱۴ کشف شده است، اما تا سال ۱۹۷۸ به طور وسیعی حفاری نشده بود. در این زمان بود که ادواردو ماتوس موکتِزوما، باستان شناس مکزیکی، به همراه سایر همکاراناش به طور کامل این هرم را آشکار کردند؛ هرمهای که زیر تلی از خاک برای قرنهای متمادی از دیدها مصون مانده بود.
آنها دریافتند که با اینکه ساخت این معبد در سال ۱۳۲۵ شروع شده بوده است، اما طی قرنهای متمادی حداقل شش بار نوسازی شده است تا به حالت نهایی خود پیش از فرارسیدن کشورگشای اسپانیایی، هرنان کورتِس، در سال ۱۵۱۹ درآمده است.
دین آزتکها
آزتکها چندین خدای مختلف را میپرستیدند که هر یک از این خدایان قدرتها، اخلاقیات و نمادهای متفاوتی داشتند. بر اساس برخی تخمینها، حداقل ۲۰۰ خدا در معبدهای آزتکها وجود داشته است. چهار خدای بزرگ وجود داشتند و سایرین خدای خرد به حساب میآمدند. رئیس خدایان معبد آزتکها، هویتزیلوپوشتلی نام دارد، خدای جنگی که ترجمه نام او مرغ مگس خوار دست چپ یا مرغ مگس خوار جنوب میشود.
وی با خورشید و آتش مرتبط است و اغلب به عنوان جنجگویی پوشیده از پرهای رنگارانگ مرغهای مگس خوار ترسیم میشده است که در یک دست سپر و در دستی دیگر سپری به دست دارد. بخش پایینی صورت وی نیز معمولاً آبی است و بخش بالایی آن هم اغلب سیاه.
خدای آزتک دیگری که به همان اندازه اهمیت داشته است، کوئتزالکوتِل نام داشته که معنی نام او نیز مار پردار بوده است. او خدای نور، خِرَد و هنرها بوده است و با باد و سیاره ونوس مرتبط است. در فرهنگ آزتک، او هدایای متعددی به نسل بشر داده است که شامل کتب، تقویم و ذرت میشوند و در برخی از روایات نیز آمده است ک هوی با فعالیت قربانی کردن انسانها مخالف بوده است.
برخی از اولین اشاراتی که به کوئتزالکوتل شده است، از منطقه سابقاً لاتین نشین تئوتیوآکان میآید؛ جایی که موتیفهای مار پردار در هنر شهری به وفور دیده میشود. وی همچنین توسط مایای یوکاتان تحت نام کوکولکان نیز پرستیده میشده است.
تزکاتلیپوکا که به معنای تصویر رویاگونه است، خداوند آزتکی عدالت، زمین، پیشگویی، جادوگری و شب است. با اینکه وی به عنوان خدای نامرئی نیز ترسی میشود، اما در اغلب نقاشیهای آزتکی با رنگهای سیاه و سفید و خطوط زردی در سرتاسر صورتاش، پر حواصیل بر سرش، صدفهای دریایی بر مچها و مچ پایش و به همراه سپری رنگارنگ کشیده شده است.
وی همپنین آینهای از آبسیدن (سنگ آتشفشانی سیاه) حمل میکند که از آن برای پیشگویی آینده و خواندن افکار انسانها استفاده میکرده است. وی همچنین توسط سایر خدایان آمریکای مرکزی مانند تولتِکس و مایا پرستیده میشده است.
آزتکها همچنین خدای باران، تلالوک را میپرستیدند که نامش به معنای مردی که چیزها را شکوفا میکند بوده است. وی غالباً در هنر آمریکای مرکزی در حالی به تصویر کشیده شده است که یک ماسک بر صورت دارد و نیشهایش بیرون زده است، درست مانند یک جگوار. علاوه بر باران، تلالوک با کشاورزی، بروری و طوفانها نیز مرتبط است.
وی یکی از کهنترین خدایان آمریکای مرکزی است و نقوش وی قدمتی به اندازه فرهنگ اولمِک (از سال ۱۲۰۰ پیش از میلاد مسیح تا ۴۰۰ پیش از میلاد مسیح) دارند که امروزه در حوالی ایالات مکزیکی وِراکروز و تَباسکو قرار دارد.
سقوط امپراطوری آزتک
نادال میگوید:
در دوران موکتِزومای دوم، در اوایل قرن شانزدهم، امپراطوری آزتک در بزرگترین گستره جغرافیایی خود قرار داشت. امپراطوری به حداقل ۶۱ ایالات تقسیم شده بود و چیزی به اندازه بخش مرکزی مکزیک امروزی را در برگرفته بود. در سال ۱۵۱۹ اما کورتِس به امپراطوری آزتک یروش آورد. با تنها ۵۰۰ سرباز اسپانیایی، وی به وراکروز رسید و با تعداد زیادی از گروههای بومیای که ضد حکومت آزتکها بودند (به ویژه تلاکسکلانها که مردمی بودند با زبان ناواتلی، اهل تلاکسکالا که به شدت با حکومت آزتکها مخالف بودند و هرگز نیز از آزتکها شکست نخورده بودند) متحد شدند.
وقتی کورتس به تِنوشتیتلان رسید، وی رهبری هزاران جنگجو را بر عهده داشت که همگی قصد براندازی امپراطوری آزتک و غارت شهر را داشتند. آزتکها هرچند تحت حکومت فرمانروای جدیدشان، کوآتِموک، در ابتدا مقاومت جانانانهای از خود نشان دادند.
اما سپاه مقابل با سلاحهای آهنگی برتر و شمخالها، توپها و سواره نظامهای اسپانیانیاییشان و همچنین تلاکسکلانهای خطرناک، زیادی برای آزتکها قدرتمند بودند.در سال ۱۵۲۱، کورتس و متحدانش موفق به تسخیر شهر شدند. اما نیروی نظامی قوی طرف مقابل، تنها عاملی که منجر به سقوط آزتکها شد، نبود.
اسمیت در این باره میگوید:
بیماریهای اروپایی، مخصوصاً آبله، نقش بسیار مهمی در پیروزی کورتس بازی کرد. بدن مردم بومی هیچ مقاومتی در برابر این بیماری نداشت و این بیماری در سرتاسر منطقه ریشه دواند و هزاران نفر را کشت.
به گفته سوزان آلشون، تاریخدان و نویسنده کتاب طاعونی در زمین: همهگیریهای دنیای جدید در نگاهی جهانی، چیزی بین یک چهارم و نصف ساکنین دره مکزیک که شامل آزتکها و سایر مردم بومی میشدند، بر اثر این بیماری جان باختند.
امروزه هرچند درست یا به غلط، تصویر آزتکها در اذهان اکثریت اغلب به عنوان جنگجویانی خشن ثبت شده که در مراسم وحشتناک قربانی انسانها شرکت میکردهاند. اما در واقع آزتکها خیلی بیشتر از اینها بودهاند. اسمیت در این باره میگوید:
آنها احتمالاً پیچیدهترین تمدن آمریکای مرکزی را ساختهاند و در ساخت و مهندسی پروژههایی نقش داشتهاند که ترقی کردهاند و در برخی موارد حتی از موارد مشابهی که در اروپا به کار گرفته میشدهاند نیز فراتر رفتهاند. صنعتگران آزتکی تعدادی از ممتازترین آثار قاره آمریکا را به وجود آوردند و سنگتراشی، پرها و قطعات سرامیکی بهتآور آنها امروزه در سرتاسر موزههای دور دنیا به نمایش گذاشته میشوند.
سوالات متداول
امپراطوری آزتک چیست؟
- از امپراطوری آزتک به عنوان یکی از تمدنهای بزرگ قاره آمریکا یاد میشود و از اقدامات چشمگیری که در این دوران انجام شد میتوان به برنامه ریزی شهری شگفت انگیز، مهندسی، پیروزیهای نظامی و نوآوریهای هنری یگانه اشاره کرد.
آزتکها چه دینی داشتند؟
- آزتکها چندین خدای مختلف را میپرستیدند که هر یک از این خدایان قدرتها، اخلاقیات و نمادهای متفاوتی داشتند. بر اساس برخی تخمینها، حداقل ۲۰۰ خدا در معبدهای آزتکها وجود داشته است.
نظرات