در چند دهه گذشته کنسولهای بازی و بازی های ویدیویی بر خلاف دیگر محصولات دنیای تکنولوژی، کماکان روند تولید و عرضه به خصوصشان را حفظ کرده و نشان دادهاند که چگونه فرا رفتن از کلیشهها میتواند بسیار دشوار باشد.
حتی در بیست سال اخیر، بسیار بعید بوده است که یک کنسول چرخه عمر ۶-۷ سالهاش را نادیده بگیرد یا اینکه خارج از ساختار بسته سختافزار و کنترلر عرضه شود.
پس آیا در نسلهای بعدی ویدیوگیم، این ساختار سنتی از هم پاشیده خواهد شد و بازیهای ویدیویی در قالبی خارج از این ساختار به دست ما خواهد رسید؟ برای جواب با ما همراه باشید.
تاریخ پاسخ میدهد
بیایید با یک مثال واضح شروع کنیم. مثالی که دیدگاه خوبی از تغییرات اطراف ما و نحوه انعطاف ما در برابر آنها رسم میکند:
اکنون کمتر از دو ماه به عرضه کنسولهای نسل نهم باقی مانده است و سونی و مایکروسافت نسبتا اطلاعات زیادی را با هواداران خود به اشتراک گذاشته اند، اما هنوز شایعات بسیاری درباره کنسولهای نسل جدید، صفحههای اینترنتی را منفجر میکنند.
پس اگر به تازگی گیمر نشده باشید و حداقل نسل ۷ و ۸ را در این صنعت دوست داشتنی طی کرده باشید، حتما به یاد دارید که قبل از شروع نسل هشتم بازیهای ویدیویی چه نوع شایعاتی به همین صورت در فضای مجازی منتشر میشد.
یکی از این شایعات که آن زمان یعنی آستانه شروع نسل هشتم، خیلیها (از جمله من) را نگران کرد، شایعه حذف درایوهای نوری و عدم امکان استفاده از دیسکهای فیزیکی در کنسولهای نسل جدید دو شرکت آشنای این صنعت بود.
البته شاید این شایعه اکنون عجیب به نظر نرسد ولی در سالی که کنسولهای نسل ۸ عرضه شدند نه تنها گیمرهای ایرانی، بلکه بسیاری از گیمرهای دنیا، علاقه خیلی خاصی به خرید بازیها به صورت دیجیتالی نداشتند.
سرعت پایین و قیمت بالای اینترنت در بعضی کشورها و علاقه خاص بسیاری به دیسکهای بازی را نه تنها در آن زمان، بلکه هم اکنون نیز میتوان مشاهده کرد. ولی از آنجا که جهان سریعا به سمت محصولات اینترنتی و دیجیتالی پیش میرفت، این احتمال کاملا محتمل بود.
همچنین قیمت بالای درایوهای Blu-ray از یک سو و هزینه بسته بندی و عرضه بازیها از سوی دیگر، یک بهانه خیلی عالی بود که شرکتها به استقبال محتوای کاملا دیجیتال و فروشگاههای آنلاین بروند.
اما بالاخره با معرفی رسمی کنسولهای نسل هشتم، شایعات عدم وجود درایوهای Blu-ray در این کنسولها، سریعا رنگ باخت. البته در همان سال و با اعلام رسمی مایکروسافت که کنسول آنها باید همیشه به اینترنت متصل باشد، اوضاع برای ادامه نسل نگران کنندهتر شد و عرضه بازیهای پرخرج کاملا آنلاینی مانند Destiny هم گمانهزنیها را درباره ادامه نسل افزایش داد.
گمانه زنیها درباره تاثیر عظیم اینترنت و لزوم کنسولهای دیجیتال در سالهای آینده ویدیوگیم شروع شده بود و وضعیتی شبیه سرویسهای ابری امروزی پیدا کرده بود.
خلاصه تا اینکه مایکروسافت سال پیش و در انتهای نسل هشت، رسما از کنسول تماما دیجیتال خود پرده برداری کرد. اتفاقی که اینبار بر خلاف سالهای آغازین نسل هشتم، جو منفی پیرامونش شکل نگرفت و یک حرکت مناسب تلقی شد. بسیاری از آن تمجید کردند و در بدترین حالت، واکنش خاصی به آن نشان ندادند.
حالا میدانیم که یک نسخه تماما دیجیتال از PS5 و چنین نسخهای از خانواده xbox به نام series s در ماههای آتی به بازار عرضه خواهند شد. اما دیگر نگران این موضوع نیستیم و بسیاری از ما تمایل زیادی به نسخههای کاملا دیجیتال داریم. اما در این هفت سال چه اتفاقی افتاد که نظر ما درباره کنسولهای دیجیتالی تغییر کرد؟ در اینجا دو مورد مشخص است:
اول: محدودیتها
امروزه دسترسی ارزان به اینترنت و دانلود دیتای بازیها، به امری آسان و معقول تبدیل شده است (حداقل در خارج از ایران). اینترنت پتانسیلهای خود را مخصوصا در دوران کرونا به خوبی نشان داده است و بازیهای آنلاین بسیار محبوباند.
حتی بازیهایی مثل Call of Duty: Warzone با آپدیتهای حجیم، هنوز هم بازی بازان زیادی را به خود جذب میکنند. پس در گذر زمان، محدودیتهایی که نگرانی ایجاد میکردند از میان رفته اند.
دوم: مقاومتها
این مورد که مشخصا مهمتر به شمار میآید، سرعت واکنش و انعطاف مردم به یک موضوع است. با اینکه هم اکنون کنسولهای دیجیتالی دیگر یک نگرانی محسوب نمیشوند، اما تمام بازار را به اختیار نگرفته اند، به زودی نخواهند گرفت و کنسولهای دارای درایو به هر حال عرضه خواهند شد.
با وجود دسترسی بسیاری به اینترنت، تا انتهای این نسل باز هم کنسولهای دارای درایو نوری را خواهیم داشت و بسیاری از خرید کنسولهای دیجیتال دوری خواهند کرد. اینها نشان دهنده سلایق مختلف، عدم انعطاف سریع و کامل مردم با فناوری و مقاومت در برابر تغییر است.
تجربه درک میکند
در واقع این اتفاقاتی که برای ورود و پذیرش کنسولهای دیجیتال افتاد، احتمالا شباهتهای زیادی به الگوی ورود سرویسهای ابری گیم همانند Xcloud، Stadia و در این اواخر Luna خواهد داشت. امروزه همانند شروع نسل هشتم که کنسولهای دیجیال ترند شده بودند، همه جا سخن از این است که آیا سرویسهای ابری، آینده ویدیوگیم را تسخیر خواهند کرد. اما آیا این آینده، همین چند سال پیش رو خواهد بود؟
احتمالا خیر. به نظر میرسد جواب در عمدتا در مواردی است که در چرخه ورود کنسولهای دیجیتال رخ داد: محدودیتها و مقاومتها.
این محدودیتها در کشور ما بسیار آشکارتر است. ولی سرعت اینترنت در بسیاری مناطق جهان برای بازیهای آنلاین مناسب هستند. با توجه به این که در سرویسهای ابری گیم سرعت ارسال و دریافت اطلاعات بیشتر و مهمتر از بازیهای آنلاین است، آیا اینترنت همه مناطق، سرعت و پهنای باند مورد نیاز را برای این منظور فراهم خواهد کرد؟
بدیهی است که هنوز گیمرهای همه مناطق نمیتوانند از بازیهای آنلاین، به سرویسهای ابری مهاجرت کنند. زیرا در همه نقاط ساختارهای موردنیاز فراهم نیست. همچنین شرکتهایی مثل سونی و مایکروسافت با فنبیس بسیار عظیم خود، مطمئنا علاقه ندارند که طرفداران خود را به خاطر سیاستهای اشتباهشان از دست بدهند یا به سمت رقیب هدایت کنند.
از سوی دیگر، آیا انعطاف همگانی به این مسئله آسان خواهد بود؟ وقتی بسیاری از گیمرها از خرید نسخههای دیجیتال کنسولها و بازیها سر باز میزنند، نباید توقع مهاجرت سریعی را داشته باشیم. عده زیادی علاقه مثال زدنی به نوستالژی دارند و ترجیح میدهند که پشت تلویزیونها و کنسولهای خود پیر بشوند.
عده دیگری هم پشت مانیتورها و کیسهای خود به بازی مستقیم میپردازند. همیشه تعدادی شعله سنتها را روشن نگاه خواهند داشت و ممکن است ما هم چندان علاقهای به ترک محدوده امن خود نداشته باشیم.
اما اگر همه موارد مشکلزا از سوی گیمرها را حذف کنیم، آن وقت چه؟
تا اینجا همیشه به زیرساختهای مشکلزا که مربوط به خارج از شرکتهای تولیدکننده کنسول هستند پرداخته ایم. در حالی که همه موارد مشکلزا به گیمرها مربوط نمیشود. شرایط زمانی تغییر میکند که نگاهی به سابقه شرکتها در زمینه سرویسهای ابری بیندازیم.
مایکروسافت مسلما نسبت به بقیه رقبا، دست پر تری برای رقابت دارد. وجود سرویس Game Pass که روش اشتراکی بازی کردن در سرویسهای ابری را تبلیغ میکند، سرویس ابری خودش را پیشنهاد میدهد و بزرگترین اعضای یک سرویس اشتراکی را جمع کرده است.
وجود آن روی PC و Android هم به شدت اغوا کننده است. اما به خوبی میدانیم که این سرویس هم به تازگی از فاز بتای خود خارج شده است، روی iOS راه به جایی نبرده است و کیفیت بالای رقبای خود را در عناوین انحصاری ندارد.
از سوی دیگر سونی را داریم که در آخرین رویداد مربوط به نسل بعد، هیچ مانوری روی PS NOW انجام نداده است و عملا به دفاع از سرویسهای ابری نمیشتابد و تنها گام مثبت آن، همکاریهای پشت پرده با مایکروسافت است که خبر چندانی از آن نداریم.
نینتندو که در جبهه دیگری میتازد و رقیبانی مانند: Stadia، GeForce Now و Luna در دنیای دیگری زندگی میکنند و هنوز فرصت نفس کشیدن هم نداشته اند. نیاز به گفتن نیست که هنوز شرکتهای بزرگ دنیا هم تجربه و امکانات کافی را فراهم نکرده اند. فعلا آنها هم فقط به پتانسیلها نگاه میکنند و احتمالا هماندازه گیمرها آشفته هستند.
به هر حال باید به قدرت بالای Google و Amazon توجه داشته باشیم؛ تلاشهای مایکروسافت را نادیده نگیریم و از یاد نبریم که سونی همیشه در خفا پیش میرود و همه را شگفت زده میکند.
در آخر این طور به نظر میرسد که سرویسهای ابری روزی با قدرت در ویدیوگیم حضور خواهند داشت. اما همانند آنچه درباره کنسولهای دیجیتال رخ داد، به زودی به استاندارد تبدیل نخواهند شد و نسل نهم، آخرین نسل کنسولهای بازی نخواهد بود.
تا زمانی که زیر ساخت کشورها پیشرفت کند، گیمرها آماده ریسک شوند و شرکتهای ویدیوگیم به سوی آینده حرکت کنند، ما با روشهای سنتی به بازی کردن میپردازیم.
دور از انتظار است که به این زودیها همه چیز زیر و رو شود. با مقداری خوشبینی میتوان انتظار داشت که حتی تا نسل دهم هم سرویسهای ابری تنها نمانند و در کنار کنسولهای بازی به فعالیت خود ادامه دهند.
نظرات