آمازون یکی از ثروتمندترین و قدرتمندترین شرکتها در کل جهان است. اما این شرکت تا چه اندازه قدرتمند است و و دقیقا چطور توانسته است که تنها در بیست و پنج سال، به چنین جایگاهی دست یابد؟
برای درک کامل مسیر این شرکت و مفهوم مقررات ضد انحصاری آن، پیشنهاد میکنم مقاله جدید چارلز دوهایگ (Charles Duhigg)، گزارشگر سابق نیویورک تایمز، در مورد این شرکت را که به تازگی در نیو یورکر به چاپ رسیده است بخوانید. این مقاله با عنوان درخور “آیا آمازون توقفناپذیر است؟” (Is Amazon Unstoppable) منتشر شده است.
این مقاله، مجموعهای جامع و کامل از جزئیاتی پیچیده در خصوص تاریخچه و اقدامات این شرکت را ارائه میدهد و در کنار آن با تجزیه و تحلیلهای هوشمند و برخی نقل قولهای ناشناس از مدیران فعلی و سابق نیز همراه است. اما در وهله اول، دوهایگ به بررسی این ایده ترسناک که کنترل افسار آمازون چه از طریق مقررات و چه از طریق استانداردهای رقابت سرمایهداری احتمالا غیرممکن است، میپردازد.
رشد آمازون، هزینهای گزاف برای سایر شرکتها و نیرویهای انسانی در پی داشته است.
“آیا آمازون توقفناپذیر است؟” به طرز هوشمندانهای کار خود را از موضع ستایش و تحسین شروع میکند. در ادامه اظهارات ایان فرید (Ian Freed)، از اولین کارکنان آمازون را میخوانیم که در نظارت بر پروژههای Kindle، Fire Phone، Fire TV، Alexa و Echo همکاری داشته است. یکی از نکات قابل توجه این است که چگونه شکست فرید در پروژه Fire Phone، به گسترش جاهطلبیهای بزرگتر آمازون در زمینه بازار هوش مصنوعی و خانههای هوشمند منجر شده است.
یکی از ایدههای برجسته فرید این بود که بتوانید با استفاده از صدای خود، از گوشیتان بخواهید که یک آهنگ پخش کند. این ویژگی تبدیل به پایه و اساس اسپیکرهای الکسا و اکو شد و به فرید بودجهای قابل توجه از طرف شخص Bezos اهدا شد تا به جای آن که به مانند پروژه Fire Phone، مجوز این فناوری را از یک شرکت ثرد پارتی دریافت کند، آن را در خود آمازون توسعه دهد.
نتایج کار حیرتانگیز بوده است: الکسا در حال حاضر در دهها میلیون خانه در سراسر جهان قرار دارد و تبدیل به زیربنای آمازون برای ادامهی گسترش بازارهای لوازم خانگی و خانه هوشمند شده است. الکسا همچنین آمازون را تبدیل به یکی از نقشهای اصلی در حوزه هوش مصنوعی کرده است. به همین ترتیب، موفقیت دیگر فرید نیز به آمازون کمک کرده است تا بر بازار خوانندگان الکتریکی و کتابهای الکتریکی و باکسهای تنظیم دیجیتال و دستگاههای استریم مسلط شود. دوهایگ مینویسد که “هیچ شرکت دیگری به مانند آمازون و در چنین مقیاسی، بر روی موضوعات غیر مرتبط با هم کار نکرده است”.
اما آزمون دوهایگ از فرید (این که چقدر او نسبت به فرهنگ تشکیلات داخلی آمازون شور و اشتیاق دارد و تا چه اندازه به این جمله که “اصول رهبری” بدنام Bezos، به ایدهها و محصولاتی که منجر به تغییر جهان میشوند انجامیده، تعهد دارد) به نگاهی گمراهکننده و نادرست از هزینههایی که بابت رشد آمازون پرداخته شده است، تعبیر میشود. اینجاست که تم اصلی این مقاله خوش میدرخشد. اگر کسی بتواند این کمپانی را که در زمانی به این کوتاهی، چنین گسترشی داشته است متوقف کند، چه اتفاقی میافتد و چگونه خسارتی که از این ردپا به جای میماند را محاسبه کنیم؟
این مقاله بیش از ۱۴۰۰۰ کلمه در بر دارد و شامل یک بررسی دقیق از بحثبرانگیزترین مشخصات شرکت آمازون میشود و نگاهی ریزبینانه به پروندههای علیه آمازون از دیدگاه شدیدترین منتقدان آن داشته است. اما خواندن هر سطر از این مقاله برای درک وسعت آمازون و پیامدهای آتی آن، نه تنها در تجارت آمریکایی بلکه در دهها صنعت و دستههای مختلف از محصولاتی که آمازون در آن شرکت دارد، بسیار ارزشمند است.
نظرات