نقشی که ادارات در زندگی ما بازی میکنند، توسط همهگیری ویروس کرونا مختل شده است. در میان کارمندان آمریکاییای که میتوانند از خانه کار کنند، اکثر مواقع از هر ده نفر شش نفر تصمیم به انجام این کار میگیرند. در برخی مواقع هم هر ده نفر این کار را انجام میدهند.
با استناد به تحقیقی جدید که توسط مرکز تحقیقاتی Pew انجام شده و نتایج آن در ماه فوریه منتشر شده است، از بین کسانی که تصمیم به دورکاری میگیرند، تنها ۴۲ درصد ویروس کرونا را به عنوان دلیل مهمی برای دورکاری خود ذکر میکنند و سه چهارم دیگر صرفاً میگویند که دورکاری را ترجیح میدهند.
آیا ادارات به روزهای آخر عمر خود نزدیک میشوند؟
پس در دورانی که برخی از خودشان میپرسند آیا اصلاً به ادارات نیاز داریم یا خیر، تصاویر آرشیوی عکاسی به نام استیون آلگرن از محلهای کارآمریکایی، یادآوری از گذشتهای نه چندان دور است.
این تصاویر که در طول یازده سال گرفته شدهاند، چشمهای از زندگی شرکتی را در دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی نشان میدهند. آلگرن از رویدادهای کسب و کاری مختلف برای عکاسی استفاده میکرد؛ از شرکتهای حقوقی و حسابداری گرفته، تا ادارات دولتی و بانکهای بازرگانی.
در زمانی که وی در این رویدادها و مکانها حضور داشت، از دفاتری با کامیپوترهای جعبهای (کامپیوترهای قدیمی)، دستگاههای فکس و هزارتویی از کابلهایی که تغییرات تکنولوژی اتفاق افتاده طی دو دهه اخیر را به بهترین شکل به تصویر میکشند. اما تصاویر این عکاس به طرز کنجکاوانهای با کارمندان صمیمی هستند؛ با کارمندانی که در حال خیره شدن به کاغذ بازیهای اداری هستند، با تلفن رومیزی خود در حال صحبتاند یا در حال شرکت کردن در جلسهای با سقفی پوشیده از لامپهای مهتابی فلورسنت هستند.
این عکاس در تماس تصویریای از خانهاش در مدیا، پنسیلوانیا، افزود:
من به آنها میگفتم هر کاری که به طور معمول مشوغل آن هستید را انجام دهید و من هم شما را تماشا میکنم و تعدادی عکس خواهم گرفت. بعد از این فقط مینشستم و نگاهشان میکردم.
هرچند آلگرن سوژههایش را درک میکرد. پیش از تبدیل شدن به یک عکاس حرفهای، به عنوان کارمند بانک مشغول به کار بود. در حقیقت، وی چیزی شبیه به خودش را در مرد جوانی که در کنار یک ماشین زیراکس ایستاده بود و دست در جیب، سخت مشغول تفکر بود، دیده بود.
وی در این باره میگوید:
این تصویر نزدیکترین چیز به یک پرتره شخصی است که تا به حال ساختهام، فکر کنم زمانی که در حال کار در بانک بودم دقیقاً این گونه به نظر میرسیدم. هنوز بعد از گذشت مدتی از زمانی که در بانک صرف کرده بودم دلخور بودم و احساس میکردم تمام کارم در آن جا وقت تلف کردن بود.
پس هنگامی که این پروژه عکاسی را شروع کردم، با خودم فکر کردم که این مردم در حال تلف کردن زندگیشان هستند، درست همانطور که من بودم. اما سپس شروع به همدلی با آنها کردم. شاید هم عاشق کارشان بودند. البته که تصاویری که توسط لنز دوربین آلگرن ثبت شدهاند و از دید امروزی به آنها نگریسته میشود، به وضوح خسته کننده هستند و به خوبی نمایش دهنده مرگ ادارات هستند.
دریاهای پیوسته دیوارهای سفید و کابینت فایلها جزو تنها چیزهایی هستند که به ندرت توسط ذرهای رنگ در یکنواختی آنها خدشهای وارد میشود، حالا این خدشه یا توسط کاراواتهای رنگی کارمندان ایجاد میشد، یا قابهای نقاشی و وسایل تزئینی اتاقکها.
اما این تصاویر برای بسیاری از مردم حس نوستالژی را تداعی خواهند کرد. علاوه بر این، در بین رنگ نخودی دیوارها، ترسیمی از موفقیت و کامیابی هم وجود دارد. آلگرن به عنوان نمونه تصویری از دو زن سختگیر را نشان داد که در یک بانک بازرگانی با جدیت زیر دو جین پرتره از مردان کارمند بانک نشسته بودند. به گفته آلگرن، در میان تزئینات داخلی اتاق کنفرانس، داستان موفقیت زنان در شبکه مردان آمریکای شرکتی وجود دارد.
وی در مورد این سری از تصاویرش گفت:
این تصاویر هرآنچه که شما، به عنوان بیننده، از آنها متوجه میشوید. چرا که شما خاطرات خود را به همراه آنچه راجع به این برهه خاص فکر میکردید پیوند میدهید و از این رو، درک و دریافت هر کس از این تصاویر احتمالاً متفاوت خواهد بود.
ادوارد هاپر و ساختار اداره آمریکایی
گذشته شرکتی آلگرن تنها منبع الهام او نبوده است. وی همچنین از نقاشی رنگ روغن ادوارد هاپر با نام اداره در شب تاثیر گرفته است. در این نقاشی، مردی کت و شلوار به تن، پشت میزش نشسته است و زنی جوان جنب کابینت فایلها در کنار او ایستاده است. این اثر که در سال ۱۹۴۰ کشیده شده است، بینندگان را به حدس زدن درباره رابطه احتمالی بین این دو دعوت میکند. در دهه ۸۰ میلادی، آلگرن که به شدت از کارش به عنوان کارمند بانک در مینا پولیس مینهسوتا خسته شده بود، به طور معمول سری به مرکز هنر Walker در نزدیکیاش میزد؛ جایی که این نقاشی قرار دارد.
وی در باره این اثر میگوید:
این اثر انگار به نوعی به من چنگ میانداخت و من هم برای دیدن آن بازمیگشتم. چیزی که من از آن درک و دریافت کردم، این بود که شما میتوانید یک روز کاملا عادی و بدون هیچ اتفاق خاصی داشته باشید و فکر کردن به چیزی بیش از اداره، سخت خواهد بود. شما میتوانید همین روز یکنواخت را چیزی چشمگیر تلقی کنید تا به نوعی بحران روایت را با آن پر کنید.
استفاده آلگرن از نورپردازی هاپرگونه (که در نور را بر سوژههای منفرد میافکند و با این کار سایههای برانگیزاننده هندسی خلق میکند) تماماً از پیش پرداخته و طراحی شده نبود؛ این عکاس هرگز ابزار نورپردازی خود را به همراه نبرده بود، پس از نور محیط و به عبارتی هر آنچه در ادارات موجود بود استفاده میکرد.
اما الهام گیری این عکاس از نقاش در خلوت بودن محیط و ابهام شاعرانه تصاویر واضح است. کارمندانی که معمولاً در تنهایی یا در حین تعامل با افراد نامشخص و صورتهای تار دیده میشوند. کتاب جدید آلگرن با نام The Office (دفتر)، بیش از ۶۰ تصویر را گرد هم آورده و کتابش را با تصویری از اثر آن نقاش آمریکایی (هاپر)آغاز میکند. وی در مقدمه این عنوان مینویسد:
من حین فکر کردن به این تصویر هاپر بسیار هیجان زدهتر از هر یک از کارهایی که خودم قرار بود انجام دهم میشدم. با این حال آلگرن خاطرات خوشی از اداراه قدیمیاش در مینیاپولیس هم دارد و چیزهایی که به خاطر میآورد از این قراراند؛ فضای زیبایی که مملو از نقاشیهایی بود که توسط مدیر هنردوست شرکتی سابقاً در آن کار میکرد، تهیه شده بودند. با اینکه همهگیری کرونا زمان ایدهآلی برای بازگشت به مجموعه و بازدید از آن در اختیار آلگرن قرار داد، اما به گفته نقد زندگی شرکتی هدف پشت هیچ یک از تصاویر نبوده است.
او همچنین بعید میداند که این مشکل به ظاهر لاینحل اداری که در نتیجه همهگیری کرونا پیش آمده، نوید دهنده پایان ادارات باشد. وی نظر خود راجع به دورکاری را هم اینگونه توصیف کرد:
من میدانم که دورکاری برایم سخت خواهد بود. من شاهد تحصیل دختران دانشگاهیام از خانه و دورکاری همسرم بودهام. این کار [دورکاری] قطعاً من را دیوانه خواهد کرد.
نظرات